فراموش شدگان ابوغریب و زنان کولبر آب در همسایگی کرخه

بی آبی به حکایت تلخ و تکراری سرزمین خوزستان از شمال تا جنوب و از دهدز تا منتهی الیه کرخه از سیدنور دزفول تا بامدژ و از اندیکا تا آبادان ، چوبیده و جزیره مینو و از ماهشهر تا شوش و بستان تبدیل شده است هر روز پلان و تصویر جدیدی از رنج و درد […]

بی آبی به حکایت تلخ و تکراری سرزمین خوزستان از شمال تا جنوب و از دهدز تا منتهی الیه کرخه از سیدنور دزفول تا بامدژ و از اندیکا تا آبادان ، چوبیده و جزیره مینو و از ماهشهر تا شوش و بستان تبدیل شده است

هر روز پلان و تصویر جدیدی از رنج و درد مردمان خطه خوزستان اعم از کودکان دبه بدست شادگان ، زنان کولبر آب شهرستان کرخه ، صف های نوبت آب دهدز ، شوری آب آبادان و خرمشهر از رهگذر استمرار اجرای طرح های انتقال اب و سدسازی های مخرب در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر می شود و اندوه و حسرت را بردل دلسوزان این آب و خاک می نشاند

بی آبی فراموش شدگان روستای “ابوغریب” و “مراغه” شهرستان کرخه و کولبری آب زنان ،بی توجهی برخی مدیران به مطالبات و پیگیری های مردم و در نتیجه مهاجرت کشاورزان و دامداران این دو آبادی به حاشیه شهرها ، تراژدی دیگری است که عرصه زندگی را بر ساکنان دیار “نفت و گاز” تنگ می کند

آب ، کارون ، کرخه ، دز ، مارون ، زهره هور العظیم و تالاب شادگان بخش مهمی از هویت خوزستان را تشکیل می دهند که در نت ها و نواهای موسیقی جنوب ، ادبیات و شعر ، صنایع دستی و میراث فرهنگی، پوشش و سنت های ماندگار، تبلور و جلوه نمایی می کند که اینک در سایه طرح های انتقال ناقوس مرگ آنها به صدا درآمده است. همه به امید آن روز نشسته ایم تا شاید طبیعت کاری بکند و حق اش را از خودشیفتگان نشسته بر اریکه عمارت شیشه ای معاونت منابع آبی بگیرد