زینب، فریاد فرمند

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : مغناطیس نیرومند حب اهل بیت عصمت وطهارت (ع ) ، مرزهای دینی ، مذهبی ، قومی ، جغرافیایی و …رادرنوردیده وآحادبسیاری ازنفوس انسانی را درجای جای عالم به خودجذب نموده است پرداختن به رنگین کمان این شعشعه نورانی وگرمابخش که ملهم ازتوفیقات الهی بوده وبه فراخور هر منطقه ومحیطی […]

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : مغناطیس نیرومند حب اهل بیت عصمت وطهارت (ع ) ، مرزهای دینی ، مذهبی ، قومی ، جغرافیایی و …رادرنوردیده وآحادبسیاری ازنفوس انسانی را درجای جای عالم به خودجذب نموده است پرداختن به رنگین کمان این شعشعه نورانی وگرمابخش که ملهم ازتوفیقات الهی بوده وبه فراخور هر منطقه ومحیطی به گونه ای جلوه نموده خودفصلی جداگانه وموسع می طلبد

در این میان باید به نویسندگان وادیبان فرهیخته مسیحی عرب در شام اشاره نمود که عشق وارادت آنان به خاندان رسالت در گفته ها ونوشته های پر مغزشان موج می زند از زنده یاد جرج جرداق گرفته که کتاب گرانسنگ اودر وصف مولی الموحدین حضرت علی (ع) به نام “صوت العداله الانسانیه” نامدارشد تاسلیمان کتانی ، میشل کعدی ، بولس سلامه ، جرج شکور ،جوزف حرب ، ویکتورالکیک و…

آنتوان بارانیز درزمره همین شیفتگان پرشمار خاندان وحی است اودانش آموخته دانشگاه های دمشق و سوربن فرانسه است وتالیفات ارزشمندی به زبان های عربی وفرانسوی دروصف اهل بیت (ع) دارد که حاصل سالهاتلاش بی وقفه علمی وپژوهش متقن تاریخی دراین زمینه است.

 بارا ، بارها شوریده سر به راهپیمایی اربعین شتافته وچندین نوبت به ایران آمده ودرمحافل مختلف علمی از عشق ودلدادگی اش به حسین (ع ) و مکتب حسین (ع) و حیرت عمیقش ازعظمت روح زینب(س) سخن گفته است
☆یکی ازثمرات علمی وتاریخی کشش وکوشش آنتوان بارا ، کتاب الحسین فی فکرالمسیحی است که به ۱۷ زبان زنده دنیاترجمه شده ودیگری کتابی است به نام زینب صرخه اکملت مسیره که مترجم خوش قریحه آن (دکترغلامحسین انصاری) باعنوان زینب فریاد فرمند کتاب را به زبانی شیوا وروان به فارسی برگردانده و انتشارات بین الملل آن رابه چاپ رسانده است
☆کتاب به بررسی زندگی عقیله بنی هاشم ازدوران کودکی وزندگی خانوادگی تامبارزات عقیدتی واجتماعی وسیاسی تاکمالات علمی ومکارم اخلاقی اودر۶ فصل به شرح زیربه رشته تحریردرآمده است :
آماج مصائب /عروس شهادت/بانوی قهرمان کربلا/ فریادی که انقلابی راکامل کرد / بانوی مقدس / حماسه پیروزی

آنتوان می گوید زینب این خاتون لحظه ها، همزاد مصیبت و شکوه شکیبایی است. او به خطبه زینب درکوفه اشاره می کندکوفه ای که آذین بسته شده و درفضایی که مردم شوربخت عهدشکن هلهله می کنند وبرای کشتن میهمان خویش به یکدیگر شادباش می گویند . بارا به روشنی توصیف می نمایدکه چگونه سخنان زینب آن حال وهوای عفن رادگرگون می کند وبساط آن شادی شیطانی رابه هم می ریزد ودرآن میان وجدان های فروخفته رابیدارمی سازد

بارا درادامه وپس از بیان سیر این سفر سخت واستخوان سوز ، شرایط دمشق را بیان می کند، اینجانیز شهر را زینت بسته اندبرای اینکه جشن بزرگ فتح الفتوح خود را برپا کنند ، مگر نه این است که خارجیان رابه سزای طغیان خویش رسانده اند وآنان را یکسره ازدم تیغ گذرانده اندوحال نوبت به کاروان اسیران خارجی رسیده تا باحضور بزرگان قوم وسفرا و درباریان آنان رابه سخره گیرند و…!!!

اما ناگهان خطبه کوبنده وتاریخ ساز زینب وتابش خورشید فروزنده حقیقت بر آن محفل شوم و تاریک وسیاه بخت اهریمنی ، همه آن هیمنه پوشالی درهم شکست .مگر آن نمادهای زشتی وپلشتی می توانند حقانیت حسین آن چکاد فرازمند حقیقت را بپوشانند ؟

درفرجام کار ، بازگشت پیروزمندانه زینب به سوی مدینه اینک ماموریت تاریخی او به پایان رسیده است پیامبر عاشورا به زیباترین شکل ممکن رسالت خویش را ایفا نموده است ، پیام حسین مخابره شد به همه زمان ها وهمه مکان ها