بیانیه ای با طعم ملس

قاسم امیری :اعلام حضور آقای تاج زاده با بیانیه آرمانی و البته تا حدودی شدنی شان، هرچند در آن واحد یک فرصت است ،یک تهدید جدی هم تلقی می شود!.اتفاقا این خاصیت دوگانه برای هر دو جریان اصلی کشور ،همین طعم و همین بو را دارد.طعم ملسی که حتی تحریم کنندگان را بین دوگانه ای […]

قاسم امیری :اعلام حضور آقای تاج زاده با بیانیه آرمانی و البته تا حدودی شدنی شان، هرچند در آن واحد یک فرصت است ،یک تهدید جدی هم تلقی می شود!.اتفاقا این خاصیت دوگانه برای هر دو جریان اصلی کشور ،همین طعم و همین بو را دارد.طعم ملسی که حتی تحریم کنندگان را بین دوگانه ای از تردید و انتخاب قرار می دهد.

الف- برای اصلاح طلبان :

 

۱- یک تهدید است ؛چون تمرکز و سرمایه گذاری بر روی آقای تاج زاده ،عملا می تواند «تلاش برای هیچ » باشد.زیرا نه فیلتر شورای نگهبان تاب تحمل عبور ایشان را دارد ونه اطمینان از متقاعد کردن نسل های جدیدتر در زمان بسیار کوتاه وجود دارد.این نگاه بیشتر در آن دسته از اصلاح طلبانی دیده می شود که تمایل جدی به حضور در قدرت دارند و باورشان بر این است که پروژه اصلاح طلبی جز با حضور در عرصه قدرت ممکن نیست.

 

۲- یک فرصت است؛زیرا آقای تاج زاده ضمن بیان مختصاتی واقعی از شرایط و وضعیت موجود، بصورت شفاف ،مطالبات تفکر اصلاح طلبی را – که از سالها پیش متولد شده بود- به خوبی بیان کرده است.این نگاه هرچند با نگاه بخشی از اصلاح طلبان که تمایل به حضور در قدرت در آنها به هر نحو ممکن یک اولویت است،تفاوت دارد اما دقیقا همان نگاهی است که می تواند سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان را احیا کند،مردم را امیدوار کند و در نهایت مشارکت را تا حد قابل توجهی تقویت نماید و سرمایه اجتماعی نظام را و اعتماد عمومی مردم را بهبود بخشد.همین موضوع می تواند شانس عبور آقای تاج زاده را از فیلتر شورای نگهبان هم بیشتر کند،زیرا در شرایط کنونی آنگونه که می گویند «مشارکت» برای نظام مهم‌تر است .اگر واقعا مهم باشد احتمالا اتفاق مثبتی برای آقای تاج زاده از نظر تایید صلاحیت رخ خواهد داد.در چنین شرایطی است که حضور ایشان بعنوان نامزد انتخابات ،حتی برای بخش دیگر اصلاح طلبان(قائل به حضور در قدرت با هر قیمتی) نیز به یک فرصت تبدیل می شود.

 

ب- برای اصولگرایان:

۱- حضور آقای تاج زاده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یک تهدید است.به این دلیل که فضا را به شدت دو قطبی می کند و هر آنچه تاکنون آنها با بازی های مختلف رشته بودند پنبه می کند.در تمام ماههای گذشته ،تلاش اصولگرایان و اهرم های پیدا و پنهان شان این بوده است که رقابت از فضای دوقطبی اصلاح طلب اصولگرا خارج شده و به درون خودشان منتقل شود.بعلاوه آنها تجربه خوبی از فضای دوقطبی و مشارکت بالای مردم در انتخابات ندارند.

۲- یک فرصت است زیرا:- اولا بهترین شرایط برای تنبیه اصلاح طلبان از سوی مردم است.چون که بنا به ادعای اصوالگرایان و مخالفان اصلاح طلبان،مردم از اصلاح طلبان بریده اند و رویگردان شده اند(همان ادعایی که براندازان و مخالفان نظام تلاش زیادی برای جا انداختن آن دارند) و اتفاقا شرایط اقتصادی و معیشتی و فشارهای مختلف از جمله گرانی های افسارگسیخته و طوفان کرونا به گونه ای است که اعتماد مردم از اصلاح طلبان سلب شده است.پس این بهترین شرایط است که اصلاح طلبان یک نامزد با برند اصلی خودشان داشته باشند و شکست سختی را متحمل شوند و این قدر بهانه نامزد نیابتی و رحم اجاره ای و کاندیدای سلبی را سپر خود قرار ندهند و چماق انتخاب ناگزیر بین بد و بدتر را بر سر آنها نکوبند.

– آنگونه که شرایط داخلی وبین المللی نشان می دهد فشارها بقدری زیاد است و همزمان «شاخص عدم تمایل به شرکت در انتخابات » به حدی بالاست که شکنندگی نظام و خطراتی که مملکت را تهدید می کند ممکن است به نوعی فروپاشی ختم شود.و یقینا در چنین شرایطی کسی که بتواند موجی ایجاد کند و حتی در فضای نامطلوب دوقطبی(نامطلوب برای اصولگرایان)مردم را پای صندوق های رای بکشاند و نظام سیاسی را تقویت کند یک فرصت است.البته این برای طیف دلسوز و خردگرای جریان اصولگرایی مطرح است که نمی خواهند با غرق شدن کشتی ،خودشان هم غرق شوند.بنابراین می توان گفت اعلام کاندیداتوری آقای تاج زاده تا حدود زیادی فضا را پیچیده تر کرده است.بطوری که تشخیص مرزهای بین فرصت و تهدید کمرنگ شده است و قدرت تصمیم گیری را سخت تر نموده است.

به نظر می رسد آقای تاج زاده و مشاورانش صرف نظر از نگاهی که به شورای نگهبان در مورد تایید صلاحیتشان وجود دارد ،یک بازی هوشمندانه را شروع کرده اند که هیچ کس نمی تواند با قاطعیت پایان و نتیجه این بازی را پیش بینی کند.