بهپاس بامیه کاران!
علیرغم رژیم غذایی ۸ لقمهای دکتر مجید کاراندیش، امروز جمعه دو نهار خوردم. یکی در مراسم فاتحهی عزیزی در ملاثانی که نمیشد نخورم؛ و دیگری بر سفرهی حاجخانم که در تصویر زیر میبینید: چه باید کرد؟ بپذیرید وسوسهانگیز است!خورشت آبگوشت بامیه، سبزی تازه، ترشی خانگی، نان گرم و تازه تنوری خانگی و دوغ سکرآور بهبهانی […]
علیرغم رژیم غذایی ۸ لقمهای دکتر مجید کاراندیش، امروز جمعه دو نهار خوردم. یکی در مراسم فاتحهی عزیزی در ملاثانی که نمیشد نخورم؛ و دیگری بر سفرهی حاجخانم که در تصویر زیر میبینید: چه باید کرد؟ بپذیرید وسوسهانگیز است!خورشت آبگوشت بامیه، سبزی تازه، ترشی خانگی، نان گرم و تازه تنوری خانگی و دوغ سکرآور بهبهانی غنیسازی شده با گیاهان کوهی؛ هرگز ملامتم نکنید، ایکاش شما هم بودید. امروز «فرا رژیمی» خوردم! حتی مهیبتر و با ولع تر از فراجناحی خوردنهای کشورم!من در این یادداشت نمیخواهم از بامیه تعریف و تمجید کنم. اگر میخواهید فواید این خوراکی جنوب را بشناسید به مقالهی «خواص بامیه» به نشانی:http://namnak.com
مراجعه بفرمایید. شاید به دلیل همین خواصی که در این مقاله به آن اشاره رفته است و نه صرفاً شکل ظاهری آن، گیاه موشکی نامیده شده است.اما این سفره و خورشت بامیهاش مرا لحظاتی به جامعهی «بامیه کاران» خوزستانی پیوند داد. افرادی نظیر «ام حمید» خانم جمیله جابری دخترعمهی من و یا «ابو مرتضی» آقای حاتم الهایی یکی دیگر از بستگانمان در روستای البحایی ملاثانی چه سختیها که نمیکشند؟!
بهمنماه زمین خود را شخم میزنند و با نهرکن نهرها را احداث میکنند. زمین آبیاری میشود. حال زمین آمادهشده، اما سست و بیبنیاد است. آن را با کود حیوانی و شیمیایی غنیسازی میکنند. کشاورز با بیل خود چالههای کمعمقی بر لبهی نهرها ایجاد میکند و پشت سر او کشاورز دیگری در هرکدام از این چالهها ۵ دانه بذر میکارد که بدینوسیله از همان ابتدا سهم پرنده و خزندهی شریک خود را واگذارد تا به برکت خدا یکی از این دانهها سهمش گردد و به بوتهای تبدیل شود و رزق خود و خانوادهاش را از آن بچیند. پوشش پلاستیکی بر رستنیها میکشند که از سرما در امان باشد. یک ماه مزرعه را به حال خود رها میکنند. در اسفندماه از طریق سوراخ کردن سقف پلاستیکی بوتهها، اصطلاحاً به بامیه باد میدهند که تنفس کند.
در طول دوران «داشت» مراقبت از مزرعه و آبیاری تداوم مییابد. در فروردینماه پلاستیک را از سر گیاهان بامیه برمیدارند. کشاورزان در میان نهرها راه میافتند و بامیههای نورس را میچینند این کار باید در سرتاسر مزرعه انجام شود. در این مرحله ممکن است در کل مزرعه نیم کیلو بامیه هم نتوانند بچینند. به این عملیات «ختنهی بامیه» میگویند. کشتزار بعد از ختنه، محصول خود را میدهد. برکت خداوند کشاورز را شادمان میکند. کشاورز و اعضای خانوادهاش از کوچک و بزرگ بعد از اذان و نماز صبح بدون صرف صبحانه به مزرعه میروند. عملیات برداشت بامیه که یکی از سختترین و مشقتبارترین فعالیت کشاورزی است، هرروز صبح انجام میشود. دستکشها را به دستها میپوشانند و همهی بدن را خوب استتار میکنند. حتی دستکشها یارای دو بار برداشت بامیه را ندارند. بعد از هر بار استفاده دیگر نمیتوانند از زخمهای که این گیاه موشکی شکل ایجاد میکند، جلوگیری کنند. در هنگام برداشت دستت را به هرکجای بدنت بزنی خارش وحشتناکی آرامشت را میرباید.
بامیه بزرگش مرغوب نیست و مایل به سفیدش که به خشکی میزند مشتری ندارد؛ بنابراین اولین تازهرسیده سبزرنگ و کوچک بامیه که هفتهی پیش به بازار خوزستان رسید کیلویی ۲۰ هزار تومان به فروش رفت و مگر همهی این پول دست زخمی «ام حمید» و «ابو مرتضی» را میگیرد؟ خیر. تقریباً نصف آن را نصیب میشوند و بقیه به جیب دلال میرود. همین مقدار هم کشاورز را راضی میکند و پیشانی بر خاک میساید که نعمت خدا نصیبش شده است. مزرعه تا مردادماه آرامآرام خیروبرکتش را به بار مینشاند. دستهای زمخت و پینهبسته زنان و مردان بامیه کار نهتنها از ترکشهای بامیه و بوتههایش در امان نیست و دائماً علیرغم دستکشها، خونآلود هستند. بلکه هنگام برداشت محصول ترشح و گرمای خاص مزرعه امان را از کشاورز میرباید. به همین جهت بعد از اذان صبح تا ساعت ۸ بیشتر نمیتوانند برداشت کنند. تازه از اردیبهشتماه به بعد باید تا قبل از طلوع آفتاب کار برداشت را تمام کنند. در یک هکتار ۲۰۰ نهر قابل احداث است.
گفتم که این حداکثر زمینی است که یک خانواده پرجمعیت میتواند زیر کاشت بامیه ببرد. بامیه کاران هرروز مزرعه را از نهر اول تا نهر آخر طی میکنند و بامیه رسیده و خوشخرید را میچینند. اگر حواسشان نباشد و بامیه بزرگ شود یا به سفیدی گرایش پیدا کند، دیگر مشتری نخواهد داشت. درست مثل یادداشتهای من که بعد از نوشتن هر پاراگراف از اول تا آخر میخوانم که به فلان سازمان برنخورد و بهمان شخصیت را نیازارد! حالا اگر کشاورزی یک وانت نیسان داشته باشد و کمی هم جرئت و جربزه که محصول خود و اهالی روستا را به شیرازی، اصفهانی ببرد اگر خوب محصول را نپوشاند تا آنجا بامیه ۵۰ کیلو وزن کم میکند، لامصب انگار یخ است که آب میرود!
و در این وادی نه مرکز تحقیقاتی که بیاید و راه جاودانگی بامیه از طریق کنسرو کردن و فریز نمودن را بررسی کند و یا مشتقاتی از آن بگیرد و به خورد مردم بدهد؛ و نه سازمانی که دست این واسطهها راکمی کوتاه کند و بامیه کار را بهاندازه زخمهای دستش و خارش بدنش منتفع سازد؛ و یا امکان صادراتی به شهرهای سردسیر کشور یا خارج از کشور فراهم سازد. همه از روستای البحایی ملاثانی تا تهران مشغول ادای تکلیف بزرگ انتخابات هستند؛ و «ام حمید» و «ابو مرتضی» در دنیای زخمی خود غوطهورند.
اهواز – لفته منصوری
لینک کانال تلگرام ” یادداشت های لفته منصوری”
https://t.me/joinchat/AAAAAD8Jw8pWoqS3PHtNBQ
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰