غدیر و نظام حقوقی حاکمیت اسلامی
در اسلام، حقوق جزئی از پیکره دین است. پیوند آن دو بسیار عمیق است، دلیل این ارتباط تنگاتنگ آن است که زمینههای اجتماعی و عوامل گوناگونی که در جامعه بشری حاکمیت یک نظام حقوقی را اقتضا میکند، در قرآن کریم به عنوان فلسفه بعثت انبیاء و فرستادن دین و کتابهای آسمانی از سوی خداوند تلقی […]
در اسلام، حقوق جزئی از پیکره دین است. پیوند آن دو بسیار عمیق است، دلیل این ارتباط تنگاتنگ آن است که زمینههای اجتماعی و عوامل گوناگونی که در جامعه بشری حاکمیت یک نظام حقوقی را اقتضا میکند، در قرآن کریم به عنوان فلسفه بعثت انبیاء و فرستادن دین و کتابهای آسمانی از سوی خداوند تلقی شده است.گویا رسالت اصلی دین تحقق بخشیدن حاکمیت نظام حقوقی آن در جامعه میباشد. هر چند حاکمیت نظام حقوقی نیز مقدمهای برای تعالی بشر و سعادت او است. وجود نظام حقوقی در شریعت اسلام آن چنان بدیهی است که طرفداران اندیشه سکولار نیز نمیتوانند آن را انکار کنند.نظام حقوقی اسلام، با ویژگیها، منابع و اهداف خاص از سایر نظامهای حقوقی متمایز میباشد که به طور اجمال به آنها اشاره میکنیم. مهمترین ویژگیهای این نظام حقوقی عبارتند از:
الهی، دینی و وحیانی بودن : نظام حقوقی اسلام، نظامی الهی است. چون منشأ و خاستگاه قواعد آن اراده خداوند است؛ دینی است به این اعتبار که آورنده آن پیامبری برگزیده الهی است؛ وحیانی است چرا که قواعد حقوقی اسلام به وسیله خدا و پیامبر او وضع و تشریع گردیده، دینباوران در آن نقشی ندارند.این رویکرد که اسلام دین حاکمیت قانون است و قوانین باید از طریق وحی در اختیار بشر قرار گیرد، در آیات متعددی از قرآن کریم و نیز در گفتار حکیمان بزرگ مسلمان همانند ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و فارابی مورد تاکید قرار گرفته است. این حقیقت حتی از دید حقوقدانان غربی نیز پنهان نمانده است به قول «برگ استراسر» «حقوق اسلامی عصاره روح حقیقی مسلمانی، قطعیترین مظهر فکر اسلامی و هسته اساسی اسلام است».
واقعنگری و جامعیت : در نظام حقوقی که قانونگذار واقعی آن خداوند باشد، طبعاً قوانین موضوعهاش مبتنی بر واقعیت بوده و جنبه عملی پیدا میکند، نتیجه این واقعنگری، جامعیت نظام حقوقی است و میتواند برای جامعه بشری کارآمد باشد. چرا که خداوند خالق انسان و جهان است و از تمام ابعاد و اسرار وجودی بشر آگاه است. او عالم مطلق است، گذشته و آینده را به خوبی میداند. از آثار و عوارض قانون اطلاع کامل دارد. او از خطا و لغزش مصون است تمایلات شخصی و گروهی ندارد؛ و حکمت او ایجاب میکند که قوانین را بر اساس واقعیت و با در نظر داشت تمام ابعاد و جوانب وضع نماید.
انسجام و هماهنگی : انسجام و هماهنگی درونی و بیرونی نظام حقوقی اسلام برخاسته از جهانبینی توحیدی، و واقعنگری است به این معنا که قواعد مختلف این نظام حقوقی هم در درون سیستم با یکدیگر سازگار هستند، و هم مجموعه نظام حقوقی با زیربنای آن (جهانبینی توحیدی) و دیگر نظامهای فردی و اجتماعی آن هماهنگ است. به بیان دیگر، حقوق اسلام مجموعه به هم پیوستهای است که بین اجزای آن رابطهای بر اساس واقع وجود دارد. و نیز بین نظام حقوقی و دیگر نظامهای فردی و اجتماعی آن (نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، عبادی، اعتقادی و اخلاقی) ارتباط مستحکم برقرار است. به گونهای که هدف حقوقی جز با تحقق دیگر اهداف نظامهای مزبور تأمین نمیگردد.
هماهنگی با طبیعت و فطرت انسان : نظام حقوقی اسلام از سوی خالق انسان وضع شده، با آفرینش و ساختار وجودی بشر هماهنگ است. مراد آن است که حقوق اسلامی با عوامل ثابت تشکیل دهنده شخصیت انسان که بین همه انسانها مشترک است مانند حبذات، حب کمال و حقیقتجویی و غرایز و عواطف نهفته در انسان، هماهنگ میباشد: آیه شریفه[۷] و روایات زیادی بر این حقیقت دلالت دارد. در فقهالرضا از امام هشتم روایتی نقل شده مبنی بر این که خداوند اموری را که مصالح بندگان و زندگی آنان به آن بستگی دارد، همه را حلال. و اموری را که منشأ فساداند و به جسم انسان زیان میزند و روح او را تباه میسازد، حرام قرار داده است.
استمرار و ثبات :اسلام آیین جهانی و جاودانی است، گذشت زمان نمیتواند قوانین آن را منسوخ سازد، این ویژگی ها همه در واقعه غدیر و پیامدهای مهم آن می باشند که در نهایت منجر به شکل گیری شاکله نظام حقوقی حاکمیت دینی بر مبانی استوار وحی گردید.
نظام حقوقی اسلام منبعث از غدیر و بر مبنای امامت، یک نظام سیاسی دارد. در طول تاریخ، بر اساس همین منطق، نظام های سیاسی پادشاهی بنا شده است. این نظام ها مدیریت واحد داشتند و اتفاقا بازدهی خیلی خوبی نیز داشتند اما خروجی آن دارای مشکل بود زیرا شیوه انتخابی و حکمرانی پادشاهان به دست خودشان بود و کسی نبود که این موضوع را مشخص کند، بنابراین سر از دیکتاتوری و خودکامگی ها درآوردند.
پس به صراحت باید گفت آنچه که در مرور نوشته های دوستان راجع به غدیر به چشم مآید تبیین ابعاد شخصیت علمی و معنوی امام علی (ع) و ضرورت محبت به این ابر مرد تاریخ است.این در حالی است که شخصیت بی نظیر امام عَلَم و برای تمام مسلمانان از صدر تا کنون شناخته شده است کما اینکه مذاهب إسلامی بر فریضه بودن محبت به اهل بیت استنادا به نص احادیث وایات قرانی به ویژه ایه کریمه* قل لااسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی باور دارند و حتی اخیراً کلیپی از شیخ عرعور که در دشمنی با شیعه شهره عام و خاص است منتشر شده که در ان اظهار می دارد : دشمنان علی (ع) اگر کافر نباشند منافق اند
لذا واجب بودن محبت به اهل بیت و در راس انها امام علی محل مناقشه و اختلاف نیست و واقعه غدیر پرده برداری از شخصیت امام و یا تبیین قرب ان به پیامبر نبوده بلکه پرده برداری از سیستم حاکمیتی پس از پیامبر است و در واقع پیامبر با معرفی امام درغدیر خم نظام حقوقی حاکمیت جامعه إسلامی پس از خود راتبیین نمودندو مخالفین با این سیستم قائل به نظام خلافت هستند و امروزبزرگان این باور با تمکین به نظامهای پادشاهی و صدور فتاوی به قتل مسلمین و کودکان از درون کاخهای ظلم و استبداد واهی بودن این اعتقاد را عملا به نمایش گذاشته اند
عبدالوهاب سیلاوی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰