بارش رحمت در میانه محراب و منبر حضرت محمد (ص)پیامبر مهربانی

نعیم حمیدی :از دوران کودکی تاکنون درباره مهربانی ، رافت و رقت قلب پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم مطالب فراوانی را مطالعه و یا در مجالس وعظ و خطابه شنیده ایم بویژه آیه نورانی “و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین” که بر قلب هر مسلمانی نقش بسته است […]

نعیم حمیدی :از دوران کودکی تاکنون درباره مهربانی ، رافت و رقت قلب پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم مطالب فراوانی را مطالعه و یا در مجالس وعظ و خطابه شنیده ایم بویژه آیه نورانی “و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین” که بر قلب هر مسلمانی نقش بسته است

در دوره دبیرستان کتاب “فروغ ابدیت” آیت الله شیخ جعفر سبحانی و کتاب سه جلدی تاریخ اسلام مرحوم سید هاشم رسولی محلاتی را با سفارش استاد عزیزم جناب آقای دکتر لفته منصوری در جلسات انجمن اسلامی ، مطالعه و در تک تک فرازهای انها دقت و تعمق کردم بسیار شیفته اخلاق اجتماعی ، رافت ، صبر و اخلاق رسول گرامی اسلام شدم تا جایی که در ترم آخر دانشگاه موفق به تدوین خلاصه ای از حیات نبی اکرم در جزوه ای با ۱۵۰ صفجه تحت عنوان “المختصر النافع فی حیاه الرسول الصادق” شدم که البته تاکنون فرصتی برای ویراستاری و انتشار آن در قالب کتاب حاصل نشده است که امیدوارم محقق شود

شخصیت رسول گرامی اسلام ص همواره بعنوان نماد رحمت و مهربانی در ذهن و جان ما نقش بسته است که حتی گاهی فراموش می کنیم این شخصیت در دفاع از انسانیت و دین ۷۲ غزوه و سریه داشته است.بسیار علاقه داشتم تا عطفوت و مهربانی پیامبر را آنگونه که هست حس ، لمس و درک کنم و آنچه در لابلای کتاب ها خوانده و از فراز منبرها شنیدم را عینی تر ببینم.در سال ۱۳۹۱ دست تقدیر فرصتی را ایجاد و عازم حج تمتع شدم ، پرواز ما ساعت ۱۱ شب روز شنبه ۱۰ مهرماه از فرودگاه مهرآباد تهران به سمت مدینه منوره انجام شد . در طول پرواز تهران تا مدینه (تقریبا ۲ ساعت و ۲۴ دقیقه) فقط گنبد سبز مسجد النبی در مقابل دیدگانم بود دوست داشتم این پرواز زودتر به زمین بنشیند تا لحطه حضور در آن مسجد را درک کنم

هواپیمای ایران ایر تقریبا در ساعت ۲ بامداد روی باند فرودگاه محمد ابن عبدالعزیز مدینه متوره نشست ، بعد از گذشت چند دقیقه، حدود ۱۰۰ نفر بعنوان نیروهای اجرایی و فرهنگی حج ایران با استقبال مسئولین فرودگاه مدینه و نمایندگی حج جمهوری اسلامی به سمت ترمینال فرودگاه هدایت شدیم تا تشریفات تحویل و تحول ساک ها و برخی تجهیزات فرهنگی انجام شود.نماز صبح را روی کاغذ و بر سرامیک های براق سالن فرودگاه اقامه و تقریبا ساعت ۵ صبح به سمت هتل قصر الدخیل در فاصله چند صد متری مسجد النبی بعنوان محل استقرار بعثه و مدیریت حج حرکت کردیم تا طلوع افتاب درگیر تعیین اتاق و جاگذاری وسایل بودیم ولی علیرغم خستگی و طولانی بودن سفر و تشریفات آن ، دل ما همچنان در مسجد النبی بود و می خواستم هر چه زودتر خود را به آنجا برسانم و به ساحت قطب عالم امکان عرض ادب کنم

یک ساعت کامل چشمان ام را بسته و دمی استراحت کردم ، نوبت به تعیین محل کار در ستاد و توضیح شرح وظایف در ستاد مدینه رسید ، چون ابلاغ من مربوط به حوزه رسانه و امور خبری و فرهنگی بود تقریبا زمان زیادی برای یادگیری لازم نبود ، به نشاته کفایت توضیحات سری تکان دادم و راهی مسجد النبی شدم.صبح بود و آفتاب از شرق مدینه از سمت بقیع طلوع کرده بود به تنهایی و بدون نقشه و همراه خط حرکت زائرین با پای پیاده خیابان را طی کردم و به درب ورودی مسجد از سمت بقیع رسبدم ، در سمت چپ باب السلام و در طرف راست درب ورودی بقیع قرار می گیرد

روزهای نخست ورود زوار به سرزمین وحی بود ، البته از حجاج ایرانی هنوز هیچ کاروانی به جز عوامل اجرایی وارد عربستان نشده بود ، زائرین دیگر کشورها نیز تازه در حال ورود بودند ، لذا هنوز جمعیت در مدینه سنگین و شلوغ نبود و زیارت روان و بدون مشقت صورت می گرفت فرصتی برای دقت و تامل و بهره بیشتر بود.در حیاط یا به اصطلاح صحن بیرونی مسجد دهها مسلمان از ملیت ها و مذاهب گوناگون را می دیدم که رو به روی گنبد سبز مسجد شریف نبوی با چشمان پر از اشک در حال راز و نیاز بودند

یک زائر آفریقایی از کشور موریتانی را مشاهده کردم که با پیامبر گفتگو می کرد و زار زار گریه می کرد ، لحطه ای ایستادم و در حالات این حاجی آفریقایی غرق شدم که چگونه با پیامبرش بدون واسطه گفتگو و طلب مغفرت می کرد.آنسوتر یک پزشک هندی زیر تابش افتاب ظهر مدینه با زبان خودش جملاتی را زمزمه و با رسول مهربانی به گفتگو مشغول بود.دیگر تاب و طاقت تامل و فرو رفتن در حالات دیگران را نداشتم ، به درون مسجد رفتم ، پس از ادای احترام و خواندن زیارت ، برای اقامه نماز تحیت به “روضه” در میانه محراب و منبر رفتم

روضه نبوى در ناحیه جنوب شرقى (رو به سوى قبله) مسجد، یعنى مسافت میان قبر پیغمبر (ص) و منبر آن حضرت است که طول آن ۲۲ متر و عرض آن ۱۵ متر مى‏باشد.در محدوده روضه، مرقد مطهر، منبر و محراب واقع است. پیامبر (ص) فرمود: «میان منبر و خانه من باغى است از باغ‏هاى بهشت.» و چه عنایت بزرگی است که خود را در آنجا می دیدم.زائرین جهت اقامه نماز مستحبی و تحیت در این مکان ارزشمند نوبت می گرفتند تا در زمانی کوتاه از معنویت تهجد و راز و نیاز در این نقطه بهره مند شوند

وقتی جهت نماز در میانه محراب و منبر ایستادم ،برای لحظه ای خود در آغوش ان پیامبر رحمت که در کتاب ها خوانده بودم ، یافتم ، روضه همان دربای بیکران مهربانی رحمه للعالمین بود.گویا شخص نبی اکرم در مقابل چشمان ام قرار گرفته و به توبه و استغفار فرامی خواند تا درون را از زنگار گناه و پلشتی ها با آب زمزم رحمت و غفران شستشو دهیم ، ناخودآگاه به گریه افتادم ، اشک ها بی اراده سرازیر شد ، سفره دلم را برای پیامبر مهربانی گشودم ، هر لحظه که بیشتر در این حالت فرو می رفتم گرمای مهر و محبت حضرت خاتم را حس می کردم و انجاست که انسان مسلمان ، مفهوم حقیقی و کُنه آیه شریفه قرآنی و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین و همچنین انک لعلى خلق عظیم را درمی یابد و در برابر عظمت و منزلت حصرت محمد مصطفی و خاندان او سر تعطیم فرود می آورد

اگر در جامع نبوی چشم دل را باز کنی در ورودی (باب) جبرییل ، عشق پدر به فرزند را بخوبی مجسم می بینی که چگونه رسول رحمت ، دخت گرامی اش بانوی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها را به آغوش کشیده. و اوج محبت پدر به فرزند را به تصویر می کشاند.وقتی نیم نگاهی به سوی بقیع بیاندازی و آن سوتر کودکی کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی را تصور کنی انجاست که مهر پدر بزرگی پر شفقت و حنان او به نوه اش چون تابلویی بلند بر دیوارهای مسجد به نظاره می نشینی که در اوج زیبایی و جذابیت قرار دارد

در میانه منبر و محراب نقس گرم رسول رحمت و تفسیر عبارت قرآنی انفسنا و انفسکم در روز مباهله را به خوبی احساس و مفهوم حدیث “یاعلی انا و انت ابوا هذه الامه” را در می یابی. در هروله زائرین دلباخته از محراب تا مضجع نبی اکرم ، شتافتن حسین زهرا به دامان پدر بزرگ اش برای لحظاتی در مقابل دیدگانت به تصویر کشیده می شود و جمله ماندگار “حبیبی یا حسین ” و “حسین منی و انا من حسین” را مجسم می کند

در یک جمله بگویم ، فاصله اندک محراب تا قبر نورانی رسول گرامی اسلام کانون جوشان مهر و محبت و جلوگاه مفاهبم و واژگان عمیق و انیق حدیث کساء می باشد که هر عاشق شیفته و دلداده را به آنسوی تاریخ می برد و در کنار پاک ترین و بهترین انسان ها می نشاند تا در مکتب آنها باورهای راستین ، اخلاق و درس چگونه زیستن را بیاموزد

وقتی خداوند در قران انسان ها را به صلوات فرستادن بر پیامبر فرا می خواند در واقع می خواهد به بهاته ای انان را به این دریای بیکران رحمت و عطوفت وصل و زمینه آمرزش گناهان و خطاها را فراهم سازد.خدای بزرگ را به خاطر نعمت چنین پیامبری سپاس می گوییم و خاضعانه از وی می خواهیم که رسول گرامی اسلام را شفیع ما در دنیا و آخرت قرار دهد

آری اینجاست که در ایام رحلت پیامبر مهربانی فراز سوزناک دعای افتتاح عینیت می یابد : اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ/ خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهاى تو بر او و آلش بادوَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ /و از غیبت مولایمان و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان و از سختى آشوبها و از کمک دادن اوضاع.الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ/ زمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش.تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَهٍ / فورى از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتى و یارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى.مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَهٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ/ از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستى از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترین مهربانان

و سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث