قهر خوزستان را دریابید – ۱

عماد هلالی : اى کاش مى شد آنگونه نوشت که بیمی از گزندهای اتهامی، کج فهمی های ابهامی، قرائت های تحریفی و قضاوت های غرض ورزانه و انتقامی نمی ماند لذا ساده تر می نگارم و عمیق بخوانند در آخرین انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ به رغم مشارکت نسبتا ضعیف در عمده استانها اما مشارکت […]

عماد هلالی : اى کاش مى شد آنگونه نوشت که بیمی از گزندهای اتهامی، کج فهمی های ابهامی، قرائت های تحریفی و قضاوت های غرض ورزانه و انتقامی نمی ماند لذا ساده تر می نگارم و عمیق بخوانند

در آخرین انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ به رغم مشارکت نسبتا ضعیف در عمده استانها اما مشارکت در برخی مناطق محروم و ظاهرا همواره مغضوب خوزستان به میزان ۷۵٪ بوده که علیرغم حتی وجود یک کاندیدای خوزستانی و یک کاندیدای مطرح اصلاح طلب ولی طبق آمار، ۷۰٪ مردم آراء را برای کاندیدای اول اصولگرایان یعنی آقای رئیسی سهم ساختند
اگر چه این خدمت، زحمت، صداقت و ارادت در نهایت کمافی السابق قربانی پدرخوانده های معروف و مرکوب موج سواران موصوف و به کام معدود مناطق مخصوص تمام شد که اساس و بخشی از موضوع این مبحث است .
لیکن بدوا سوالی مطرح می شود؛ به راستی چه اتفاقی افتاده است که در کمتر از ۳ سال از آن شور، امروز بنا به شواهد غیر قابل انکار تقریبا عمده ی خوزستانی ها به سوی مسعود پزشکیان کاندیدای اصلاح طلب گرایش پیدا کرده اند؟
خواهشمندم بدون حاشا و تعصب قضاوت شود و اظهار نظرهای حزبی و جناحی و مواضع تبلیغاتی خود را برای مجادلان و بحث طلبان دیگر نگه دارید. آری سوالاتی مطرح است که آیا واقعا این اتفاق پیامدی غیر از قهر و ناراحتی و روی برگردانی جامعه خوزستانی را مخابره می کند؟

آیا این رخداد احساساتی و صرفا موجی بالنی ست؟و این امر حتی در خوزستان تصادفی و طبیعی ست؟!!
خوزستانی که همه به خوبی می‌دانند در هیچ خیزش و موجی از روی احساسات همراه نمی‌شود و آخرین نمونه آن را در جریان اعتراضات زن،زندگی،آزادی بوضوح دیدیم صرف شعاری که اعتقادات و ارزش‌های جامعه را تحت شعاع جرح قرار می داد، مردم را حتی از ماهیت و اصل اعتراضات دیگر به حق خود بازداشت
ادامه دارد…