طنز “احمد کنعانی” روشی موثر برای پاسداشت “زبان مادری” / عبدالله عبیات

یکی از هنرمندان عرب خوزستان که توانست جایگاه بالایی را در حوزه طنز در دل مردم بدست اورد وتا حد بسیار زیادی توانست درد ورنج یک انسان عرب خوزستانی را نشان دهد ونقدی طنزامیز اما درداور را از طریق نمایشنامه هایی که بصورت صوتی وتوسط نوار کاست در میان مردم پخش میشدارائه کند “احمد کنعانی” […]

یکی از هنرمندان عرب خوزستان که توانست جایگاه بالایی را در حوزه طنز در دل مردم بدست اورد وتا حد بسیار زیادی توانست درد ورنج یک انسان عرب خوزستانی را نشان دهد ونقدی طنزامیز اما درداور را از طریق نمایشنامه هایی که بصورت صوتی وتوسط نوار کاست در میان مردم پخش میشدارائه کند “احمد کنعانی” است،این هنرمند توانا بشکل بسیار حرفه ای توانست سردرگمی عرب خوزستانی را از لحاظ زبانی وحتی هویتی بتصویر بکشاند و دردها و رنج های او را در قالب نمایشنامه های طنز گفتاری منعکس کند،نمونه بسیار واضح این مشکلات عدم تکلم افراد جامعه به زبان مادری و یاحتی دوزبانگی امروزه مطرح است.

%20%20~1

او در این زمینه شهروند عربی را بتصویر میکشاند که در درک و فهمیدن عبارت ها و واژه های زبان دیگر  دچار سردگمی شدیدی شده است. برای نمونه او “کرایه تاکسی” را با “کریه “که نام دختر دایی خود بوده اشتباه می گیرد ودر فهمیدن منظور زبان فارسی  دچار اشتباه و کلافه می شود و نشان میدهد که عدم اشنایی یک عرب نسبت به زبان فارسی وعدم تکلم به زبان مادری چقدر میتواند درد اور باشد وچقدر میتواند سرگردانی را برای ان انسان که ممکن است دوزبانه هم باشد بهمراه دارد

“احمدکنعانی” با نمایشنامه های صوتی خود توانست علیرغم کمبود امکانات ،نقد اجتماعی فرهنگی سیاسی سازنده ای را ارائه کند .در عین اینکه شنونده را به خنده وامید وامی دارد و توجه تلخی ها و تبعیض های موجود در جامعه جلب میکند بدون آنکه به دیگران و طیف های اجتماعی دیگر توهین یا تعرض داشته باشد. “احمد کنعانی” فردی را به تصویر می کشد که در عوض زبان مادری که عنصر مهمی از هویت و فرهنگ ،متاثر از شرایط فرهنگ مسلط مجبور به تکلم و ارتباط  اجتماعی با گویش و زبان دیگری می شود که نیازمند ترجمه است و در این اثناء بسیاری از حقوق شهروندی او تضییع ودربسیاری از موقعیت ها دچارشرم وناراحتی می گردد.

احمد به چشم خود می دید زبان مادری اش که میتواند زبان اموزشی و تبادل فرهنگی باشد دچار روزمرگی و مهملات وارد آن شده اند ،”احمد کنعانی” احساس می کرد غریبه ای سرگشته است در حالیکه در زادگاه و موطن خویش می زیست اما مجبور بود که در برابر این درد متاثر نباشد و راه طنز وخنده را در پیش گیرد،هنوز صدای زبر وخشن اما صمیمی و خنده اور او در گوش وذهن  مردم این خطه ماندگار شده و همیشه در تلخی ها و شیرینی های روزگار تداعی می گردد.در عصر ما علیرغم نوآوری های هنری و تنوع سبک های طنز تاکنون کسی همانند احمد کنعانی ،نتوانسته طنزی موثر در بعد اجتماعی و انتقادی را خلق کند که از سوی توده های مردمی مورد استقبال و یا در لایه های پایینی جامعه عرب خوزستان نفوذ و تسری یابد. لذا دلیل انرا هم باید در سادگی کار او جست،کار او بسیار ساده اما پر مغز ومحتوا بود ،او نمایشنامه هایی را اجرا میکرد که فقط بصورت صوتی بر روی نوار کاست ضبط میشد ،نوار کاستی که در دسترس همه بود وبه وفور یافت میشد،وان روزها رواج گسترده ای داشت ،هیچ وقت یادم نمیرود روزی که من وخواهر ومادرم نوار یکی از نمایشنامه های این هنرمند را در ضبط گذاشتیم و با همدیگر گوش دادیم واز خنده روده بر شدیم ،من علیرغم سن کم، براحتی میتوانستم این نمایشنامه را بفهمم، چرا که زبان ان بسیار ساده وبه زبان کوچک وبزرگ نزدیک وقابل فهم بود .

یاد وخاطره این هنرمند گرامی باد
عبدالله عبیات