انتخاب دکتر پزشکیان ؛ برای ایران ؛ برای خوزستان

۱- اهمیت استراتژیک استان خوزستان و تاثیرمنحصر بفرد آن در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیازی به شرح و تفصیل ندارد. به دلایل بسیار زیاد می توان خوزستان را از جنبه های متعددی مهمترین استان کشور خواند. این ادعا برخاسته از حس تعلق نویسنده این سطور به زادگاه خود یا بی توجهی به […]

۱- اهمیت استراتژیک استان خوزستان و تاثیرمنحصر بفرد آن در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیازی به شرح و تفصیل ندارد. به دلایل بسیار زیاد می توان خوزستان را از جنبه های متعددی مهمترین استان کشور خواند. این ادعا برخاسته از حس تعلق نویسنده این سطور به زادگاه خود یا بی توجهی به شان و اهمیت سایر نقاط کشورنیست. زیرا هریک از استان های کشور مزایا و ویژگیهای منحصر به خود را در کنار اشتراکات خود با سایر مناطق دارد. یکپارچگی و هویت تاریخی کشور و دوام زندگی برای هر بخش براین اصل عینی استوار است که هر بخش به بخش های دیگروابسته است.
اما با وجود اهمیت این استان و به رغم حرمت یا منزلتی که همه مردم ایران برای این استان قائلند، وضعیت آن از نظر شاخص های توسعه و از حیث سطح زندگی مردم شهرها و روستاهای آن، هیچ تناسبی با اهمیت و منزلت آن ندارد. رشد فزاینده بیکاری، فرسوده بودن زیرساخت ها، مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت شرکت های بزرگ حوزه نفت و گاز و فولاد و کشاورزی، خشک شدن تالابها و بحرانهای مکرر مربوط به منابع آب کشاورزی و حتی آب آشامیدنی شهرها و روستاها باعث گردیده است که در بسیاری از شاخص ها وضعیت استان خوزستان، در مقایسه با ذخایرو ثروت های تاریخی وخدادادی آن نسبت عکس داشته باشد.
۲- برای صحت سنجی مطالب یادشده لازم نیست به ذکر آمارهای مقایسه ای مربوط به شاخص های توسعه استان بپردازیم. آنگاه که با وقوع مکرر بحران ریزگردها نفس های مردم استان به شماره افتاد؛ زمانی که پس از سیلاب فروردین سال ۹۸ شبکه فاضلاب شهر اهواز و تعدادی از شهرهای دیگر استان، زندگی روزمره مردم را مختل نمود؛ هنگامی که بحران آب آشامیدنی روستایی در بخش غیزانیه و سایربخش های استان سربرآورد و واقعیت قدمت وفرسودگی و ناکارآمدی بخش وسیعی از زیرساخت های بخش آب خوزستان پس از دهه ها بی توجهی و غفلت یا تغافل، برای مردم سایر نقاط کشور آشکار گردید؛ جای تردیدی برای مردم ایران باقی نماند که مردم ثروتمندترین استان ایران، تا چه اندازه مورد جفا و بی توجهی بوده اند. ابتدا این وضعیت برای هیچیک از هموطنان سایر استانها باورکردنی نبود. از دیرباز صدای فعالان عرصه های مختلف و حتی برخی مدیران میانی و محلی هم ، گوش شنوایی در میان مدیران سطح ملی نمی یافت. اما گویی خشم طبیعت و وقوع بحرانهای متوالی سیلاب و آبگرفتگی و کم آبی و زلزله و …. لازم بود تا نگاهها به این وضعیت اسفبار معطوف گردد؛ تا دیگر، از یک سو آمارها و گزارش های نادرست موجود درسیستم های اداری و اجرایی و برنامه و بودجه کشور، و از سوی دیگر نارسا بودن صدای فعالان و مردم استان ، ضرورت رسیدگی ویژه به استان خوزستان را در سالنهای جلسات و میزهای برنامه ریزان و مدیران دستگاههای اجرایی به قعرجدول وظایف ومسئولیت های آنان منتقل نکند.
۳- اما عطف توجه ناگهانی مسئولان به معضلات استان هرگز نمی تواند نویدبخش رفع مشکلات باشد. زیرا این وضعیت معلول عواملی است که اگر همچنان پابرجا بمانند، همین وضعیت باقی خواهد ماند. توجه به نکته اخیربسیار مهم و براستی سرنوشت سازاست. با عطف نظر به مورد شبکه فاضلاب اهواز ، اجازه دهید نکته اخیر را به این صورت بازخوانی کنیم: مشکلات پیش آمده در این شبکه در طول دو دهه اخیر معلول عواملی است. اما آیا تاکنون حتی یک گزارش پژوهشی جامع ( بارعایت کلیه استانداردها و شرایط یک پژوهش میدانی جامع به همراه تحلیل مستندات و سوابق موضوع و تاکیدا توسط یک گروه کارشناسی بیطرف و غیرذینفع) در باره علل وضعیت فعلی شبکه فاضلاب اهواز صورت گرفته است؟ پاسخ بطور قطع منفی است. همه تحلیل های موجود یا غیرکارشناسی یا غیرجامع بوده و در سایه دفاعهای سوگیرانه این یا آن گروه قرارگرفته اند.
بدین ترتیب تحدید یا احصای عوامل بروز مشکلات و حتی حجم یا وسعت مشکلات آنها نه بر اساس داوری های علمی بلکه زیرسایه تعلق های سیاسی یا اجتماعی صورت می گیرد و بدینسان چه بسا راه حل مشکلات مذکور کافی، جامع و اثربخش نباشد. مشابه همین وضعیت را در فرآیند تصویب واجرای پروژه ها می توان ردیابی نمود.
۴- انتخاب دکترپزشکیان به دلایل متعددی می تواند چشم انداز روشنی در مدیریت مسائل استان خوزستان ترسیم نماید. در اینجا به اختصار به دو مورد از این دلایل اشاره می گردد:
الف) استان خوزستان نیازی مبرم به بازیابی جایگاه نظارت دقیق فنی و اجرایی بر کلیه پروژه های عمرانی و برقراری استقلال کامل ارکان اجرای پروژه ها( کارفرما، مشاور و مجری) دارد. رواج سوگیری های جناحی و انحصارگرایی باعث تداخل نقشها و اختلال در کارها می گردد. انتخاب دکتر پزشکیان گامی است در جهت حاکم شدن روح تخصص گرایی، رعایت استانداردها و روش های علمی و فنی انجام کارها.
ب) از مهمترین علتهای استمراروضع موجود دراستان خوزستان، عدم حضور جدی و مؤثر خوزستانی ها در ساختار دولت است. سوگیری های بخشی و استانی در سطح مدیریت کلان کشوریک واقعیت انکارناپذیر؛ و در صورت عدم مشارکت همه استانهای ذینفع ، حتمی وگریزناپذیر است. بعنوان مثال، روشن است که اگر در مدیریت کلان منابع آب کشور، هیچ مدیری از خوزستان حضور نداشته باشد بطور قطع، مسائل استان خوزستان مورد غفلت و چه بسا مورد تغافل و اهمال قرارخواهد گرفت. با انتخاب دکتر پزشکیان، می توان از اهمیت حضور کارشناسان و صاحبنظران خوزستانی سخن گفت. می توان امیدوار بود که دوران غیبت مطلق خوزستان در مراکزتصمیم سازی و تصمیم گیری در باره مسائلی نظیر منابع آب ، کشاورزی و صنعت به پایان برسد و به تدریج صدایی هم از خوزستان در مراکز مذکور شنیده شود. تا دیگر صدای خوزستان در همه مراحل سیاست گذاری در مدیریت کشور حاضر باشد، نه صرفا در زمانهای وقوع بحران ها…

فاضل عبیات – پنجم تیرماه ۱۴۰۳