با همدلی!

روزنامه همدلی در مورخ ۱۳۹۶/۷/۲۹ مقاله ای را منتشر نمود که با مطالعه دقیق متن آن می توان به وضوح دریافت که قصد نگارنده نقد وتلنگری بر وضعیت حقوقی ، حسرت ها ، یاس و نا امیدی ها وتوانمندیهای زنان ایرانی و لزوم رهایی ایرانیان از قعر تاریخ ودعوت زندگی در حال است .در جایی […]

روزنامه همدلی در مورخ ۱۳۹۶/۷/۲۹ مقاله ای را منتشر نمود که با مطالعه دقیق متن آن می توان به وضوح دریافت که قصد نگارنده نقد وتلنگری بر وضعیت حقوقی ، حسرت ها ، یاس و نا امیدی ها وتوانمندیهای زنان ایرانی و لزوم رهایی ایرانیان از قعر تاریخ ودعوت زندگی در حال است .در جایی که نگارنده حکایت حسرت ، امید و توانمندیهای زنان ایرانی را اینگونه بیان می کند (زنان ایرانی هیچ نماینده ای در هیچ کدام از وزارت خانه های کشورشان ندارند در عوض به کشور امارات متحده عربی اگر بروند یک خانم ایرانی الاصل بلوچ را رویت خواهند کرد در حالی که لبخند به لب دارد بر مسند وزارت علوم در این کشور توریستی حاشیه خلیج فارس نشسته و شاید این ساره خانم امیری هم از آن سوی آب های نیلگون برای تمام دختران بلوچ دست تکان دهد که تمامی آرزویشان داشتن یک مدرسه است تا بخواهند بعد از پایان دوره ابتدایی در خانه مرزی خود بنشینند).

در نکته ای دیگر از این مقاله با ارائه تصویر نو از کشور امارات متحده عربی آن را نه تنها محلی برای تفریح و حتی گاه بطور خاص برای نشستن پای کنسرت های خوانندگان ممنوع الورود لس آنجلسی بلکه مکانی برای عرضه توانمندیهای نخبگان زنان ایرانی نشان می دهد که امکان انتصاب در پستهای حساس آن کشور وجود دارد در حالی که در کشور مادر علی رغم وعده های دولت دوازدهم و هشتگ های مولاوردی ،وزیر آموزش و پرورش بعدهم که آقای رئیس جمهور آمد و گفت شرمنده .

نگارنده درجایی دیگر از مقاله حسادت، یاس و نا امیدی زنان ایرانی را جوهر قلمش می سازد (پس طبیعی است اگر به امارات بروید حسادت های زنانه شان گل کند . اما ساره تنها نیست واصلا کار از حسادت می گذرد و به نوعی یاس و ناامیدی می کشد زمانی که تصویر هشت زن دیگر در کنار او با لبخند های پهن و دندان های سفید در یک کادر واحد به شما اجازه می دهند).

در چشم اندازی دیگر زندگی ایرانیان در حفرهای خموش تاریخ را به نقد می کشاند (بله ایرانی ها <تقریبا همه اقوامشان> اگر بپرسیم طوماری کهن از تاریخ زنانه به همراه قهرمانی های بزرگ و متمدنانه خود را برایتان شرح خواهند داد) و با هوشمندی اندیشیدن به زمان حال را اینگونه منعکس می کند (شاید هم با این نکته که کمی از تاریخ کهن و جمعیت بالا و زنانگی های قدیمی خودمان دور شویم و به زمان حال بیاندیشیم ).

هرچند نگارنده مقاله روزنامه همدلی با آن عنوان مقاله خواهان حکایت پیشرفت موقعیت زنان عرب از جوامع ابتدایی تا بلوغ فرهنگی و تاخیر ایران در حوزه زنان است اما استفاده از این عبارات باستان گرایانه و غیر مدنی که حساسیتی های را در جامعه چند قومی ایرانی ایجاد نموده و اصل تنوع جامعه و روابط مسالمت آمیز آنها را مخدوش می نماید و احساسات هموطنان عرب را جریحه دار می کند مردود است .نگارنده مقاله می توانست با استفاده از کلماتی دیگر نه تنها از ایجاد حساسیت ها در جامعه ایرانی خودداری نماید بلکه با بهترین نحو همگان را با هدف خود از نگارش مقاله همراهی می کرد.

مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری