روستاهای ما معجون سنت و مدرنیته!

منزل «دایی حاج ملا لفته» در روستای جلیعه در امتداد شرقی – غربی است. درست روبروی درب ورودی آن در نقطه‌ی شرقی، مسجد روستا واقع است و درب ورودی غربی مشرف‌به رودخانه‌ی کارون است. در این خانه از شرق به غرب که حرکت کنی اول مضیف گِلی، سازه‌ی به‌جامانده از سنت‌های خاطره‌انگیز گذشته را می‌بینی و بعد […]

منزل «دایی حاج ملا لفته» در روستای جلیعه در امتداد شرقی – غربی است. درست روبروی درب ورودی آن در نقطه‌ی شرقی، مسجد روستا واقع است و درب ورودی غربی مشرف‌به رودخانه‌ی کارون است. در این خانه از شرق به غرب که حرکت کنی اول مضیف گِلی، سازه‌ی به‌جامانده از سنت‌های خاطره‌انگیز گذشته را می‌بینی و بعد در مرکز خانه، سازه‌ی جدید، آجر و سیمان و آهن با نقشه‌ی شهری ساختند و در غربی‌ترین نقطه، باغچه زیبایی به مساحت ۲۰۰ متر و سالن پرورش قارچ در زیرزمین به مساحت ۱۶۰ متر احداث کردند.

و این سیکل حرکت شرقی – غربی جامعه‌ی ایرانی ما را نشان می‌دهد. مسجد و سنت‌ها در شرق و نهاد اقتصاد و نهاد تفریح مدرن در غرب واقع‌شده است. حاج عبدالرحمن اعصامی پسردایی من و پدر، مادر و همسرش «حمیده» و فرزندانشان در این خانه پاندول وار بین شرق و غرب در تکاپو هستند. وضعیتی که جامعه‌ی ایرانی از قاجاریه تاکنون تجربه می‌کند.در منتهی‌الیه ضلع غربی خانه باغچه‌ای به‌غایت زیبا، چشم‌نواز، روح‌پرور و نشاط‌انگیز، شامل درختان انار، پرتقال دزفول، لیموترش و لیمو سنگی، گریپ‌فروت، سیب، انجیر، انگور یاقوتی هسته‌دار و عسکری بدون هسته، زیتون، شاه‌توت قرمز و گل‌های رُز، هفت‌رنگ، محمدی، یاس، لیلیم هلندی، لاله، نرگس، شقایق، اطلسی، گیاه آلوئه ورا و لیف و نخل، آخ نخل که حساب ویژه‌ای در نزد عرب‌های خوزستان دارد. تا جایی که زیباترین احساسات خود را به‌پای این درخت ریختند:

فوگ النخل

فوگ النخل فوگ یابه فوگ النخل فوگ/مدری لمع خده یابه مدری الگمر فوگ/والله ماریده بالینی بلوه/متن و شعر و خدود یابه میزک ربک/لهذا السبب یا هوای خلانی أحبک/والله معذبنی و ما عنده مروه/و ینشدنی البطران لیش وجهک أصفر/کل ما مر بیه یابه من درب الأسمر/والله سابینی بعیونه الحلوه/تسألنی علتی امنین یابه و انت سببها/کتبه علیه های ربک کتبها/والله ماریده بالینی بلوه/انه التعبت ویاک یابه واعدمت حیلی/و انت اطلعت بذات یابه ناکر جمیلی/والله ماریده بالینی بلوه/ماجوز انا من اهوی یابه مهما جفه و راح/اتمنه اعیش ویایه یابه ریحته قداح/والله ماریده بالینی بلوه/خدک لمع یا اهوی وضوا علی البلاد/ما قدرع صبری الراحه عینی و تحمل ابعاد/والله معذبنی بعیونه الحلوه

فوگ النخل، یکی از زیباترین ترانه‌های عاشقانه‌ی عرب خوزستانی است که مملو از عشق، محبت، ناز، کرشمه، ایثار و گذشتن از خود برای معشوق، آرزو، درد و رنج فراق است. ده‌ها خواننده عرب این ترانه را به سبک‌های مختلف اجرا کردند.و در گوشه دیگر ضلع غربی سالن پرورش قارچ دکمه‌ای با ظرفیت ۲۰ تن و متوسط برداشت روزانه ۷۱ کیلو با ظرفیت اشتغال ۳ نفر، بُعد اقتصادی این خانواده روستایی فعال و باانگیزه را تکمیل کرده است.

حاج‌خانم حمیده حلفی همسر حاج عبدالرحمن اعصامی مغز متفکر، طراح، مجری و بهره‌بردار این دو پروژه‌ی اقتصادی و تفریحی است. «ام جواد» فعالیت اقتصادی خود را از ورمی کمپوست[۱] آغاز کرده و پس از ورشکسته شدن پروژه به دلیل مشکل صادرات این فرآورده، رو به تولید قارچ کرده و اکنون با توکل به خدا و با همکاری همسر و فرزندانش یک زن موفق و تولیدکننده‌ی ارزشمند در جامعه‌ی که نرخ بیکاری و تمنای کار دولتی در آن بالا است؛ سربلند و فعال کار و زندگی می کند. «ام جواد» تراکتور می‌راند، بیل می‌زند، گونی حمل می‌کند و مانند پرستاری دلسوز دایی را تیمار می‌کند، نمازش، روزه و روضه‌اش و حج و زیارتش هم به‌جا و اگر این زن روستایی الگو نباشد! پس چیست و کیست؟

و من در حیرت و سرگشتگی عجیبی هستم که در روستاها چرا این نمونه‌ها و الگوها تکثیر نمی‌شوند؟ در مدرسه‌ی روستای جلیعه که تا ششم ابتدایی فارغ‌التحصیل بسته‌بندی می‌کند، چه تدریس می‌کنند و چه آرمان‌هایی در ذهن کودکان روستایی می‌کارند؟ که کارمند شرکت نفت شوند! یا کارگر شهرداری و یا سفیر ایران در فلان کشور! و روستایی مگر نمی‌بیند که هستی خود را از دست می‌دهد و چرا خود را روبه‌قبله خوابانده است؟ و منتظر کیست که به داد او برسد؟! اساس این تراژدی در جهت‌گیری «فرهنگ عمومی» است. فرهنگی که مدرسه‌ی روستا نسبت به آن تعهدی ندارد! مسجد به آن کاری ندارد! سازمان‌های عریض و طویل و بوروکراتیک دولتی مشغول عزل و نصب‌ها و اضافه‌کاری و مأموریت خودش هست! و تا زمانی که چرخ اقتصاد کشور بر پاشنه‌ی نفت می‌چرخد فلک نیز برای روستا و روستایی این‌چنین می‌چرخد.

گر بر فلکم دست بدی چون یزدان     برداشتمی من این فلک را ز میان

از نو فلکی دگر چنان ساختمی     کازاده بکام دل رسیدی آسان.

اهواز – لفته منصوری

 

 

 

پانوشت:

[۱] – ورمی‌کمپوست متشکل از ورمی (کرم خاکی) و کمپوست (کود آلی) به معنای نوعی کود آلی است که از فعالیت کرم خاکی حاصل می‌گردد.

لینک کانال تلگرام “ یادداشت های لفته منصوری

https://t.me/joinchat/AAAAAD8Jw8pWoqS3PHtNBQ