به بهانه یک دیدار / بقلم دکتر عباس حیصمی

مدتی پیش جمعی از فعالان عرب ستاد انتخاباتی ریاست جمهوری دکتر روحانی و برخی از نخبگان استان به انتخاب و دعوت برخی مشاوران و مباشرین استاندار، با آقای مقتدایی و در محل کار ایشان دیدار داشتند و طی آن مسائلی مطرح گردید که متعاقبا رسانه ای شد.از سوی دیگردر چند روز قبل از آن هم مطالبی بین استاندار و […]

مدتی پیش جمعی از فعالان عرب ستاد انتخاباتی ریاست جمهوری دکتر روحانی و برخی از نخبگان استان به انتخاب و دعوت برخی مشاوران و مباشرین استاندار، با آقای مقتدایی و در محل کار ایشان دیدار داشتند و طی آن مسائلی مطرح گردید که متعاقبا رسانه ای شد.از سوی دیگردر چند روز قبل از آن هم مطالبی بین استاندار و برخی چهره های شاخص ستاد انتخاباتی جناب آقای دکتر روحانی رد وبدل شد که جای تامل جدی داشت.

0

اینجانب با شنیدن برخی مواضع طرفین بویژه جناب آقای استاندار، ضمن اینکه خیلی از آنها راضی کننده بود ، اما ملاحظاتی هم داشت که شایسته توجه جدی است. که در زیر به برخی از آنها اشاره مختصرمی شود
اما قبل ازآن ذکر این نکته ضروری است که باید انگیزه همه ما صرفا انعکاس نظر مردم و رفع چالش های فرا روی رفاه و زیست اجتماعی مردم باشد و لازم است مسئولین محترم برای مطالبات و انتظاراتی که از ناحیه علاقمندان و دلسوزان دولت تدبیر و امید ،وبه قصد خیرخواهانه ارائه می شود ارزش تامل و مطالعه قائل شوند وآنها را مورد عنایت و توجه خویش قرار دهند.نباید اختلاف نظرها را به جامعه باز تاب دهند و رسانه ای نمایند. از سوی دیگر دوستان هم باید میزان اختیارات وشرایط مسئولان را مدنظر قرار دهند و فرصتی برای تصمیم گیری صحیح آنها قائل شوند. اما با عنایت به رسانه ای شدن برخی اختلاف نظرها و احتمال اتفاقات جدی تری را که حاصل آن شکاف در نیروهای خودی است، لازم است با نگاه نقادی مشفقانه برخی ملاحظات را در حق طرفین معروض گردد تا به وظیفه اخلاقی، دینی و سیاسی خود عمل کرده باشیم والبته قبول و یا رد آنها به اراده و تشخیص طرفین بستگی دارد.
۱-پیش از هر چیز لازم است تأکید گردد ،موفقیت این دولت ،که حاصل اراده تغییر مردم است، سر لوحه آرمانها و اهداف مردم وهمه نیروهای خدوم و دلسوز به نظام و انقلاب است.لذا بی شک به هر میزان که یک دولت متعلق به مردم باشد و حاصل اراده مردم باشد، خواسته ها و توقعات مردمی که درزبان نخبه گان آنها متبلور است بیشتر می باشد.وهر زمان و به هر اندازه که میان دولت منتخب و مردم زاویه ایجاد شود، ناراحتی، نگرانی و چالشهای بیشتری موجب می شود بنابراین حضور مردم و اراده تغییر آنهااز برکات این انقلاب است و با هیچ چیزی قابل جایگزینی نیست.اما باید دانست که  اعتماد و حضورمردمی در کنار مدیران و مسئولین آستانه مشخصی دارد و بی تردید اگر به درستی اجابت ومدیریت نشود و وزرا و استانداران و فرمانداران ومدیران دولت ،اقبال و مطالبات مردمی و نیروهای وفادار به دولت و نظام را تحمل نکنند واز آنها به نوعی مزاحمت آزار دهنده و دست و پاگیر برای خود تعبیر شود، امیدها به تدریج جای خود را به نا امیدی و گست در تعلق دولت و مردم می دهد و این زاویه بتدریج شکافی را سبب می گردد که مورد علاقه بدخواهان هر دو سوی اختلاف است و راه نفوذ وانحراف در جهت گیری های ارزشمند دولت و مردم را فراهم می کند.از سوی دیگراقبال مردمی از نعمت های خداوندی است و شاخص ارزیابی میزان استواری ورسوخ دولتمردان در دل مردم است،حضرت امام خمینی (ره) در سخنانی که به بهانه شهادت شهید رجائی و خطاب به مسئولین بیان فرموده بودند عباراتی بدین مفهوم بیان داشتند که ؛ (( تا مادامی که مردم اینگونه در تشیع جنازه شهدا و مسئولین وخدمتگذارانش حاضر می شوند نگران از این حوادث نباشید، شمااز روزی بترسید که مردم پای تشییع جنازه های شما حاضر نشوند)).

امروزه شم سیاسی مردم قوی است و درطول تاریخ انقلاب اسلامی نیز انواع مدیریتها را دیده و تجربه کرده اند و در طول عمر با برکت انقلاب اسلامی شاهد بوده ایم که این مردم هیچ گاه به دولتمردانی که جهت گیری های آنهارا مغایر با ارزشها و آرمانهای انقلاب و مردم و رهبری می دانستند اقبالی نشان نداده اند . بنابراین دولتمردان تدبیر و امید ،که با رای و اقبال مردمی برسر کار آمده ا ند، حق ندارند که نسبت به مطالبات مردم منزجر شوند و از مطالبات آنها به « معامله و باج خواهی » تعبیر نمایند بلکه به فرموده قرآن کریم « إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ‏(۱) وَ رَأَیْت النَّاس یَدْخُلُونَ فی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً(۲) فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّک وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّابَا(۳) …» اید خداوند را شاکرباشند و این سیل خروشان مردمی و خواسته های بی پاسخ مانده در دو دولت قبل را مصداق رحمت خداوندی بدانند و برای آن سجده شکر بجا آورند. زیرا حاصل تلقی به اسباب  فشار و تزاحم از مردم حامی دولت  ، همان شکافی را سبب می شود که اخیرادیده شده که افراد و جرایدی که تا دیروز صدای رسای مداحی مشی غلط مدیریت های قبلی بوده اند،اکنون نیز با سو استفاده از این فضا ، به ظاهر در کناربرخی مدیران قرار می گیرند و به نام دفاع از ایشان در برابر  نیروهای ارزشی واولین های حامی دولت تدبیر و امید صف آرایی و خود نمایی می کنند !! مردمی که در اردوکشی های انتخاباتی، برای حق و حقوق اقشار واقوام و مطالبات آنها اشک زاری ریخته می شود، شایسته نیست همین  که کشتی سیاسی آنها به سلامتی به ساحل آرزوها رسید، از مطالبات منزجر شد و با منم منم کردن، وبرشمردن اوصاف و خصائل فردی خویش ،توفیقات حاصله را صرفا ناشی از سجایای فردی خود بشمارند.گوئی بر سفره خان خویش نشسته اند، و امارت ومسئولیت رتق و فتق امور رعیت را با عمارت فردی اشتباه می گیرند.
۲-از سوی دیگر، دوستان دلسوز و علاقمندان به دولت تدبیر و امید،بخصوص آنانی که در ستادهای دکتر روحانی زحمت کشیدند و در آن شرایط مبهم ریسک حضور در ستادهای ایشان را پذیرفتند و تلاش کردندتا به لطف خداوند زحمات مردم نتیجه داد، نیک می دانند که لازمه پاسخگویی مدیران دو شرط اساسی ؛

۱-اختیار (در چارچوب قانون)

۲- تیم کاری هماهنگ و کارآمد (بارعایت ضوابط انتخاب)

در غیر این دو شرط مدیران نمی توانند طرحها و برنامه های خود را در راستای اهداف ترسیمی فعلیت ببخشند، ودر برابر آن پاسخگو باشند. بنابراین نباید ازمدیران متوقع بود که فردی بی اراده و مکتوم الید و بله قربان گوی بی چون و چرای خواسته ها و درخواست های ( هر چند خوب و قابل دفاع ) دیگران باشند . بی شک ایشان باید بتوانند از میان گزینه های پیشنهاد شده و مطرح ،افراد مناسب و هماهنگ با خود را انتخاب و دعوت به همکاری نمایند.لیک نکته اساسی در فراموش نکردن مردم و قراردادن حق و حقوق آنها را در راس امور است .بی شک یکی از شرایط موفقیت مدیر، آشنایی کامل وی با موقعیت جغرافیای محل مأموریت خویش و درک واقعیت ترکیب جمعیتی و رعایت اعتدال و توازن در انتخاب نیروها بگونه ای که منتخبین بیگانه با جغرافیای فرهنگی و سیاسی حوزه ماموریت خود نباشند.مدیر نباید در این خصموص تصمیمات شوک آور و یا در تعارض باتکریم مردم و باورها و ارزشهای آن جامعه اتخاذ نمایند. و هر چند ایراد دوستاران دولت تدبیر و امید به برخی انتخابها و بکار گیریهای اخیردراستان ناظر برهمین حقیقت است اما انتظار است که این نگرانی باسعه صدر و درک مشترک فی ما بین مرتفع شود و به رسانه ها و جامعه باز تاب پیدا نکند.

شایسته نیست از « مطالبات » مردمی نخبه گان اقوام تعبیر به « معامله » شود

۳-شایسته نیست از « مطالبات » مردمی نخبه گان اقوام تعبیر به « معامله » شود . این ادبیات اعتمادها را از بین می برد . مطالب ارائه شده از ناحیه نخبه گان بازگو کننده  بیگانگی اکثریت مردم استان نسبت به منتخبین و احساس تکرار بی توجهی به واقعیات ترکیب جمعیتی استان است. زیرا تفاوت عمده و ماهوی این دولت با دولت قبلی در مردمی بودن آن است و استحضار دارید که اراده هیچ کدام از احزاب و اشخاص و گروههای سیاسی که گویای دخالت اراده وقدرت سیاسی نظام در انتخابات اخیر  ریاست جمهوری باشد ،وجود نداشت و تنها اراده اثر گذار در انتخابات اخیر ،اراده تغیر مردم بوده است. بنابراین باید مدیران شهرها و مناطق تناسب و سنخیتی با ترکیب جمعیتی حوزه ماموریت خود داشته باشند و از جنس آن مردم باشند. نباید افرادی را در رأس مدیریت شهرها و مناطق گماشت که با فرهنگ و ادبیات مردم بیگانه ( و به تعبیر استاندار محترم، حتی از تلفظ صحیح نام منطقه ماموریت خود عاجزند ) و یا خدائی نا خواسته نسبت  به فرهنگ و زبان و آداب و رسوم آن منطقه در موضع سخره قرار داشته باشند!! .متاسفانه گاه دیده می شود در خیل عظیم مدیران و مشاوران و مباشران مدیریت کلان استان به هیچ وجه توجه به عدالت و جغرافیای ترکیب جمعیتی استان نشده است و بدتر از آن اینکه در توجیه و دفاع از تصمیم خود با توسل به بهانه های نخ نما همچون شایسته سالاری،غیر مستقیم به کرامت و شایستگی های سایر اقشار و اقوام اهانت می شود. .زیرا توسل به بهانه ها القا کننده مفهوم فقدان انسان های شایسته و قابل اعتنا در سایر اقوام است ! و گویا شایستگی ها و قابلیت ها در این استان تنها در قوم و یا افراد خاصی است . و بدین سان تا همیشه تاریخ سرنوشت استان صرفا توسط دسته خاصی از افراد رقم می خورد و  قدرت و ثروت و فرصتهای استان تنها زیبنده قد وقامت این دسته است !! و معلوم نیست که این پارادوکس را چه کسی باید پاسخگو باشد که اگر این ا نتخاب و بکار گیریها تا کنون واقعا بر مبنای شایسته سالاری بوده است ، چگونه است که بازتاب کارها ی استان تا به امروز  چندان سامان نیافته است ودر خور شایستگی  مردم استان نبوده است و چالش ها و مشکلات هر روز رشد فزاینده ای پیدا کرده است و توسعه تنها « لقلقه زبانها » و مایه ژست سیاسی بوده است. چرا روز به روز واگرائی و تفرق اقوام فزونتر و نارضایتی عمومی نسبت به بی عدالتی اجتماعی بیشتر شده است؟.
۴- واقیت این است که مشکل تهدید کننده کنونی استان صرفاً فقدان چند طرح عمرانی و احداث جاده و پل و لوله آب رسانی و… نیست ، اینها تنها جزء اندکی از آن است، بلکه تهدید اساسی که اکنون اسباب طمع دشمنان خارجی و برخی کشور های همسایه شده است، ریشه در تبعیض،بی عدالتی و قربانی شدن عزت و کرامت اکثریت مردم استان و شرایط سخت زندگی  برای برخی اقوام و کم لطفی مدیران و تمامیت خواهی گروهی اندک دیگر است،که سالهای سال اجازه بروز و صغور و رشد اکثریت مردم را نداده اند  ،اکنون هم این احساس مردم را نگران کرده است که گویا همین سنت غلط در حال تکرار در دولت تدبیر و امید است و تنها تفاوت در نام کارگزار آنها است.گویا حتی کلید جناب آقای دکتر روحانی حریف این قفل تبعیض و بی عدالتی استان نشده است.
دولت تدبیر و امید باید بداند ، بی عدالتی اجتماعی بزرگترین مصیبتی است که دامان این مردم  استان را گرفته و ساختار شکننده ای را بوجود آورده که اجازه صدای گلایه و تظلم خواهی مردم به گوش بالا دستیان را نیز نمی دهد. آیا ستمی از این بالاتر است که حق  استفاده برابر از ظرفیت ها و منابع استان برای اکثریت مردان وزنان استان، صرفابه جرم تعلق به قومیتی خاص ،سلب شود واز هر گونه فرصت شغلی و استخدام و بکار گیری محروم گردند؟! کدام ستمی از این زشت تر که مدیران، پژوهشگران ،اساتید دانشگاه وجوانان تحصیلکرده قومی خاص، نه به جرم بی کفایتی، بلکه تنها به جرم انتساب به قوم خود ( که واقعیتی انفکاک ناپذیر است) از حقوق اولیه خود محروم بمانند و به بازی گرفته نشوند و حق اعتراض هم نداشته باشند و عند المطالبه متهم به «معامله»گری و «باج» خواهی شوند ؟! لذا این مردم از مدیران دولت تدبیر و امید، انتظار دارند که گوش خود را بر اغاثه و مطالبه مردم نبندند و در همان ماههای بهاری و آغازین فعالیتش طلیعه های خوبی را ارائه نمایند که مردم مطمئن شوند روند غلط گذشته در حال تکرار نیست و بر خلاف محدودیت ها و محرومیت های غیر عادلانه و غلط ناشی از توهم توطئه دولتمردان گذشته، اکنون به فضای اعتماد به فرزندان این مردم بدل شده است و اسباب حضور و مشارکت قلبی و صمیمی مردم در طرحها و پروژه های عمرانی ودر تصمیم سازی و تصمیم گیری و تعین سرنوشت خود را فراهم نموده است .
دولت مردان محترم باید بدانند که عزت و کرامت یک مفهوم انتزاعی وبدور از عالم زیست انسانها نیست، که صرفاً با تعاریف و تعارفات خشک و خالی وبا ادعای فهم بی عمل مسئولین محقق شود .بلکه یک مشی و قانون آفرینش است که برای برقراری روابط بدور از ظلم و ستم انسانها و هم زاد خلقت آدمی است. واین تعارفات خالی از عینیت عملی است که موجبات  نگرانی نخبه گان را فراهم کرد ه وبی توجهی به آن را تهدید جدی برای صیانت و حفاظت از استان و مردم می بیند .لذا بر آن شده اند که صدای فریاد خود را در ابتدا نزد مدیریت کلان استان ببرند و انتظار داشته اند که منطقی و منصفانه به آن عنایت می شد( همانگونه که در دیدار با  وزرای امنیتی دولت و شخص رئیس جمهور و… در سفر اخیر رئیس جمهور بیان این بی عدالتی ها و تبعیض ها موجب اعتراف وزرا و مسئولین محترم به این حق مردم و اظهار تاسف آنها از این شرایط و اعلام صریح شرمندگی آنان از آنچه بر سر این مردم آمده است گردید!!و در همین حد موجبات خشنودی وامید نخبه گان به اراده تغیر دولت را موجب شد) .
۵- البته که نخبه گان این مردم نباید از این قبیل بی مهری ها نا امید شوند و باید همچنان پاسدار  حرمت و حریم مقدس این مردم در تنها استان مرزی که به برکت باورهای دینی مردم ،۱۰۰% شیعه وموالی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) اند باشند. وصد البته مدیران هم باید بدانند که نخبه گان این مردم به برکت رویکرد غلط دولت گذشته چیزی از قدرت و ثروت برای ((معامله )) ندارند ، اما تنها با توکل بر خداوند و اعتماد به رهبری و احترام به اراده مردم متعهد شده اند که این بار نگذارند حق با باطل  مشبته شود و خدمتکاران مردم را خائن وخائنین واقعی ،خادم تلقی شوند و اینان خرسند از بیرون کردن رقیب ، بیش از بیش دست در ثروت و قدرت استان ببرند وعزت مردم را هدف قرار دهند .این بار فرصت طلبان نخواهند توانست ، در سایه حذف اکثریت خدمتگذار واقعی مردم، چهره آنان هم چنان پنهان بمانند وفرصتهای رشد و توسعه  استان را تباه سازند.زیرا نخبه گان نگران سرنوشت نظام و استان اند آنها نگران فرصت سر باز گیری دشمنان از این مردم خونگرم ،شیعه و دلداده راستین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند.این مفهوم برای رهبری معظم انقلاب و قوای سه گانه نظام ملموس است و ضرورت پاسداشت حرمت و حریم این مردم که سند وفاداری آنها ۱۶۰۰۰ شهید آنها است و موجب تأیید امام راحل(ره) در ادای دین شان به دین و اسلام شد،جزء سیاست های کلان و اصولی نظام است .بنابراین شایسته است که مسئولین استان نیز این فرصت را برای خود مغتنم بشمارند و زیاد از قافله عقب نمانند و قدر شناس اراده مردم متدین و شیعه علوی استان باشند و با همکاری با نخبه گان استان و با یاری همدیگر در راستای سیاست های کلان نظام قدم بردارند.انشاالله .
۶- مدیران با انگیزه آدمهای موفقی هستند و هر چند انگیزه قویتر باشد، علاقه به پذیرش میئولیت بیشتر و نتیجه کار موفقتر است. اینکه مدیری به خواست افراد و گرو ه ها مسئولیت را نپذیرفته است، این می تواند نشانه ای از ثبات شخصیت ومناعت طبع وی باشد. اما با هر انگیزه ای که مسئولیت را پذیرفته باشد، نباید خیلی تفاوتی در نتیجه و انگیخته داشته باشد و نافی مسئولیت پذیری و لزوم پاسخگوئی او نیست .مدیر در هر حال

اولاً؛ باید خود را خدمتگذار مردم بداند و از ضروریات خدمتگذاری پاسخگویی مردم در برابر تصمیمات و اقدامات خود است .

ثانیا؛باید انگیزه قوی او درقبولی مسئولیت هم بیان شود و هم عینیت بیابد.بنابر این سخن گفتن دائمی از بی انگیزگی اولیه در قبول مسئولیت ،هرچند به قصد بیان عدم وابستگی و تعلق خاطر به منافع موقعیت جدید شغلی باشد، آثار و تبعات منفی تضعیف کننده مدیریتی بسیاری دارد و از منظر عموم تفاوت بسیاری بین آدم های علاقمند و با انگیزه و انسان های بی انگیزه که همچنان بر بی انگیزه گی خود اصرار می ورزند وجود دارد.لذا صحیح نیست که مدیری به کرات در سخنرانی و مصاحبه ها و جلسات مشورتی و اداری و اجرایی خود ازبی رقبتی و بی انگیزگی در پذیرش مسئولیت سخن بگوید و جایگاه عالی مدیریتی استان را تضعیف نماید.

ثالثا؛آنچه که اکنون سبب نگرانی گردیده ،نحوه و چگونگی قبول مسئولیت فرد معنی عنه نیست ،بلکه قبول مسئولیت در نظام اسلامی، مایه سپاس است اما دغدغه ها مربوط به باز تاب تصمیمات واراده عملی است که در سرنوشت مردم استان اثر گذار است.
۷-یکی از آفت ها  و شاحص های منفی رفتار ها،که لازم است طرفین به آن عنایت داشته باشند، «عصبانیت» و «یک دنده گی» است که چه بسا برخی افراد گاهی از آنها به عنوان ویژگی مثبت مدیریتی تعبیر می کنندواز آنها مدد می گیرند و بر خود می بالند!  در کتب تربیتی برخی از علل و اسباب «عصبانیت» را در سرخوردگی، محرو میت ،و کینه توزی و نفرت از غیر می دانند و در علوم پزشکی علاوه بر این عوامل دلایل و اسبا ب اورگانیک و فیزیولوژیک را بی دخیل نمی دانند. در تعالیم نورانی اسلام هم درنکوهش این خصلت آیات و روایات بسیاری است که از جمله آنها حدیث نقل شده از حضرت امیر المومنین علی (ع) است که می فرمایند؛ «اقدر الناس علی الصواب من لم یغضب» تواناترین مردم در تشخیص صحیح، کسی است که خشمگین نمی شود.
خودرأیی و بی انعطافی در نظر و اراده و اتکای مطلق به تشخیص خود که اصطلاحاً از آن به «یک دنده گی» تعبیر می شود از خصلت های مضموم دیگری است که برای مدیران خطرناک است و نشانه ی کم ظرفیتی است و در نقطه مقابل شرح صدر (که از خصوصیات بارز مدیران و رهبری جامعه است) قرار دارد.خوش بینانه اینکه بروز خصلت « یک دنده گی» می تواند ناشی از:

۱- کمال گرایی

۲- نقد ناپذیری

۳- خود محوری و خود رای

  ۴-مطلق گرایی باشد.

اما شرح صدر، حلم و گشایی قلب، از نشانه های ایمان  و مصداق هدایت خداوند ی است ( سوره  انعام آیه ۱۲۵) شرح صدر یعنی رهایی از دل تنگی ها و بروز استعداد کمال یابی است و قرآن از آن به نشانه های کمال تعبیر می کند ( سوره زمر آیه ۲۲) درنقطه مقابل (یک دندگی) اختصاص به کسانی دارد که از زندگی تنها به عالم بیخبری آن قانع اندو دوست ندارند ناله مظلومی را بشنوند و ندای منادی حق به آنها آزار می رساند ، و از محرومیت مظلومان متاثر نمی شوند و اکتفا به رأی و نظر خود دارند، و از غیر خود ( حتی به تدریج از خویشتن خویش ) بیگانه  می شوند.
سخنرانی ها و مصاحبه ها و حتی رفتارهای فردی جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب، به هیچ عنوان بیانگر « یک دنده گی» به مفهوم اصرار بر  آراء و نظرات فردی خود و الحاح بر رای خود و لجاجت با اندیشه غیر نیست .بلکه برعکس ،لبخند  پر معنای وی و کلمات شمرده  و متأثر از تعقل و رفتارهای مدبرانه و حکیمانه وی، کلید موفقیت ایشان و اسباب تمیز و تفکیک دوستان از بدخواهان داخلی و دشمنان خارجی شده است، واز کارگزاران ایشان ،که قاعدتاً وی و افکار و منش ایشان را نمایندگی می کنند و موظف به ادای دین  به امید مردمند جز این انتظار نیست و هر گونه لحن (عصبی) و متأثر از ذهنیتهای گذشته نسبت به برخی افراد و اشخاص ، و یا خاطرات تلخی که در شخصیت باطنی شان نقش بسته است ،بدور از قابلیت ها و کار کرد این دولت است. بنابر این شایسته است که هر دو سوی بحثهای اخیر بدور از عصبیت و تند مزاجی و با شرح صدر  در کنار هم وبا هم فکری و تبادی نظر برای حل اختلافات اقدام نمایند.

 آنچه که در هر حالی نباید فراموش شود ،مردم اند که باید محور همه درخواس تها و مطالبات باشند، نیازهای مردم استان و اصلاح روندها و سنت های غلط رایج در استان و ایجاد تغیر محسوس در زندگی مردم و ایجاد همبستگی میان اقوام و احترام به تنوع فرهنگها و اهتمام به حفظ کرامت انسانی مردم اصلی ترین مطالبات مردمی است که قابل مسا محه و مساهله نیست و حاصل اقدامات دولت مردان در استان باید برقراری عدالت اجتماعی ملموس و بهبودی در سطح معیشتی مردم باشد.انشاالله.