انتظار! / سروده ای تازه از “شیما زنگنه”
سروده ای تازه از بانوی شاعر و ادیب خوزستان سرکار خانم شیما زنگنه بدست مان رسیده که جهت بهره برداری خوانندگان محترم پایگاه خبری – تحلیلی عصرما تقدیم می گردد. که انتظار را می کشد و دودش در چشم های خاطراتی دور دریا می شود مرد هی جزر می شود و گاهی مد را جای […]
سروده ای تازه از بانوی شاعر و ادیب خوزستان سرکار خانم شیما زنگنه بدست مان رسیده که جهت بهره برداری خوانندگان محترم پایگاه خبری – تحلیلی عصرما تقدیم می گردد.
که انتظار را می کشد
و دودش در چشم های خاطراتی دور
دریا می شود
مرد هی جزر می شود
و گاهی مد را جای انتظار
شب همان مردی ست
که بوسید پیشانی سیاست را
و یک روز صبح راهی اش کرد
با چمدانی از ساعت های مرده
و نقابی که نفسش بالا نمی آمد
مرد
همان شبی ست
که دریا زیر پوستش
برای کشتن ماهی ها
ماهیگیر را با چند ستاره خرید
و زنی که
تکلیفش را گم کرده بود
بین ساعت های مرده
و انتظاری که مرد را
گوشه ای از تاریخ می بلعید
سیاست رسید به هزار راهی
در جیبش گذاشت عینک درشتش را
چشمهایش را بست
و ایستاد
تا برسد از راه
مردی
که می داند انتهای کدام راه
ساعت مرده بیشتر است
و خوب می کشد انتظارهای بعد از بن بست را.
شیما زنگنه
سلام.خانم زنگنه،شماهم برای منافع خودتان قلم ميزنيد.قلم بايدصدای دردمزم باشدوگرفتن حق مستمدان ازگردن کلفتانه ياقی،اگردست قلی داريدوحرمتی درافکارنگارنده پس بگويدوخانه خراب کنيدبانکهای. دزدومسعولان بی لياقت راکه جوانان سوختندازبی عدالتی.متشکرم
۰۹۳۷۳۲۷۰۷۲۷