مشمولان کر و لال از خدمت سربازی معاف هستند!

اشاره : من در سن 25 سالگی در جبهه جنوب و غرب حضور داوطلبانه داشتم . جبهه جنوب از محیط مسطح و فلات برخوردار بود ، بر عکس آن جبهه غرب کوهستانی و کوه پایه ای بود . حفر سنگر های انفرادی و دسته جمعی نیروهای پیاده نظام در جبهه غرب دشوار و در جبهه […]

اشاره : من در سن 25 سالگی در جبهه جنوب و غرب حضور داوطلبانه داشتم . جبهه جنوب از محیط مسطح و فلات برخوردار بود ، بر عکس آن جبهه غرب کوهستانی و کوه پایه ای بود . حفر سنگر های انفرادی و دسته جمعی نیروهای پیاده نظام در جبهه غرب دشوار و در جبهه ی جنوب آسان بود ، پناه گرفتن و اختفا و استطار کردن در جبهه ی جنوب سخت تر از جبهه ی غرب بود . تدارکات و پشتیبانی از نیروها در جبهه ی جنوب روان و در جبهه غرب به سختی انجام می گرفت . جبهه جنوب نسبت به حملات هوایی آسیب پذیرتر از جبهه غرب بود

464669_haa38g0z

تنها نیروی عرب گردان 195 لشکر 81 غرب کرمانشاه من بودم

این جمله را اولین بار از زبان یکی از افسران رکن دوم لشکر شنیده بودم شنیدن چنین خبری در آن لحظه برایم جالب بود یک نیروی پیاده نظام عرب میان چهارصد نفر نیروی رزمنده گردان 195 ، جدا” خبر جالبی بود . گردان ما در جبهه میمیک غرب مستقر بود روزی فرمانده ی عملیات گروهان 2 گردان 195 به من گفت : سلامی ، می دونستی قیافه و قد و قواره ی تو ، خیلی شبیه نیروهای عراقیهاست ؟ دیدن قیافه تو قیافه ی هرچه اسیر نیروی عراقی را برایم تداعی می کند خندیدم و گفتم ، جناب سروان خب ، من عربم و با فیزیک یک عرب هستم . او هم خندید و گفت ، نظرت چیه اگر لباس و اونیفرم عراقی تنت کنیم و تو را به منطقه ای که بتوانی خودت را میان نیروهای عراقی قاطی کنی برسانیم ؟

مشمولان کر و لال از خدمت سربازی معاف هستند

فرمانده گروهان کف دستهایش را مکحم بهم ساپید و ادامه داد و گفت : عالیه ، فیزک عراقی ، اونیفرم عراقی و زبان عربی ، بهتر از این نمیشه .راستش از طرح عملیاتی جناب سروان ، زیاد خوشم نیامد . کمی خودم را جمع و جور کردم و گفتم ، جناب سروان این ماموریت کار یک چریک حرفه ای است .

در جوابم گفت : نگران نباش آموزش لازم را به تو خواهیم داد ، ک سلامی . آب دهانم را قورت دادم و گفتم جناب سروان ، زبان عربی من با زبان عربی نیروهای عراقی کمی فرق می کند ، جناب سروان از چانه زدن من خوشش نیامد و با عصبانیت گفت : خب که چی بشه ؟

گفتم : جناب سروان ، آخه اگر لب تر کنم و با آنها سر صحبت را باز کنم ، نه تنها مرا یک عرب خوزستانی ، بلکه حتی منطقه ی سکونتم را در منطقه ی خوزستان را شناسایی خواهند کرد و همه ی عملیات لو خواهد رفت سرهنگ از چانه زدن هایم خیلی کلافه شده بود با عصبانیت رو به من کرد و گفت : سلامی ، لال بازی ، لال بازی در بیاور .

از فرصت استفاده کردم و پاهایم را به علامت احترام نظامی محکم بهم کوبیدم و سرم را بالا گرفتم و گفتم : جناب سروان نیروهای عراقیها می دانند که مشمولان کر و لال از خدمت سربازی معاف هستند .

اهواز – عبدالله سلامی