کتابخانه‌ ی عمومی طریق‌ القدس بُستان ؛ من، شهرام و ویتگنشتاین

دکتر لفته منصوری : این یادداشت چه عنوان درهم‌وبرهمی دارد؟ مگر نه؟ شاید این‌طور به نظر برسد! پریشب دیروقت پیامی از دوستم، شهرام دریافت کردم: «سلام دکتر، وقت به خیر. مشکلی داریم که پیر مغان توصیه کرد سراغ لفته منصوری برو که حلال مشکل فقط لفته ست.» خدایا شهرام، این وقت شب [شب جمعه] دچار […]

دکتر لفته منصوری : این یادداشت چه عنوان درهم‌وبرهمی دارد؟ مگر نه؟ شاید این‌طور به نظر برسد! پریشب دیروقت پیامی از دوستم، شهرام دریافت کردم: «سلام دکتر، وقت به خیر. مشکلی داریم که پیر مغان توصیه کرد سراغ لفته منصوری برو که حلال مشکل فقط لفته ست.» خدایا شهرام، این وقت شب [شب جمعه] دچار چه مشکلی شده است؟ و من چه‌کاری می‌توانم برای او بکنم؟ آیا او یادداشتی نوشته و عنان قلم رها کرده و به دردسر افتاده است؟ معمولاً اهالی قلم ازاین‌دست مشکلات پیدا می‌کنند! خصوصاً شب‌ها که خطوط قرمز را نارنجی می‌بینند و بی‌گُدار به آب می‌زنند! و من در این فکر بودم که شهرام از من چه می‌خواهد؟

اما شهرام گراوندی از من کتاب «ویتگنشتاین، اخلاق و زیبایی‌شناسی» را می‌خواست؛ همین. این کتاب بعد از چاپ اول، تجدید چاپ‌نشده، در بازار نیست و در هیچ کتابخانه‌ای جز کتابخانه‌ی عمومی طریق‌القدس بُستان یافت نمی‌شود. او حاضر بود: «ده کتاب نفیس به کتابخانه هدیه کند بلکه این کتاب به دستش برسد.» این‌قدر بی‌طاقت و مأیوس از یافتن کتاب شده بود که مجبور گشت ۳۷ یورو برای نسخه PDF انگلیسی کتاب بپردازد و آن را دریافت کند.

من در این یادداشت درباره‌ی لودویک ویتگنشتاین (۱۹۵۱-۱۸۸۹)، فیلسوف بلندآوازه و دقیق النظرِ اتریشی که از مؤسسان فلسفه تحلیلی در قرن بیستم است و فلسفه‌ی او همچون فلسفه کانت، یکی از نقاط عطف فلسفه غرب است؛ صحبت نمی‌کنم. می‌دانید که کانت با طرح انقلاب کپرنیکی، توجه فلسفه را از جهان یا متعلق شناسایی به انسان یا فاعل شناسا، معطوف ساخت و ویتگنشتاین، یک قرن و اندی پس از او، توجه فلسفه را از فاعل شناسا به‌جانب «زبان» معطوف ساخت.

همچنین درباره‌ی کتاب «ویتگنشتاین، اخلاق و زیبایی‌شناسی» اثر بی. آر. تیلمن که شرحی بر رساله‌ی منطقی – فلسفی اوست و متضمن نظر ویتگنشتاین متقدم درباره اخلاق و زیبایی‌شناسی است؛ فقط به این دو جمله‌ی شاخص و مهم از ویتگنشتاین اکتفا می‌کنم که: «آنچه درباره‌ی آن نمی‌توان سخن گفت، باید درباره‌اش خاموش ماند.» و «ایمان به خدا، یعنی فهم اینکه زندگی معنا دارد.» و دیگر خواندن این کتاب مهم و البته پیچیده را به دوستداران فلسفه واگذار می‌کنم.

اما می‌خواهم از شور و شوق خود از این درخواست و تب‌وتاب شهرام گراوندی برای کتاب بگویم. کتاب همان اندیشه‌ای که وقتی به آن نیاز پیدا کنی، تب‌آلود و مریض می‌شوی تا آن را بیابی. شاید اگر بگویم «شهوت دانایی» بیراهه نباشد که اگر انسان مبتلابه این شهوت شد، حال عاشق زار را پیدا می‌کند.

و من امروز به لطف دکتر عباس حسین زاده مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان، نبی فالحی رئیس کتابخانه‌های شهرستان دشت آزادگان و کتابدار خوب کتابخانه طریق‌القدس بستان، این کتاب را به شهرام گراوندی تحویل دادم و این مرد چقدر خوشحال شد گویی دنیایی به او بخشیدم. قهوه‌ای و گپ و گفت کوتاهی و گشت‌وگذاری در بوستان کتاب منزلش. کتاب همه‌جا در قفسه‌ها و روی میزها و مبل‌ها و حتی در آشپزخانه بود و نوار کاست‌های قدیمی و ام‌کلثوم و آنچه یک روزنامه‌نگار کتاب‌خوان باید بداند و به تعبیری داشته باشد!

به قول ابوالفضل بیهقی که هیچ کتابی نیست که به‌یک‌بار خواندن نیرزد؛ یا هر کتابی به‌یک‌بار خواندن می‌ارزد.[۱] شاید کتاب «ویتگنشتاین، اخلاق و زیبایی‌شناسی» یک‌بار خوانده‌نشده باشد؛ اما امروز بنا به اصل سوم رانگاناتان «هر کتاب، خواننده‌اش»[۲] این کتاب به شهرام گراوندی رسید و خواننده‌اش را پیدا کرد.

کتابخانه‌های عمومی را ارج می‌نهم، آن‌قدر که یادگیری مادام‌العمر را رسالت خود قراردادند و درود بیکران به کتابداران استان خوزستان و کشور می‌فرستم که مشعل‌داران دانایی هستند و نیاز عقلانیت انسان‌ها را تأمین می‌کنند.

 

پانوشت:

[۱] – اصل قول بیهقی این است: «هیچ‌چیز نیست که به خواندن نیرزد»، تاریخ بیهقی؛ تصنیف خواجه ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی دبیر. تصحیح دکتر علی‌اکبر فیاض (مشهد، دانشگاه، ۱۳۵۰)، ص ۱۱.

[۲] – شیالی رامامرتیا رانگاناتان (۱۹۷۲-۱۸۹۲) به‌عنوان در علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی هندوستان شناخته‌شده است. او قوانینی را بنیان نهاد که شالوده خدمات در یک کتابخانه آرمانی را تشکیل می‌دهند. پنج قانون رانگاناتان: ۱- کتاب برای استفاده است. ۲- هر خواننده، کتابش. ۳- هر کتاب، خواننده‌اش. ۴- صرفه‌جویی در وقت خواننده. ۵- کتابخانه ارگانیسمی زنده و پویاست.