آپارتاید شهری در اهواز!
شهر اهواز مملو از شهرکهایی با نوع معماری خاص دفاعی مانند دروازه، نرده، دیوار و نگهبانان ۲۴ ساعته که محیط شهرک و ساکنان آن را از محیط اطراف جدا میکند. «به زبان جامعهشناختی، این پدیده نشاندهندهی فرآیند خصوصی شدن اماکن عمومی[۱] است. وجود محلههای دارای دروازه[۲] نشانهای از خصوصی شدن اماکن عمومی است.»[۳]پیدایش این نوع محلهها اغلب […]
شهر اهواز مملو از شهرکهایی با نوع معماری خاص دفاعی مانند دروازه، نرده، دیوار و نگهبانان ۲۴ ساعته که محیط شهرک و ساکنان آن را از محیط اطراف جدا میکند. «به زبان جامعهشناختی، این پدیده نشاندهندهی فرآیند خصوصی شدن اماکن عمومی[۱] است. وجود محلههای دارای دروازه[۲] نشانهای از خصوصی شدن اماکن عمومی است.»[۳]پیدایش این نوع محلهها اغلب در شهرهای بزرگ صورت میگیرد و علت پیدایی آنها عمدتاً ناشی از بینظمی و احساس ناامنی در شهر است. به همین جهت برخی از افراد ثروتمند و قدرتمند ترجیح میدهند که در محیطی کنترلشده و جدا از دیگران زندگی کنند؛ بهطوریکه وجود این نوع محلهها مستقیماً نشاندهندهی وجود نابرابری فراوان اقتصادی – اجتماعی و عدم تحمل طبقاتی در جامعه است. گاهی به این محلهها، شهرهای دارای قلعه نیز میگویند که نمونهای از آپارتاید شهری[۴] هستند. در برخی از انتقاداتی که بر این محلهها شده، واژههای نخبهگرا،[۵] جدای طلب[۶] و تبعیضآمیز[۷] است. از بسیاری جهات وجود ای محلهها و شهرها، نابودکنندهی ایده شهر پایدار[۸] است. (شارع پور ص ۲۳۱-۲۳۰ به نقل از: Brunn et al., 2003)
اغراقآمیز نیست که بنویسم بیش از ۹۰ درصد تصمیم گیران و تصمیم سازان، اعم از مدیران و کارشناسان عالیرتبه اهواز در محلههای دارای دروازه با نگهبانان ۲۴ ساعته زندگی میکنند. زندگی آرام با امکانات کافی از قبیل مسجد، مدرسه، فروشگاه، استخر، پارک خصوصی، تالار، زمین ورزشی و … جدا از جامعهی شهری اهواز ساکن هستند. بر اساس نظر براون در ارجاع بالای این یادداشت، اینها نخبگان جداییطلب هستند. همین افراد مقدرات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی مذهبی شهر را تعیین میکنند. به همین جهت قشربندی و نابرابری اجتماعی نهتنها در ظاهر شهر که خود را در محلههای بالا و پایینشهری نمایان میکند، بلکه در تاروپود برنامهریزی شهری این نابرابری را میبینید. گاه بویِ مشمئزکننده فاضلاب شهری ماهها در خیابان یک محلهی عمومی انسانیت و نه حتی انسانها را آزار میدهد! در هنگامهای که محلههای عمومی با تأخیر و بعد از حق تقدم محلههای دارای دروازه، خدمات شهری دریافت میکنند. همه و همه به خاطر این است که نابرابری در شهر اهواز وجود دارد. به قول براون، ما در اهواز دچار آپارتاید شهری شدهایم.
اهواز – لفته منصوری
۱- Privatization of public space
۲- Gated communities
[۳] – شارع پور، محمود (۱۳۸۹). جامعهشناسی شهری، تهران: سمت، ص ۲۲۹٫
۴- Urban apartheid
۵- Elitist
۶- Segregationist
۷- Discriminatory
۸-Sustanable city
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰