نامه سرگشاده یک معلم به منتخب جدید آبادان

 “قال الامام علی ( ع ) لسانک حصانک ان صنت صانک و ان هنته هانک “امروز کلیپی از نشست جنابعالی با وزیر آموزش و پرورش منتشر شد که در آن شما عنان سخن را به حال خود رها کرده و آن چه از دهانت در آمد بدون آنی تفکر به هوا پراکنده کرده ای.دوست داشتم […]

 “قال الامام علی ( ع ) لسانک حصانک ان صنت صانک و ان هنته هانک “امروز کلیپی از نشست جنابعالی با وزیر آموزش و پرورش منتشر شد که در آن شما عنان سخن را به حال خود رها کرده و آن چه از دهانت در آمد بدون آنی تفکر به هوا پراکنده کرده ای.دوست داشتم مطالبم را در گفتگویی صمیمانه خدمت‌تان عرض کنم, اما ترجیح دادم از هر ثانیه‌ی وقتم استفاده کنم.  جناب آقای دکتر مولوی شما را نماینده خطاب می‌کنم, که این بی احترامی را به  مسئولیت جدیدتان ارتباط بدهم.

انگار فراموش کرده اید که خود شما تا یکسال پیش فقط با لابی و  سفارش خود نمایندگان ریاست آموزش و پرورش آبادان را به عهده گرفته اید و خود خوب می دانید که اگر مبحث شایسته سالاری مطرح بود در آبادان بسیارند از حضرتعالی شایسته تر !

آقای نماینده شما مسبب آنچه نقد می‌کنم نیستید, اما می‌توانید عامل تصحیح آن باشید. می‌شود در عرض این چهار سال صادقانه داد مظلومانه آبادان و خوزستان باشید  و این استان فلاکت زده را تا حدودی مرهم برای آن باشید .می‌ توانستید در این جلسه از مشکلات آموزش و پرورش آبادان و خوزستان بگویید. از وجود مدارس مخروبه, از عدم وجود مراکز کتابخانه‌ای و فضای پژوهشی مناسب, از کمبود امکانات و آزمایشگاه‌ها, از نبودن سالن ورزشی در مدارس, از کمبود دبیران متخصص, از نداشتن مراکز رفاهی برای فرهنگیان, از اینکه فرهنگیان شهر ما مجبورند جلسات خود را به دلیل عدم وجود سالن, در سازمان‌های دیگر برگزار کنند و از دهها نیاز دیگر ؛ لیکن شما چنان با استرس صحبت می کردید که فکر کنم شما هم نفهمیدی چه گفتی ، کدام فرهنگی با الفبای جدول ضرب به قولت آشنا نیست . خدا وکیلی مایه ی شرمساری نیست که همچون شما که ادعا ی پیر فرتوت  تجارب آموزش و پرورش می کنید چنین صحبت می کنید . شما تا یکسال پیش جلوی همین وزیر دولا می شدید و جرات نگاه کردن به صورت آن را نداشتید حالا نماینده شدی و خیال می کنی عقل کل شدی !

جناب مولوی جدول ضرب گر مشکل ماست سخن گفتن انگار معضل شماست .کاش به وزیر می گفتی آموزش و پرورش را از گرداب نخبه‌کُشی و نخبه‌فروشی نجات دهد و راهکار می دادید .هر سال با روشهای گوناگون دانش‌آموزان نخبه شناسایی و در نهایت در بازارهای جهانی به ثمن بخس به فروش می‌رسند.آقای نماینده اگر خیلی دغدغه آموزش و پرورش را دارید سعی کنید با ورود به کمسیون آموزش مجلس این روند را متوقف کنید. اگر توان جذب نخبگان را نداریم؛ شناسایی آنان فقط زحمت کشورهای غربی را کم می‌کند. به جای تمرکز در بخش شناسایی، کانون توجهات را جلب رضایت نخبگان و رفع نیازهای آنان قرار دهیم. چرا باید ۸۰ درصد المپیادی‌ها و نفرات برتر کنکور، مهاجرت کنند؟

جناب مولوی دانشگاه‌ها  دست مافیاهاست این را مطرح می کردید .پیشنهاد من به شما این است که تلاش کنید تا با همفکری بزرگان، ظرفیت دانشگاه‌ها را در رشته‌های پردرآمد افزایش دهید و آنها را از انحصار مافیای این حرفه‌ها خارج کنید تا با متعادل شدن درآمدهای مشاغل مختلف ، هم این فشار بر آموزش و پرورش در هدایت تحصیلی دانش‌اموزان کاهش یابد و هم دانش‌آموزان نخبه مجال عرض‌اندام پیدا کنند.از بیش از هفتصد هزار نفر داوطلبان رشته‌ی تجربی کمتر از یک درصد آنها در رشته‌های پردرآمد این رشته پذیرفته شده و مابقی سرخورده و وامانده در جامعه رها می‌شوند. در طرف مقابل رشته‌های ریاضی، هنر و علوم انسانی با عدم استقبال نخبگان مواجهه شده و رو به انحطاط می‌روند. معضل به این بزرگی و راه‌حل به این سادگی را تا کی باید نادیده گرفت؟مدیر و معاون مدرسه‌ که برای چندصد هزار تومان حق مدیریت، علاوه بر وظایف سنگین خود ، باید شش ساعت در هفته تدریس کند، با کدامین انگیزه به کار خود ادامه دهد؟ چرا این را مطرح نکردی ؟ مگر با دستور خود شما نبود و شما مطیع بخشنامه ها نبودی ؟

در بخش مشاوره،  همه‌ی مقاطع نیاز به بازنگری و توجه ویژه و استخدام کارشناسان خبره دارند.در بخش آموزش و تدریس، یعنی قسمت فراموش شده‌ی آموزش و پرورش، اوضاع اسف‌بارتر است.  بخشی که با طرح تدریس سی ساعت در هفته، کیفیت خود را فدای کمیت کرده است؛ کاری که شباهتی به کار فرهنگی ندارد.و یا چرا معلمی که تدریس را دوست دارد و عاشق کارش می‌باشد، کاری که هدف اصلی آموزش و پرورش است، در اوج تجربه و دانش، چند سال آخر را مجبور می‌شود به جای تدریس کاری را که مطابق میلش نیست انجام دهد؟ و بسیاری موارد دیگر که خود جنابعالی بهتر با آن ها آشنایی دارید و از حوصله این نامه خارج است .امیدوارم سخن خود را پس بگیرید و مردانه از جامعه ی فرهنگیان عذر خواهی کنید .

صالح البوغبیش