نگاهی به «آخرین نغمه»

رضا بهرامی :فارغ از جمله‌بندی‌ها، استعارات، تشبیهات و کنایاتی که هنرمندانه در متن «آخرین نغمه» آمده است، یادداشت اخیر محمد کیانوش‌راد چونان همیشه حاوی تلنگرهای مهمی به جامعه است. از جمله: برخلاف تبلیغاتِ این روزهای رسانه‌های فارسی‌زبانِ خارجی، در دوران پهلوی ظلم به شهروند (بخصوص اقلیت‌های قومی) یک رویه معمول بوده و در این بین، […]

رضا بهرامی :فارغ از جمله‌بندی‌ها، استعارات، تشبیهات و کنایاتی که هنرمندانه در متن «آخرین نغمه» آمده است، یادداشت اخیر محمد کیانوش‌راد چونان همیشه حاوی تلنگرهای مهمی به جامعه است. از جمله:

برخلاف تبلیغاتِ این روزهای رسانه‌های فارسی‌زبانِ خارجی، در دوران پهلوی ظلم به شهروند (بخصوص اقلیت‌های قومی) یک رویه معمول بوده و در این بین، حاکم کردن افراد و خاندان‌های غیربومیِ ستمگر بر مردم منطقه از آن هم معمول‌تر و البته در آن روزها و بر اساس یک قانون نانوشته، عرب‌های خوزستانی غیرخودی به حساب آمده و دامنه‌ی رشد و پیشرفت مشخص و محدودی داشتند.
صدق و صفای مردمی که آن ایّام در جغرافیای خوزستان می‌ زیسته‌اند و پای‌ بندی‌ شان به مفاهیم والایی نظیر عهد و پیمان از دیگر تلنگرهایِ «آخرین نغمه» است که این روزها جای خالی آن‌ها در فضای جامعه احساس می‌شود. و به راستی، خوزستانِ امروز سخت نیازمند صداقتِ «شیخ چنانه» ها است که به آن‌چه که به عنوان عهد بر زبان جاری می‌سازند، به شکل تام و تمام پای‌بند باشند.
و البته مهم‌تر از تمامی این نکات، تلاش کیانوش‌راد‌ برای ایجاد تفاهم و در ادامه، همبستگی میان اقوام مختلفی که در جغرافیای خوزستان (و حتی خارج از استان) زیست می‌کنند، ستودنی است. مسوولیتی خطیر که به وضوح در جای جایِ یادداشت اخیر قابل لمس است و البته از دیگر کنش‌گران خوزستانی در هر جایگاهی انتظار می‌رود به این موضوع حیاتی ورود نموده و به سهم خود در جهت ترمیم شکاف‌های ناشی از تنوعات قومیتی استان گام بردارند.