کارآفرینی در اُم البلابیل!

دکتر لفته منصوری : روستای اُم البلابیل[۱] در شرق ویس واقع است. محصول گندم و جو مزارع دیمِ این روستا به علت عدم بارندگی مناسب در سال زراعی گذشته، غیرقابل‌برداشت مانده است. دیم‌کاران خوزستانی از کاشت خود بهره‌ای نگرفتند. کشاورزان زندگی قضا و قدری دارند؛ در ترسالی امیدوار و قدری و در خشک‌سالی مأیوس و […]

دکتر لفته منصوری : روستای اُم البلابیل[۱] در شرق ویس واقع است. محصول گندم و جو مزارع دیمِ این روستا به علت عدم بارندگی مناسب در سال زراعی گذشته، غیرقابل‌برداشت مانده است. دیم‌کاران خوزستانی از کاشت خود بهره‌ای نگرفتند. کشاورزان زندگی قضا و قدری دارند؛ در ترسالی امیدوار و قدری و در خشک‌سالی مأیوس و قضایی هستند و همواره شکرگذار خدا در قضا و قدرش می‌باشند.

واقعیت این است که «تغییر اقلیم» اتفاق افتاده است؛ آن‌هم نه‌فقط در روستای اُم البلابیل و شهرستان باوی و استان خوزستان که در کل جهان، ما با این واقعیت تلخ و تأثیرگذار روبرو هستیم. تغییر اقلیم از طریق افزایش دمای میانگین زمین به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک جهان، موجب تشدید خشک‌سالی و فرآیند تبخیر و کاهش رطوبت خاک شده، زمان رشد محصولات کشاورزی را دچار اختلال کرده و نیاز آبیِ آن‌ها را افزایش داده است.

مطالعات مربوط به تغییر اقلیم که در مرکز ملی اقلیم کشور و بر اساس مدل‌سازی‌های دینامیکی انجام‌شده است، نشان می‌دهد که مهم‌ترین مشخصه‌ی اقلیم آینده ایران، افزایش پدیده‌های جدی اقلیمی مانند خشک‌سالی، سیل، تگرگ، طوفان‌های گردوخاک و بارش‌های سیل‌آسا هست. برخی پیامدهای هولناک این واقعیت که در مطالعات آینده‌پژوهی پیش‌بینی‌شده است؛ عبارت‌اند از: کمبود آب شهری و کشاورزی و به دنبال آن برداشت بی‌رویه از منابع آب‌های زیرزمینی موجب نشست زمین در دشت‌ها شده و حجم ذخیره آب‌های زیرزمینی را در سال‌های پس از باران هم کاهش می‌دهد و موجب افزایش آسیب‌پذیری منابع آبی کشور می‌گردد. با کاهش ظرفیت نگهداری آب در خاک، بارش‌های باران به‌جای تغذیه منابع آب‌های زیرزمینی موجب شستشوی خاک‌های زراعی مرغوب از طریق زهکشی‌های طبیعی می‌گردند. برخی پهنه‌ها و اکوسیستم‌های آبی مانند دریاچه‌ها و باتلاق‌ها حذف می‌شوند که موجب کاهش تنوع زیستی و صنعت گردشگری می‌گردد. مراتع به‌تدریج از بین می‌روند که موجب خسارت به صنعت دامداری می‌گردد. با حذف و عریان شدن مراتع، بارش‌های اندک هم تبدیل به رواناب شده و موجب شستشوی خاک‌های حاصلخیز کوهپایه‌ها می‌گردد. کاهش ذخیره آبی سدها موجب کاهش تولید برق‌آبی می‌گردد.[۲]

بر سرِ روستا، کشاورزی و دامداری چه خواهد آمد؟ آیا کشاورزی و دامداری آن‌گونه که برخی صاحب‌نظران می‌گویند دیگر مقرون‌به‌صرفه نخواهد بود؟! آیا طرح‌های خودکفایی در محصولات استراتژیک کشاورزی که در سال‌های پس از انقلاب اسلامی به آرمانی مقدس تبدیل‌شده و بارها توسط رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رض) مورد تأکید قرارگرفته؛ دیگر قابل تحقق نیست؟! به‌راستی آن‌گونه که این پرسش‌ها بر ذهن و قلب من جستجوگر «مسائل جامعه‌شناسی» لرزه انداخته و آرامش ربوده و حیرت افزوده؛ آیا بر تدبیر و درایت مدیران، تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران و دولت‌ها نیز دغدغه‌ای ایجاد کرده تا بر اساس واقعیت «خشک سرزمینی ایران» گفتمان جدیدی درباره‌ی روستا، کشاورزی و دامداری دراندازند و طرح و برنامه‌ای بنویسند و از این‌همه درجا زدن و غفلت ورزیدن و تغافل کردن و قصور و تقصیر را به گردن فلک انداختن؛ پرهیز کنند!

چه باید کرد؟ خصلت جامعه‌شناسی به من آموخته تا به کشاورزی به‌عنوان محصول شرایط و عوامل اجتماعی بنگرم؛ بنابراین باید به گفتمان جدیدی درزمینه‌ی توسعه روستایی و کشاورزی رو بیاوریم.

کشاورزی چندکارکردی[۳] می‌تواند راهبردی جدید در فضای روستایی ایران و یک الگوی بدیل توسعه روستایی باشد. این راهبرد جدید، عاملیت کنش‌گران را از طریق تقویت سرمایه اجتماعی برجسته ساخته و به‌طورکلی نگاهی پایدار، اخلاقی و محلی به توسعه دارد. این گفتمان اجتماعی، چندصدا، منعطف و عاملیت‌ساز است. گسترش روستانشینی به اموراتی غیر از کشاورزی، چندپیشه‌گی و چندکارکردی سبب‌ساز گسترش و توسعه کارآفرینی روستایی می‌شود. بر این اساس کارآفرینی روستایی به‌عنوان جزء مقوّم، مولّد، مؤثر و مکمل کشاورزی چندپیشه باعث تولید و حفظ ثروت در روستاها شده و از وابستگی صرف روستائیان به کشاورزی می‌کاهد. کارآفرینی روستایی هم به‌دلیل ماهیت چند رشته‌ای خود و هم به‌دلیل وابسته بودن به تغییرات پیرامونی، راهبردی نوین و مناسب برای توسعه کشاورزی و روستایی است.

باید دولت با حمایت همه‌جانبه از تمامی طبقات و اقشار فاقدزمین و کم‌زمین در جامعه‌ی روستایی به شکل‌گیری یک هویت طبقاتی جدید برای آن‌ها اقدام کند تا به هدف چندکارکردی در کشاورزی دست‌یابیم.

در سفر به روستای اُم البلابیل از کارگاه کوچک محمد مراقی دیدن کردم. او ۱۰ سال پیش منزل پدربزرگ خود را به کارگاه تولید ادوات کشاورزی تبدیل کرده است. او در این کارگاه بر اساس سفارش کار، ادوات و تجهیزات موردنیاز کشاورزان را با توجه به نوعِ نیاز آن‌ها طراحی و تولید می‌کند. وسایلی نظیر نهرکن در اندازه‌های مختلف از عرض کار یک‌ونیم متری تا سه متری، آسیاب غلات دامی، مرزبند در دو مدل معمولی و بیلچه دار، مکنده کاه باقابلیت وصل کردن کفی و گونی پُرکُن دوقلو، ماله‌ی پشت تراکتور و دیگر تجهیزات که در مقایسه با نوع خارجی و داخلی موجود در بازار به دلیل نیاز خاص و سفارش کشاورز که برخاسته از سبک کشاورزی منطقه، وضعیت زمین، آب‌وهوا و فرهنگ انجام می‌شود به‌مراتب بهتر و کاراتر و مفیدتر هستند.

کار محمد مراقی «کارآفرینی روستایی» است، پدیده‌ای که با ویژگی‌ها و خصلت‌های مخصوص به خود بوده و این مفهوم با «کارآفرینی در روستا» که به معنای انتقال کسب‌وکارهای شهری و سرریز شهر به روستا می‌باشد؛ متفاوت است. فرآیندی که متأسفانه به شهری شدن روستا[۴] تسریع می‌بخشد. محمد مراقی دارای مدرک دیپلم است و تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ اما دانش او در متن و بطن واقعیت کشاورزی و مماس با زندگی به‌دست‌آمده است. علمی زمینه‌محور و نیازپرورده و شرایط‌خیز است. دانش این جوان روستایی خلاق و مبتکر، کوچ‌رو و پرسه‌زن[۵] است. دانشی غیر از علم دانشگاهی و دولتی[۶] است. دانش کوچ‌رو در تعقیب زندگی و مطابق با متغیرهای متحول آن عمل می‌کند.محمد مراقی و کارگاه اُم البلابیل او، فرصتی پیش‌روی کشاورزی چندکارکردی و کارآفرینی روستایی است. فرصتی است که باید کشف شود و رشد و توسعه یابد.

 

پانوشت:
*[۱]* – در روایت محلی، مردم می‌گویند این روستا طبیعت سرسبزی داشته و محل تجمع بلبل‌ها بوده است.
*[۲]* – مریدنژاد، علی و همکاران (۱۳۹۰)، بررسی عوامل خشک‌سالی‌های اخیر کشور با تأکید بر پیامدها و الزامات مدیریت کارآمد، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات زیربنایی، شماره مسلسل گزارش ۱۲۲۲۴، ص ۷-۵.
*[۳]* – Multifunctional Agriculture.
*[۴]* – Urbanization of the rural.
*[۵]* – Science.
*[۶]* – State Science