تخریب توافق هسته یی به نفع کیست؟/بررسی روزنامه های ایران/ پنجشنبه 28 فروردین 1393

شایعه سازی های پی در پی چهره ها و جریان های تندرو در کشور درباره ی فرایند توافق هسته یی و گسترش جو ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده، از نظر بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقدامی برخلاف منافع ملی و در راستای منافع باندی و جناحی است. این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها […]

شایعه سازی های پی در پی چهره ها و جریان های تندرو در کشور درباره ی فرایند توافق هسته یی و گسترش جو ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده، از نظر بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقدامی برخلاف منافع ملی و در راستای منافع باندی و جناحی است.

9301x28x0x88019

این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز پنجشنبه 28 فروردین ماه 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.

*** تخریب گفت و گوهای هسته یی به نفع کیست؟

همزمان با افزایش امیدها نسبت به توافق نهایی ایران و گروه 1+5 در زمینه ی مسایل هسته یی، طی روزهای گذشته شایعه سازی ها و تلاش برای گسترش جوناامیدی و بدبینی نسبت به این گفت و گوها از طرف برخی چهره ها و جریان های تندرو که هرگونه آشتی میان ایران و غرب را برنمی تابند، ادامه داشته است؛ موضوعی که امروز بر سر آن در روزنامه ها بحث های فراوانی صورت گرفت.

سرمقاله ی روزنامه ی «شرق» با عنوان «ضربه به منافع ملی» امروز به همین موضوع اختصاص داشت. «صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در این مطلب با تاکید بر لزوم حمایت از گفت و گوهای هسته یی و با اشاره به شایعه سازی های متعدد در ارتباط با این گفت و گوها نوشت: رویکرد مخالفان مذاکرات هسته ای را ظرف چندماه گذشته، مقایسه کنید با رویکردی که طی چندین سال پیش از آنکه تیم مورد حمایت مخالفان امروز، سرگرم مذاکره بود. آیا یک بار کوچک ترین خبری را رسانه های نزدیک به اصولگرایان یا حتی اصلاح طلبان منتشر کردند که در نتیجه آن، آقایان سعید جلیلی یا علی باقری یا آقای سلطانیه مجبور شوند که آن را یا تکذیب کنند یا همچون مذاکره کنندگان فعلی توضیح دهند که اصل خبر چه بوده است؟ در قریب به چهارسالی که تیم سابق در حال مذاکره بود آیا یک بار مجبور شد خبری را که دیگران گفته بودند تکذیب کنند یا اصلاح کنند

81126253-5630499

در ادامه آمده است: متاسفانه؛ تندروها متوجه نیستند که چه لطمه ای به منافع ملی وارد می کنند. آنها درک نمی کنند که با برخوردهای بی مسوولیت سیاسی با تیم مذاکره کننده، چگونه دارند به تدریج این تصور را به طرف مذاکره القا می کنند که خیلی هم روی مذاکرات و نتایج آن با آقای دکتر ظریف و همکارانشان حساب باز نکنید. اینها خیلی از پشتوانه استواری در داخل برخوردار نیستند و معلوم نیست آنچه توافق می کنند در بلندمدت بتواند عملی شده و تحقق یابد.

«به کجا چنین شتابان؟» عنوان مطلبی در ستون «اول دفتر» روزنامه ی «ایران» در همین ارتباط است. به نوشته ی «حسن وزینی» نویسنده ی این مطلب، عباس عراقچی عضو تیم مذاکره کننده هسته ای وقتی با تیتر خبر دروغین یک روزنامه مواجه شد، فقط به یک جمله بسنده کرد و گفت بازی با منافع ملی تا کجا پیش می رود؟در ادامه آمده است: این سؤال نه محدود به حوزه دیپلماسی و نه فقط از سوی یک دیپلمات مطرح می شود، بلکه همه کارشناسان و دلسوزان در برابر رفتارهای افسار گسیخته جمعی از بازیگران سیاست این سؤال را پیش می کشند که آیا بداخلاقی هیچ مرزی ندارد؟ در ماه های اخیر این طایفه از بازیگران با دست گشاده در اظهارات همه مقام ها و مسئولان تحریف روا داشته اند گویی برای آنها تفاوتی نمی کند که حقایق یک قرارداد را به قیچی تحریف بسپارند یا برنامه رئیس جمهوری را در هدفمندی یارانه ها دستمایه سودجویی قرار دهند یا توافق هسته ای را. چه کسی باید به این سؤال پاسخ بدهد که بازی با منافع ملی تا کجا پیش می رود؟ آیا مسأله هسته ای و مذاکرات فعلی و پیشین به گونه ای است که بتوان همه حرف ها را زد؟ آیا دولت می تواند همه ناگفته های خود را بگوید؟ آیا عراقچی می تواند از سهم خواهی و زیاده گویی های این طیف هم بگوید؟ آیا می توان سخنان یک دیپلمات که با دقت کلمات خود را انتخاب می کند و در یک جمع خصوصی به دنبال ابهام زدایی و شفاف سازی توافقنامه بوده است را به گونه ای تحریف کرد که علیه خود، رئیس جمهوری و همه آن کسانی باشد که از رهبری نظام تا بزرگان کشور به آنها ابراز اعتماد کرده اند.

روزنامه ی «آرمان» نیز در یادداشتی با عنوان «خواهان تریبون برای همه باشیم» به قلم «داوود هرمیداس باوند» استاد حقوق بین الملل نوشت: دو جریان مهم و تاثیرگذار در داخل و خارج از ایران بر گفت وگوهای هسته ای کشورمان و 1+5 سایه افکنده است؛ دسته اول منتقدان داخلی هستند که مذاکرات هسته ای را نوعی امتیاز دادن به غرب تصور می کنند؛ آنها منافع ایران را در تقابل دائم با غرب تصور می کنند در حالی که در دیپلماسی اینگونه نیست. تحلیلگران بر این باورند که دیپلماسی به معنای تعامل است. این در حالی است که منتقدان دکتر ظریف در گفتمان خود دیپلماسی را برنمی تابند.در ادامه ی این مطلب همچنین به درخواست منتقدان گفت و گوهای هسته یی جدید برای بیان انتقادهای خود از مجرای صدا و سیما اشاره شده و آمده است: اکنون آنها خواهان تریبون صدا و سیما برای بیان انتقادات خود به گفت و گوهای هسته ای هستند. البته باید دانست نقد منصفانه به ضرر دیپلماسی نیست اما باید دانست چه کسانی شرایط نقد دستگاه دیپلماسی را دارند. اقدامات چند سال گذشته تندروها در عرصه سیاست خارجی موجب شد ایران در یک بن بست و تنگنای اقتصادی قرار گیرد و برای برون رفت از این تنگنا مسلما دولت یازدهم تدابیری را اندیشید که یکی از آن تدابیر؛ تحرک در عرصه دیپلماسی کشور بود. اگر دولت بخواهد به انتقادات و ایرادات و سنگ انداختن های تندروها که نگاه مثبتی به اقدامات دولت ندارند ره به جایی نخواهد برد چرا که امروز مشخص است که مخالفان سیاسی دولت و گروه های تندرو نمی خواهند دولت و دستگاه سیاست خارجی خلاف دیدگاه آنها عمل کند.

در این میان اما روزنامه ی «رسالت» در مطلبی با عنوان «مذاکرات وین خطرناک تراز توافقنامه ژنو» از انتقاد « سعید زیبا کلام » استاد دانشگاه تهران از متن توافقنامه ی ژنو خبر داد و نوشت: سعید زیباکلام در حاشیه برگزاری جشن هسته ای در دانشگاه بو علی سینا در همدان با انتقاد از متن توافقنامه ژنو آن را با استقلال و حاکمیت ملی ایران در تضاد دانست. این روزنامه به نقل از سعید زیباکلام افزود: مذاکرات وین با ادامه روند موجود، موجبات بروز مشکلات بسیاری را در آینده است مگر اینکه مردم و خواص جامعه، مبنای فعلی تیم مذاکره کننده را بر هم بزنند.به نوشته ی رسالت، سعید زیبا کلام در سخنان خود مبنای سیاست خارجی کشور را «وادادگی» عنوان کرده و گفته است، من در این دولت باور جدی به ملت ایران و انقلاب اسلامی نمی بینم.

*** وحدت، پیام اصلی سفر روحانی به سیستان و بلوچستان

سومین سفر استانی «حسن روحانی» رییس جمهوری کشورمان به استان سیستان و بلوچستان پس از استان های هرمزگان و خوزستان، امروز همچون دیروز موضوع اصلی روزنامه های کشور بود. در حالی که خبرهای مربوط به سفر رییس جمهوری در بیشتر روزنامه ها با عناوین مختلف به چشم می خورد، برخی روزنامه ها نیز به ارایه ی دیدگاه ها و یادداشت هایی در این زمینه پرداختند.

روزنامه ی «خراسان» در مطلبی با عنوان «نگاهی استراتژیک به سفری استانی» به قلم «رضا واعظی» کارشناس مسایل سیاسی از پیامدهای مثبت سفر رییس جمهوری به سیستان و بلوچستان گفت و نوشت: سومین سفر استانی رئیس جمهور و اعضای دولت یازدهم در استان سیستان و بلوچستان در حال انجام است. سفرهای اول و دوم هم به استان های هرمزگان و خوزستان صورت گرفت ؛ صرف نظر از وظیفه ملی دولت ها در توجه ویژه به مناطق کمتر توسعه یافته و نتایج و برکاتی که سفرهای رییس دولت یازدهم به استان های مختلف کشور به دنبال دارد، به نظر می رسد علاوه براین مزایا و نتایج بسیار خوب در عرصه های ملی و تقویت همبستگی بین اقوام مختلف کشور ،این سفرهای استانی و داخلی تاثیرات مهمی هم در عرصه منطقه ای به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد. به نظر می رسد درانتخاب استان های یادشده نیز، این موضوعات لحاظ شده است.

«پیام پنهان یک سفر» نیز عنوان سرمقاله ی روزنامه ی «مردم سالاری» بود که در آن نیز به تلاش روحانی برای افزایش همگرایی ملی در میان اقوام ایرانی پرداخت و نوشت: سفر اخیر روحانی به این استان که نام آن بامحرومیت، نا امنی و دوگانگی قومی و مذهبی عجین شده است ادامه همان سیاست های پیشین اوست که تلاش دارد همه اقوام و پیروان مذاهب مختلف را زیر چتر واحد ملت ایرانی در آورد.

در ادامه ی این یادداشت با اشاره به اقدام اخیر گروهک تروریستی موسوم به «جیش العدل» در گروگانگیری 5 تن از مرزبانان ایرانی به عنوان مهمترین چالش امنیت داخلی دولت یازدهم آمده است: روحانی در سفر اخیر خود پیامی پنهانی را فریاد زد و آن این که این استان علی رغم تحرکات تروریستی وابسته به دشمن خارجی از درصد بالایی امنیت برخوردار است و البته این امنیت مرهون نه فقط حکومت و قوه قهریه آن بلکه حاصل سیاست دولتمردانی همچون رئیس جمهور و علی یونسی مشاور وی در امور اقوام و همچنین روحیه وطن دوستی قوم بلوچ و سیستانی، چه شیعه و چه سنی است.

***باز هم هدفمندی یارانه ها

همزمان با اجرایی شدن بخش هایی از فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها از طرف دولت یازدهم، چندی است بحث ها در این ارتباط در رسانه های خبری کشور داغ است. در همین چارچوب برخی اختلاف نظرها میان دولت و مجلس در این ارتباط موضوع مورد توجه روزنامه های صبح امروز کشور بود. بر این اساس بسیاری از روزنامه ها به نقد برخی مخالفت ها در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها پرداختند.

روزنامه ی آرمان در سر مقاله ی خود با عنوان «مجلس در تناقض مصوبه ها» به قلم «سیدحمید حسینی » فعال اقتصادی آورده است: دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها با کسری بودجه روبه روست که این کسری بودجه به اجرای فاز اول هدفمندی برمی گردد. اکنون دولت تصمیم دارد این کسری بودجه را با انصراف مردم از فاز دوم هدفمندی جبران کند که بسیار سیاست مناسبی با توجه به شرایط اقتصادی کشور است.

این مطلب در ادامه با نگاهی انتقادآمیز نسبت به عملکرد مجلس در زمانی که دولت می کوشد اقشار بی نیاز را از گرفتن یارانه منصرف کند، آمده است: اما مجلس در ابتدای فاز اول هدفمندی طرحی را مبنی بر اینکه افرادی که اطلاعات نادرستی درباره درآمدهای خود ثبت کنند جریمه خواهند شد، تصویب کرد. این تصمیم که در این چند روزه خبری شد مصوبه خود مجلس در دو سال گذشته بود اما در مقابل این اقدام در دو روز گذشته مجلس طرحی دوفوریتی در دستور کار خود قرار داده که مصوبه خود را بی اثر کند. باید دید که مجلس از این تصمیمات متضاد چه اهدافی را دنبال می کند.

«برخورد یارانه ای؛ ازنهضت آزادی تا جبهه پایدار» عنوان یادداشت روزنامه ی «ابتکار» در همین زمینه است. در این یادداشت آمده است: این روزها مبحث فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها برجسته ترین موضوع قابل بحث در محافل سیاسی، اقتصادی و رسانه ای کشور می باشد. دولت روحانی براین باوراست با خروج داوطلبانه اقشار متوسط ومتمکن جامعه، پرداخت یارانه نقدی ماهیانه به مردم رابه حداقل برساند. دراجرای فاز دوم یارانه ها موافقان و مخالفان روحانی 2 رویکرد متفاوت دارند. موافقان دولت بدنبال وضعیتی هستندکه که دولت تدبیر و امید ازپیچ حساس مشکلات اقتصادی به راحتی عبور نماید.ازسوی دیگر (افراطیون) با ترویج ایده کارشکنانه درصدد ایجاد اختلال درمسیرپیش روی دولت روحانی می باشند، اقلیت تندرو بی میل نیست که اجرای فاز دوم یارانه ها در روابط دولت وملت دچار چالش گردد.

موضوع هدفمندی یارانه ها در سایت های خبری و تحلیلی نیز مورد توجه قرار گرفت. در این ارتباط سایت خبری- تحلیلی «عصر ایران» روز گذشته در یادداشتی با عنوان « تصمیم یارانه یی من» به دفاع از صرف نظر کردن از دریافت یارانه ی نقدی پرداخت. به نوشته ی « محمد رضا شعبانعلی » نویسنده ی این یادداشت، این روز ها بحث های مختلفی را درباره یارانه ها می خوانیم. شاید تصمیم در مورد یارانه ها چندان مهم نباشد. بعید هم می دانم انصراف از یارانه یا ثبت نام در آن (در مقطع حساس کنونی!)، تغییر سیستمی خیلی جدی در بلندمدت اقتصاد ایران ایجاد کند. اما تا جایی که من آموخته ام، یکی از تفاوت های جامعه های توسعه یافته و جوامع توسعه نیافته، تفاوت نگرش مردم آنها در تصمیم گیری است.در ادامه آمده است: در جوامع توسعه نیافته، همه در حد رییس جمهور و پارلمان فکر می کنند. در مورد هر تصمیمی می کوشند اثرات کلان آن را بسنجند و اگر احساس کنند دیگران در این زمینه تصمیم درست را نمی گیرند، می کوشند تا با خدای ناکرده «تصمیم گیری درست»، در «خسارت زدن و سو استفاده کردن» از دیگران عقب نیفتند! در حالی که در جامعه های توسعه یافته، مردم معتقد هستند که تصمیمهای آنها، بیشتر از هر چیز، بر روی هویت و تصویر ذهنی خودشان تاثیر دارد.