آیهالله اراکی:وحدت تاکتیک سیاسی نیست.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در آستانه هفته وحدت و برگزاری کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی کسائل مختلف مربوط به استراتژی تقریب، نگاه ایران به مقوله وحدت،چالشها، آسیبها و خطرات پیش روی تقریب و برنامهها، اهداف و آینده مجمع جهانی تقریب گفتوگو کرد. مشروح گفتوگوی آیتالله اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با خبرنگار ایسنا […]
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در آستانه هفته وحدت و برگزاری کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی کسائل مختلف مربوط به استراتژی تقریب، نگاه ایران به مقوله وحدت،چالشها، آسیبها و خطرات پیش روی تقریب و برنامهها، اهداف و آینده مجمع جهانی تقریب گفتوگو کرد.
مشروح گفتوگوی آیتالله اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با خبرنگار ایسنا به شرح زیر است:
به عنوان اولین سوال، تقریب و مسئله وحدت دارای چه ریشه و خاستگاهی است؟
ما تقریب را هم از دیدگاه شرعی یک خط کلی و یک راهبرد مستمر میشناسیم و هم به عنوان یک وظیفه شرعی و یک استراتژی شرعی میشناسیم و هم از لحاظ عقلی، یعنی اینکه مصلحت مردم چه در جامعه اسلامی چه در جامعه کلان بشری در همزیستی، زندگی سلیم و مسالمتآمیز است که از لحاظ عقلی جای تشکیک ندارد و همه عقلای عالم اتفاق نظر دارند که اگر مردم همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و منطق آشتی و وحدت و همزیستی در جهان حاکم شود ما جهان سعادتمندی خواهیم داشت.به هر حال راه دستیابی بشر به کمال، راه وحدت و زندگی مسالمتآمیز است مصالح و منافع بشر و جوامع بشری در سایه وحدت تامین میشود و جنگ و جندال همیشه نابودکننده و بزرگترین مانع دستیابی بشر به مقاصدشان بوده است البته باید توجه کرد که ستیز با تعدد و چندگانگی مختلف است زیرا چندگانگی نه تنها مانعی در راه کمال نیست بلکه راه کمال را هموارتر میکند لذا آن کس که از کمال برخوردار است آن دیگری را کمک میکند تا از کمال او استفاده کند. آیاتی داریم که نشاندهنده این تکامل مبتنی بر چندگانگی جوامع است به عنوان مثال نسبت به چندگانگی مرد و زن و در آیهای دیگر میفرماید “ما جامعه بشر را متعدد و متلون آفریدیم تا عدهای در خدمت عده دیگر درآیند” لذا اگر این چندگونگیها نبود پیوند در جوامع بشری به وجود نمیآمد، بنابراین چند گونگی بر مبنای قرآن عامل پیوند است نه ستیز و جنگ.آنچه امروز در مناطق مختلف دنیا توسط دشمنان بشریت رخ میدهد این است که آنها چندگونگی را ابزار ستیز قرار دادهاند و این نقطه مقابل روند آفرینش و هدف آن است مصداق این سخن در قرآن چنین آمده است “کسانی که گفتند چرا این نبوت و رسالت نصیب یکی از ثروتمندان طائف و مکه نشد؟ خداوند متعال پاسخ داد این کار خداست که در جامعه بشر تلون و تعدد وجود داشته باشد و ما بشر را خادم یکدیگر قرار دهیم”.بنابراین از نظر عقلی، وحدت برای جوامع به ویژه جامعه اسلامی یک ضرورت عقلی و مصلحت ضروری است و از لحاظ عقلی همه ما موظفیم متحد شویم و از آنچه ما را به ستیز و درگیری میاندازد اجتناب کنیم. همچنین از لحاظ شرعی و دینی وحدت را یک وظیفه و یک تکلیف میدانیم و هیچ تکلیفی بالاتر از وحدت نیست.
در قرآن کریم و آیات و روایات چگونه درباره مسئله حفظ وحدت و یکپارچگی امت بحث شده است؟
در آیات و روایات مثالهای فراوانی در خصوص ضرورت بحث انسجام و وحدت داریم، مثلا زمانی که حضرت موسی(ع) به مدت ۴۰ شبانه روز قوم خود را رها کرد و برای مناجات با خدا به میعاد رفت خداوند پیام ناراحتکنندهای به او داد که ای موسی زمانی که برگردی قومت دیگر آن قوم سابق نیستند و گوساله پرست شدهاند. موسی(ع) زمانی که از مناجات برگشت با حالت متاسف و خشمگین به سوی قومش رفت و از برادرش هارون که او را جانشین خود قرار داده بود سوال کرد که چرا مقابل آنها نایستادی؟ هارون در پاسخ گفت ترسیدم بگویی وظیفهات را انجام ندادهای اگر من راه جنگ را پیش میگرفتم این بنیاسراییل از هم متلاشی میشد و دیگر چیزی نبود که تو اصلاح کنی.بنابراین مشاهده میکنیم که هارون در مقابل گوسالهپرستی بنی اسراییل در غیاب حضرت موسی(ع) برای حفظ امت نرمش نشان داد تا این وحدت و پیوند از هم پاشیده و گسسته نشود، زیرا اگر جامعه به هم ریخت دیگر چیزی نمانده که ما بخواهیم اصلاح کنیم. آیه دیگر در قرآن در سوره شوری داریم که میفرماید “همه انبیاء یک ماموریت داشتند و آن اقامه دین خدا و جلوگیری تفرقه در آن بود” بر این اساس، اساسا راه دین راه تفرقه نیست زیرا جامعهای که جامعه دینی باشد، باید با تفرقه مبارزه کند چرا که علامت و خصیصه اصلی جامعه دینی یکپارچگی و انسجام آن هم نه به معنای یکنواخت بودن که هیچ تلون و تعددی در آن وجود نداشته باشد، است بلکه در این جامعه خصومت، ستیز، درگیری و نزاع وجود ندارد همچنین که در جامعه رسولالله(ص) چندگونگی وجود داشت، اما جامعه یکپارچه بود یا در جامعه امیرالمومنین(ع) با همه تلون و چندگونگی یکدست بود. به طوری که نقل شده روزی یکی از نزدیکان حضرت یقه شخصی را گرفته و او را کشان کشان به سمت حضرت میآورد وقتی رسیدند حضرت سوال کرد چرا با آن شخص اینگونه میکنی عرض کرد او به شما دشمنام داده اجازه دهید او را بکشم آن حضرت که مظهر خیر و رحمت بود به آن شخص فرمود اگر مرا را سب کرده تو هم او را سب کن بعد فرمودند اگر امر در اختیار من است او را رها کن.چنین فرهنگی را ائمه (ع) و بزرگان دین به ما آموختهاند که فرهنگ جامعه دینی است، بنابراین ما مسئله وحدت را یک تاکتیک سیاسی نمیشناسیم و حتی یک مصلحت زمانی و شرایط خاص روز هم نمیدانیم اگرچه همه اینها است اما نه به دلیل این مصالح سیاسی و تاکتیکهای موقت و مقطعی مسئله وحدت را به عنوان استراتژی قبول کردهایم، بلکه این وحدت علامت جامعه اسلامی و ویژگی جامعه دینی است لذا ما موظفیم این وحدت را ایجاد کرده و از هر عاملی که منشا پراکندگی، اختلاف و تفرقه میشود جلوگیری کنیم.
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی از بدو تاسیس چه گامهایی در راستای تحقق وحدت اسلامی برداشته است؟
مجمع تقریب مذاهب اسلامی که از سوی مقام معظم رهبری برای عمل به این ایده و استراتژی در جامعه اسلامی تاسیس شده سه فاز برای تقریب تعریف کرده است، فاز اول ترویج گفتمان تقریب است. متاسفانه به دلیل اینکه سالیان سال بلکه قرنها زیر حاکمیت کسانی زندگی کردهایم که هیچ ارتباط با دین و فرهنگ دینی نداشتهاند، لذا تفرقه را در جامعه ما نهادینه کردند یعنی عرب نسبت به عجم، ترک نسبت به فارس، عجم نسبت به عرب، فارس نسبت به ترک و … با چنین دیدی زندگی کردهاند در نتیجه فرهنگهای غیراسلامی و ضددینی تبدیل به یک فرهنگ نهادینه اجتماعی شده است، هرگاه در مسئله شیعی و سنی نیز این نوع رفتار را شاهدیم یعنی سنی طوری تربیت میشد که باید شیعه را دشمن خود میپنداشت و یا برعکس و این روحیه ستیز تبدیل به یک فرهنگ اجتماعی شده بود، بنابراین اولین کار این بود که در فضای جوامع اسلامی گفتمان تقریب رواج پیدا کند و تقریب وارد مجامع، کنفرانسها، رسانهها و موسسات اجتماعی شود و معتقدیم تقریب در رابطه با ترویج گفتمان موفق عمل کرده است.در فاز اول تلاش شد تقریب در سراسر اسلام مطرح شده و در همه مجامع فکری، فرهنگی برود تا آنجا که موسسات بینالمللی نظیر آیسسکو بخشی را به عنوان تقریب بین مذاهب اسلامی تاسیس کرده است.در کشورهای مختلف اروپا، آمریکا، شرق آسیا و کشورهای شبه قاره نهادهای گوناگونی برای ترویج تقریب به وجود آمده که از نتایج فاز اول کار مجمع تقریب بوده است که چنین چیزی قبل از تاسیس مجمعالتقریب سابقه نداشته است، حتی این ترویج گفتمان تا جایی پیش رفت که پادشاه عربستان به عنوان کشوری که مقوله تقریب غریبترین مقوله مطرح در این کشور است و میشود گفت این کشور معدن تولید ایدههای ضد تقریبی بوده با این حال پادشاه این کشور مرکزی برای گفتوگوی بین مذاهب تاسیس میکند و معنای این کار این است که گفتمان تقریب توانسته همه جا را فتح کند.فاز دوم، فاز تئوری سازی برای تقریب بود که نیاز به تعریف تقریب و تبیین ضرورتهای آن و همچنین مشخص شدن ابزار و راهکارهای انجام آن احساس میشد در این عرصه نیز کار بسیار زیادی انجام شد و امروز در مجمعالتقریب نهادهایی که وابسته به مجمع هستند یا با آن همکاری میکنند اندوخته بسیار غنی از ایدوئولوژی، ایدهسازیها و تئوریسازیهای تقریب را داریم شاید اگر بخواهیم تولیدات تئوری تقریب را چاپ کنیم به بیش از ۱۵۰ جلد کتاب برسد. همچنین در این زمینه دانشگاه مذاهب اسلامی تاسیس شد که البته در دوره جدید تصمیم به توسعه کار دانشگاه داریم و شاید ساز و کار دانشگاهی آن عوض شود تا بتواند به تناسب فاز جدید مجمعالتقریب حرکت کند.اکنون در فاز سوم تقریب هستیم، از زمانی که مقام معظم رهبری حکم دبیرکل مجمع را در دوره جدید صادر فرمودند ایدههای جدیدی همچون دیپلماسی وحدت، زمینه سازی برای ایجاد امت واحده اسلامی مطرح شد که به معنای فاز جدیدی است، تئوری تقریب این بود که ما این فاز را به نام فاز عملیاتیسازی و میدانی سازی تقریب تعریف میکنیم که تقریب باید به صحنه زندگی مردم و جامعه برود و در میدان ارتباطات مردم قرار گیرد و برای اینکار پروژههای بسیار زیادی را تعریف و بسیاری از آنها را عملیاتی کردهایم.برای نمونه تشکیل اتحادیههای متعدد را زمینهسازی کردیم که اتحادیهای همچون اتحادیه زنان مسلمان تشکیل شد یا اتحادیه بازرگان جهان اسلام، دانشآموزان و دانشجویان و فرهیختگان و … نیز در مرحله تشکیل و آغاز کار قرار دارند همچنین اخیرا کمیته صلح اسلامی را تاسیس کردیم که کمیته مخصوص بررسی بحرانهای جهان اسلام است و داخل آن کمیتههای فرعی با محوریت مناطق بحرانی همچون سوریه، لبنان، عراق و … برای یافتن راه حل و نزدیک کردن دیدگاهها تشکیل شده است و به تدریج وارد عمل میشوند.در همین رابطه درصدد راهاندازی موسسه بزرگ کمک رسانی و خیریه به نام (سخا) که مخفف سازمان خیراسلامی هستیم، این سازمان برای دستگیری از نیازمندان و کمکرسانی به نقاط نیازمند به کمک در جهان اسلام به منظور ایجاد تقریب راهاندازی میشود تا گروههای شیعی به مردم و مناطق آسیبدیده سنی کمک کند و برعکس آنها نیز در مقابل چنین کمکی را برای برادران شیعه خود در مناطقی که نیاز به کمک دارند وارد شوند و در نهایت تقریب در راستای عمل به این بیت معروف که ” چه عضوی به درآورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار” عمل کند.
به عنوان شخصیتی که سالها فعالیت دینی و تبلیغی داشتهاید و به عنوان یکی از شخصیتهای موثر در جهان اسلام هستید رهبران دینی چه نقشی در ترویج صلح و جلوگیری از خشونتها دارند؟
به نظرم نه تنها رهبران دینی بلکه همه جوامع، اراده مردم در پی باورهای آنها عمل میکند، یعنی اراده ما در نتیجه آن باوری که داریم عمل میکند. اما در این میان افرادی هستند که باورها را شکل میدهند که یکی از موثرترین آنها علما و رهبران دینی هستند علمای دین یک ویژگی دارند و آن جریان باورسازی است، زیرا باورهایی که آنها میسازند با سرنوشت همه آدمیان سرو کار دارد بنابراین اگر انسان به این باور پایبند شد حاضر است همه هستی خود را فدای این باور کند و این نشاندهنده اهمیت دین است و نقطه ضعفی برای آن محسوب نمیشود. لذا دین آنقدر میتواند در وجود آدمی اثرگذار باشد که انسان پایبند به دین حتی حاضر است همه جان خود را فدای این دین کند و از همین جا مسئله خطر تحریف در دین سرچشمه میگیرد و قرآن کریم بیش از هر چیز به خطر کسانی که دین مردم را تحریف کردهاند اشاره میکند به طوری که میفرماید “بعضی از سران یهود با دست خود مطالبی را مینوشتند و میگفتند حرف خدا است و یا به اتباع خود میگفتند دین همانی است که ما میگوییم لذا اگر پیش علمای دیگر رفتید و به شما گفتند دین غیر از این است بدانید آنها اشتباه میکنند”.امام خمینی(ره) قبل از انقلاب یک سخنرانی داشتند در رابطه با خطر عالم دینی گمراه که اگر عالم دین گمراه شد از همه چیز خطرناکتر است بنابراین مردم باید در انتخاب دین کاملا هوشیارانه عمل کنند و بر این اساس رهبران دینی و گروههای تاثیرگذار دیگر در این انتخاب نیز باید به بهترین شکل و براساس عقل و منطق مردم را راهنمایی کنند. به نظر من در مسئله ترویج صلح و جلوگیری از خشونت رسانهها و اهل هنر و قلم حتی نقشی بالاتر از علما دارند، اگر اهل هنر و قلم بتوانند مردم را در رابطه با انتخابها هوشیار کنند و راه صحیح و حق را نشان دهند تا انتخابشان مبتنی بر عواطف غیرعقلانی نباشد نقش آنها از نقش عالمان دینی هم برتر خواهد بود و رسانهها میتوانند بفهمانند که کدام عالم دین، حق است و آن عالم دینی اهل تزویر کدام است.بنابراین رسانهها باید علمایی که فتوا به قتل میدهند آن هم قتل بیگناهان و انسانهای بیدفاع را به مردم بشناسانند. چه مبنای عقلی و دینی دارد که این انفجارها رخ دهد و هزاران انسان به خاک و خون کشیده شوند؟ انفجارهای اخیر که در لبنان، سوریه و عراق برخاسته از همین فتواها صورت میگیرد انسانهای بیگناه و بیدفاع را به خاک و خون میکشد و اینها هیچ مبنای عقلی و دینی ندارد قرآن کریم میفرماید” اگر آنها میگویند دین، ما را به چنین راهی دعوت کرد به آنها بگو چه بد ایمانی است این ایمان شما که با همه وجدان و عقل بشر در تضاد است” بنابراین تاکید میکنم رسانهها، اهل قلم، تفکر و اندیشه میتوانند در جلوگیری از این اقدامات کمک موثری داشته باشند.
با توجه به اینکه در آستانه هفته وحدت و برگزاری کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی به میزبانی جمهوری اسلامی ایران هستیم میتوان گفت یکی از اقدامات ایران در راستای تحقق وحدت اسلامی برگزاری این کنفرانس با حضور شخصیتهای مطرح جهان اسلام است، اما یکی از انتقاداتی که در این رابطه مطرح میشود این است که این کنفرانس تبدیل به یک نشست روتین با حضور چهرههای تکراری و نه چندان با نفوذ برگزار شده است که آثار خاصی در جوامع خود برجای نمیگذارند نظر شما در این رابطه چیست و چه برنامهای برای تغییر برنامههای این کنفرانس و چهرههای دعوت به این اجلاس دارید؟
ما اقدامات گستردهای از زمان حضور خود در این مسوولیت انجام دادهایم و در گذشته نیز با حضور آیتالله تسخیری به عنوان یکی از چهرههای اثرگذار و برجسته جهان اسلام در دعوت از چهرههای با نفوذ و برگزاری هر چه بهتر این کنفرانس انجام شده است به عنوان مثال بنده شخصا به شیخ قرضاوی نامه نوشتم و خواستم به جای اینکه با سخنرانیهای آتشین مردم را به جان هم بیاندازد و دستهای از مسلمین را تکفیر کند جمعی از علمای اثرگذار در جامعه اسلامی درست کند تا این بحرانها حل شود و طرفهای درگیر را بهم نزدیک کند. هدف جمهوری اسلامی ایران از اول این بود که در سوریه میتوان مشکل را از طریق سیاسی حل کرد چرا باید بعد از سه سال خونریزی تازه امروز بیایند سراغ این راهحل، متاسفانه امروز بعضی از گروههای درگیر در این کشور هنوز هم این راهحل سیاسی را نمیپذیرد هر چند آخر کار ناچار هستند زیرا راهی جز این ندارند.اگر امثال آقای قرضاوی کمک میکردند امروز شاهد این وضعیت نبودیم اما همین امروز هم از شیخ قرضاوی میخواهیم کمک کنند و من به ایشان قول میدهم که میتوانیم بسیاری از علما، اندیشمندان و سیاستمداران را همراه کنیم و در حل مشکلات موجود اثرگذار باشیم. متاسفانه ایشان تاکنون به نامه ما پاسخ ندادند در حالی که من در قطر با معاون ایشان حضوری دیدار کردم و خواستار کمک وی شدم، لذا ایشان نباید از قدرت و نفوذی که دارد در حل مشکلات دریغ کند، او میتواند از نفوذ خود در حل مشکل و کم کردن بحرانهای موجود استفاده کند ما از علمای اهل سنت و شیعه در قم، نجف، الازهر و سایر کشورها دعوت کردیم و دست آنها را میگیریم تا در همنوایی برای نزدیک کردن مسلمین به یکدیگر کمک کنیم.
کنفرانس وحدت اسلامی در این دوره اجتماعی برای اعضای عمومی مجمعالتقریب است که کمیتههایی برای حل مشکلات جهان اسلام در حاشیه آن تشکیل میشود، بنابراین حضور علمای بزرگ شیعه و سنی در این اجلاس کمک موثری برای کاهش این مشکلات خواهد کرد.البته ما در جهان اسلام تنها نیستیم، اما از یک سو دستهایی که بر ضدتقریب عمل میکنند، فراوان است و پشت سر آنها سرمایههای کلان و نفت کشورهای اسلامی در حوزه خلیجفارس قرار دارد به طوری که بسیاری از سرمایههای نفتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس خرج پشتیبانی از ایجاد جنگ و فتنه افروزی در میان مسلمانان جهان اسلام میشود و در کنار آنها حمایتهای سیاسی و پشتیبانی قدرتهای دیگر قرار دارد و اگر به آنها ناآگاهی مردم نیز اضافه شود، کوه بزرگی از مشکلات را خواهیم داشت که امیدواریم کنفرانس وحدت این دوره بتواند در تقریب بین مذاهب اسلامی اثرگذار باشد.چهرههای بانفوذ زیادی برای حضور در این کنفرانس دعوت شدند که حداقل قریب به ۲۰ مفتی اعظم اهل سنت برای شرکت در این کنفرانس دعوت شدهاند.
به عنوان آخرین سوال یکی دیگر از انتقاداتی که به عملکرد مجمعالتقریب صورت میگیرد ارتباط کمرنگ آن با دانشگاه مذاهب اسلامی به عنوان مجموعه کادرساز و تربیتکننده سفیران تقریب است، آیا شما این انتقاد را میپذیرید؟ برای استفاده از سفیران تقریب که در این دانشگاه تربیت میشوند چه برنامهای دارید؟
بنده این نقد را کاملا قبول دارم، ما اکنون در این اندیشه هستیم که رابطه مجمع التقریب و دانشگاه را یک رابطه عملیاتی کنیم، یعنی دو حوزه از هم جدا تفکیک شده و غیرمرتبط با هم نباشند بلکه یک مجموعه واحد و مکمل هم را تشکیل دهند و بتوانند در خدمت تقریب با هم عمل کنند برای این کار طرحی اندیشیدهایم، اما با یک مشکل اساسی در کشور روبرو هستیم و آن اینکه نهادهای نظام نباید به عنوان یک موسسه به ما نگاه کنند ما نماینده نظام در انجام یک ماموریت بزرگ هستیم که برعهده کل نظام گذاشته شده است، لذا ما انتظار داریم وزارتخانهها، موسسات و مسوولان دست یاری به ما بدهند زیرا ما به عنوان موسسه نمیتوانیم کار تقریبی در داخل کشور به پیش ببریم چه برسد به خارج لذا باید در راستای تقریب تلاش کنیم و از تمامی نهادها و مسوولان درخواست میکنیم دست یاری به ما بدهند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰