خاموشى جواد طباطبایى و روش هاى غیر شرافتمندانه دیگر

عبدالنبی قیم : جمعه نهم خردادماه فیس بوک با بازنشر مقاله “جواد طباطبایى وتحریف تاریخ، گذشت  یک سال از انتشار آن را به من یادآور شد. شش ماه پیش از آن نیز مطلب کوتاهى درباره سخنان بى پایه و اساس جواد طباطبایى در سایت ” عصر ایران” نوشته بودم، از آن تاریخ تا به امروز […]

عبدالنبی قیم : جمعه نهم خردادماه فیس بوک با بازنشر مقاله “جواد طباطبایى وتحریف تاریخ، گذشت  یک سال از انتشار آن را به من یادآور شد. شش ماه پیش از آن نیز مطلب کوتاهى درباره سخنان بى پایه و اساس جواد طباطبایى در سایت ” عصر ایران” نوشته بودم، از آن تاریخ تا به امروز آقاى جواد طباطبایى هیچ گونه پاسخى به دو نوشته من نداده است.

عدم ارائه پاسخ توسط ایشان نشان دهنده این است که او مطالب نوشته شده را قبول دارد. اما در این مدت طرفداران او، حتى قبل از انتشار مقاله وارد میدان شدند وبا روش هاى غیرشرافتمندانه و شارلاتانى در صدد تخریب اینجانب برآمدند.این ها در یک برنامه هماهنگ و هدایت شده، همین که عناوین مقاله هاى مجله بخارا را دیدند، و در شرایطى که مجله  هنوز توزیع نشده بود، با ارسال ایمیل و  دروغ گویی و الصاق تهمت هاى جورواجور در صدد برآمدند تا از انتشار مقاله جلوگیرى کنند.

این ها همه در اوضاع و احوالى است که جوادطباطبایى ادعاى روشنفکرى و آزاداندیشى مى کند و خود را اهل علم مى داند، اما یاران او روش هاى سرکوبگرانه را پیشه خود کرده ، و هیچ گونه اعتقادى به آزادى بیان ندارند.دوستان در مجله بخارا به آن ها گفتند که مقاله چاپ شده و روز شنبه مجله منتشر مى شود و آقاى طباطبایى این حق را دارد که از خود دفاع کند اما این جماعت گوششان بدین حرف ها بدهکار نبود.

ظاهراً آن ها مى دانستند استادشان حرفى براى گفتن ندارد، از این رو پس از توزیع مجله باز از پاى ننشستند و با روش هاى غیر شرافتمندانه در صدد تخریب نگارنده  برآمدند و ساده ترین کار و در عین حال ناجوانمردانه ترین و کثیف ترین کار یعنى تهمت زدن را انتخاب کردند.این ها نمى دانند که تهمت زدن کار انسان هاى شریف نیست. حتى در یکى دو شهر خرید مجله بخارا را تحریم کردند و نسخ این مجله را به تهران عودت دادند.این جماعت کارهایى کرده اند که بیان آن ها در شأن این نوشتار نیست.آن ها در صدد برآمدند تا ایمیل و صفحه فیس‌بوک من را هک کنند و از این طریق مشکلاتى را براى من ایجاد کنند.

بعدها هم وقتى کتاب” پادشاهى میسان، اهواز یا احواز” منتشر شد، باز در یک برنامه هماهنگ و هدایت شده اکاذیب و سخنان عجیب و غریب درباره این کتاب نوشتند و یکى از عوامل ایجاد مشکلات براى این کتاب همین جماعت بوده اند.نگارش این مطلب براى این است که پیام خود را به آقاى طباطبایى برسانم، اگر جوابى دارد،جواب خود را ارائه کند. همچنین اگر ایشان  اهل علم و مدعى آزاد اندیشى هستند، برائت خود را از روش هاى ضد علم و ضدآزادى بیان و ناجوانمردانه اعلام کند، و به این ها بگوید الصاق تهمت، زشت ترین و کثیف ترین شیوه مقابله با یک مقاله است و این گونه کارها به دور از شرافت انسانى است.