انتظار و ظهورٍ ما!

حسن دادخواه: در ماه شعبان و نیمه این ماه، به مانند همه سالیان پیشین و دست کم در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که موضوع غیبت حضرت حجت(عج)، به نوع ملموس‌تر به زندگانی و حکومت، گره خورده است، بار دیگر و بویژه در رسانه‌های مجازی، بحث و اظهار نظر در پیرامون امام غائب و […]

حسن دادخواه: در ماه شعبان و نیمه این ماه، به مانند همه سالیان پیشین و دست کم در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که موضوع غیبت حضرت حجت(عج)، به نوع ملموس‌تر به زندگانی و حکومت، گره خورده است، بار دیگر و بویژه در رسانه‌های مجازی، بحث و اظهار نظر در پیرامون امام غائب و ماهیت و هدف و فوائد غیبت حضرت، مطرح گردید و کاربران از نگاه تاریخی و دینی و فرهنگی و سیاسی به واکاوی این موضوع پرداختند.
واژگان پایه‌‌ای در این بحث، از دیرزمان تاکنون، واژگانی چون غیبت، انتظار، ظهور و حکومت عدل، منجی و امید بوده است زیرا، این موضوع، افزون بر جنبه تاریخی و حدیثی دربرگیرنده مسائل دیگری در حوزه حکمرانی، سیاست‌های روز حکمرانی تا پیش از ظهور و مانند آن است. بی گمان، و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری روحانیت شیعه و باورمندان به ولایت سیاسی فقیه، مبحث غیبت امام دوازدهم دست کم در سخنرانی های مقامات، به حکومت کنونی در ایران نیز مربوط شده است از این رو، خواهی نخواهی، در بررسی و نقد عملکرد جمهوری اسلامی، بحث مهدویت به عنوان یک تئوری سیاسی و حکومتی نیز موضوع واکاوی قرار می گیرد.
از سوی دیگر، دسته ای از موضوعات فرعی و تاریخی و دینی داخل در مساله غیبت، نیازمند باور عمیق قلبی است و پای استدلال و کبری و صغرای منطقی و علمی در آن، چوبین و سست است. حال، این مسأله با تلقی ها و نگرش و حال و هوای جهان ذهنی و واقعی نسل جوان امروزین، چگونه و با چه کیفیتی همراه شده، چ موضوع دیگری است و پاسخگویی به این نسل پرسشگر را با دشواری هایی روبرو کرده است.
به نظر می رسد در این میان، خط میانه و اعتدال را گرفتن و به پیش رفتن، منطقی‌ترین کار است. گره زدن میان انتظار و ظهور و امیدواری به بهبودی جهان و انجام تغییرات مثبت در وضع نابهنجار جهانی، شاید بتواند موضوع غیبت را، تا حدودی برای نسل جوان، سودمند و قابل تامل کند.
ما انسان‌ها و مسلمانان و شیعیان چنانچه خویش را مخاطب ردیف اول و اصلی امام غائب بدانیم و بکوشیم ارزش‌های نیک انسانی را در خود به ظهور برسانیم و با عملکرد مثبت، در پیرامون خویش، امیدواری و نشاط و سرزندگی تولید کنیم و هر چند محدود، با ایجاد تغییرات و اصلاحات، جامعه خود را به جامعه ای نمونه و الگو همراه با عدالت اجتماعی نسبی اداره کنیم بی گمان، موضوع غیبت را جذاب و منطقی و دوست‌داشتنی کرده ایم.
به سخن دیگر، در کنار بررسی‌های تاریخی و حدیثی و روایی در موضوع غیبت، شایسته است که ارزش‌های وابسته به آن، از اکنون و تا فرداهایی که همچنان مبهم و ناشناخته است، توسط باورمندان به ظهور و انتظار گشایش جهانی، به نمایش گذاشته شود و بکوشیم الگو و نمونه کوچک و ناقصی از جهان پس از ظهور به دست دهیم.