۸ نکته درباره تحولات منطقه؛ رقابت کبدی سیاسی!

اشاره : در پی سفر دکتر علی اکبر ولایتی به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین و پس از آن نشست آقای ترامپ با رئیس جمهور روسیه، نگرانی ها و گمانه زنی هایی درباره رفتار آتی روسیه با ایران و تزلزل پیمان ها و پیوند دو کشور تا انجام معامله نفت در برابر غذا مورد […]

اشاره : در پی سفر دکتر علی اکبر ولایتی به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین و پس از آن نشست آقای ترامپ با رئیس جمهور روسیه، نگرانی ها و گمانه زنی هایی درباره رفتار آتی روسیه با ایران و تزلزل پیمان ها و پیوند دو کشور تا انجام معامله نفت در برابر غذا مورد تبادل نظر برخی فعالان در شبکه اجتماعی قرار گرفت که اظهارنظر تعدادی از وزرا و مسوولان و نمایندگان مجلس نیز بر حجم این گمانه ها افزود. مطلب حاضر چکیده ای ست از نظرات اینجانب در مورد رصد تحولات منطقه که در گفت و گو با دوستان در گروه سلام ارائه شد:

۱) ظرفیت های شکست محاصره برای ایران

در رابطه با ایران فعلا برای اعلام معادله و معامله نفت در برابر غذا و دارو، خیلی زود است و نباید دل مردم را خالی کرد.جغرافیای چهار فصل ایران با عراق خیلی متفاوت است. ایران گسترده تر و متنوع است و دارای تکثر محصولات است. راه های دریایی و در رو دارد. ایران و تجارش با بازار سیاه آشنا هستند و حتا با طرق مختلف پول شویی. بی ثباتی افغانستان در شرق و عراق در غرب و ترکیه با خصلت سوداگری نیز کمک‌حال ایران در مواقع ضروری ست لذا در مصارف حیاتی نمی توانند گلوی ایران را بفشارند.

۲) درگیری های همزمان ترامپ و کاهش شانس موفقیت

در حال حاضر آقای ترامپ فقط با ایران درگیر نیست و هم اینک با چین، اروپا و روسیه نیز درگیری تجاری درست کرده است بر روی تعرفه های وارداتی و …در این میان ایران هم به دنبال تقویت سناریویی مبنی بر خارج کردن قدرت های جهانی از دو قطب است و در این راه دارد هزینه و دیپلماسی می کند چرا که جهان چند قطبی به مصالح ایران نزدیک تر است.ایران به چین و اروپا و هند صادرات نفتی و مشتقات آن را دارد که بخشی از اقتصاد آنان به این محصولات پایه وابسته است.اشتراک پوتین و ترامپ اما روی حفظ وضعیت تقسیم قدرت بین دو اردوگاه است.

۳) اصرار بر دو قطبی بودن جهان و مصلحت قدرت های جدید : اروپا و چین

روس و آمریکا در دو قطبی باقی ماندن قدرت اتفاق نظر دارند اما نه چین در شان خود می داند که نیمکت نشین روسیه و در لوای آن باشد و نه اروپا تمایل دارد که بیش از این حیات خلوت انگلیس و آمریکا باشد که شاهد این مثال درگیری های عدیده جزیره انگلیس در مواضع مختلف با اتحادیه اروپاست.با این مصلحت اندیشی ها اروپا با خروج آمریکا از برجام همچنان دارد از ایران دفاع می کند چون می داند که جریان نفت و انرژی ایرانی جریانی مستقل است و با اینکه می داند که می تواند این نفت را از سعودی هم تهیه کند اما متوجهند که سعودی ها گوش به فرمان آمریکا هستند و اگر به شکل کامل به نفت سعودی وابسته شوند در طرفه العینی و با اشاره آمریکا و همکاری آرامکو و سعودی باید زمستان های یخبندان را تحمل کنند.اروپایی ها به شدت از زورگیر شدن و خفت شدن توسط ترامپ در دنیای دو قطبی وحشت دارند. شما دیدید واکنش افکار عمومی در انگلیس نزدیک ترین متحد آمریکا در اروپا پس از سفر ترامپ را و آنچه بی ادبی او به ملکه تعبیر شد در جلوی وی راه رفتن یا لم دادن بر صندلی چرچیل را.ترامپ یک لمپن به تمام معناست و مثل اوباما جنتلمن نیست و این موضوع را اروپایی ها به خوبی دریافته اند.نتیجتا اینکه اروپا، چین و هند و روسیه نیز تمایلی به حذف ایران به سود آمریکا و جناح متحجر سعودی و سلفی ندارند.

۴) واکنش جهان اسلام و کشورهای عربی به تحولات

اگر مسائل جلوتر هم برود خواهید دید که همین قطر پول دار هم خرج می کند که از ایران محافظت شود چون ضربه خوردن ایران و تضعیفش یعنی سقوط خاندان آل ثانی حاکم بر قطر که در اصل از قبیله بنی تمیم هستند که در بنیه و اساس شیعه بوده اند که این حس خفته ممکن است در مواقعی گل کند همان طور که خاندان حاکم بر اردن هم بر قریشی بودن و هاشمی بودن و سید بودن خود در گاردهای مصلحتی مقابل سعودی تاکید می کنند.قطری ها اکنون در محاصره سعودی و امارات و مصر هستند و ایران تنها کریدور حیاتی این کشور برای تنفس و تامین کالا از ترکیه و ارتباط با خارج است. اگر قطری ها قدری فعال تر شوند و به این جمع بندی برسند و سر کیسه را همان طور که به اشتباه برای داعش شل کرده بودند این بار به یمنی ها و حوثی ها توجه کنند مطمئنا جناح سعودی در منطقه عقب خواهد نشست.ائتلاف پول قطر و نیروی نظامی یمنی ها و فن آوری نظامی و توان مستشاری ایران می تواند جریان ساز باشد و سعودی ها به همین دلیل قطر را محاصره کرده اند تا در اثنای جنگ با یمن نتوانند به آنها امداد برسانند.

اما نظام سلطه و قدرت ها ، جهان اسلام را در دو جناح شیعه و سنی متخاصم و در قالب کشورهای ضعیف ملوک الطوایفی و درگیر هم می خواهند و اجازه ایفای نقش های بزرگ تر منطقه ای و جهانی به آنها نمی دهند.سناریوی آنها فعلا فرسایش سعودی و ایران و در کل دو جناح شیعه و سنی ست تا بتوانند قیمت انرژی را تعیین کنند و نگذارند با چسبندگی این دو جناح عمده اسلامی و فروکش کردن اختلافات اینها تعیین کننده قیمت انرژی شوند و یک جبهه یک و نیم میلیارد نفری واحد ایجاد کنند.نظام سلطه و سایر قدرت ها نه فقط از وحدت اسلامی بلکه حتا وحدت عربی را هم تحمل نکردند و دیدیم که پس از جنگ دوم جهانی چطور سرزمین های عربی را به کشورهای مختلف تقسیم کردند و چه بلائی سر منادیان وحدت عربی از ناصر و صدام و قذافی و حتا تتمه های حزب بعث با ایدئولوژی وحدت عربی در سوریه و یمن آوردند.

۵) قدرت سعودی ها و جناح سلفی

البته سعودی ها را نباید دست کم گرفت و با تخفیف نگریست. سعودی توانسته برای خود جبهه ای از موتلفین تشکیل داده و آنها را پای کار عملیاتی و دیپلماتیک بیاورد. سعودی حمایت آمریکا را دارد، ائتلاف نانوشته با اسرائیل علیه ایران را، موتلف پولداری به نام امارات متحده، کشورهای پرجمعیت و فقیری مانند مصر و سودان و پاکستان به عنوان بازوی نظامی و …سعودی ها همچنین با اصلاحاتی که بن سلمان ولیعهد در حال انجام دادن است به دنبال تلطیف نگاه اروپایی ها در مسائل حقوق بشری و زنان نسبت به نظام خود هستند و از طعمه پیمان های اقتصادی و نظامی جذاب برای بستن دهان کشورهای قدرتمند و منتقد خود بهره می برند.

۶) توان ایران و محور مقاومت

در جبهه خودی هم چپ ایران پر است و خالی نیست. شیعیان عراق از بیت های مختلف بالاخره ملجائی مطمئن تر و دلسوز تر از ایران ندارند. شیعیان مظلوم یمنی، لبنانی ها، افغان ها، شیعیان پاکستان و نیجریه و قطری های مستأصل و در کابوس کودتا، حماس بیخ گو اسراییل و … همه چشم امیدشان به ایران است چرا که در صورت تغییرات بنیادین ایدئولوژیک یا جغرافیایی در ایران به تمام معنا یتیم و بیچاره می شوند و ایران به نوعی برادر بزرگ شیعیان است. حتا اگر جناح سلفی به سرکردگی سعودی بتوانند ایران را زمین گیر کنند در گام بعد پوست از سر سعودی ها و اسرائیل و ترکیه هم می کنند. بنابراین تغییرات بنیادین و زمین زدن ایران مورد نظر هیچ کدام از این بازیگران نیست چون از آینده بدون جمهوری اسلامی وحشت دارند از آینده ای که قدرت یکپارچه ای دست سعودی ها باشد.

۷) دلایل تنش های اقتصادی در ایران و نقشه غرب برای فرار سرمایه ها

الان در بعد داخلی می بینید که اختلاس ها و تخلفات مالی و پول شویی و رانت و بزن و ببند و سوءاستفاده از دلار دولتی و دستکاری تعمدی بازار و … بیداد می کند و اوج گرفته.این موضوع دلیل دارد. دلیل مشخص عمدتا وابستگان حاکمیتی بریده از انقلاب که البته در ابراز وفاداری حفظ ظاهر می کنند و اخباری دارند و احتمال تنگ تر شدن حلقه محاصره اقتصادی آمریکا و سعودی و اسرائیل بر گرد ایران را می دهند دنبال گرد کردن نقدینگی و تبدیل آن به ارز برای انتقال به خارج از کشور هستند. می بینید که گرجستان الان این نقش را پیدا کرده چون کشوری ست نزدیک به آمریکا اما ویزایش را برای اتباع ایرانی برداشته و با تسهیلات زیاد و شرایط آسان با خرید ملک به ایرانی ها اقامت می دهد. این طراحی آمریکایی هاست که همزمان با فشار اقتصادی بر ایران راه مفری هم برای خروج سرمایه از ایران باز بگذارند. وقتی افراد ترسان از جنگ و محلصره اقتصادی با سرمایه ها و تخصص هایشان بیرون رفتند درجه اولی هایشان از بعد سرمایه و تخصص بلافاصله در تور آمریکا می روند و درجه دوم ها به اروپا و درجه سوم ها هم در گرجستان و … نشست می کنند.

۸) جنگ سرد سیاسی با تم رقابت کبدی

آنچه در پایان می توان به آن توجه جدی داشت تعیین کننده بودن مسائل داخلی ایران و سعودی ست که در سعودی ناآرامی هایی ذاتی در انتقاد به نظام الیگارشیک و حاکمیت قبیله ای خاص وجود دارد و فضای بسته و استبداد فرقه ای در آن بیداد می کند و از طرفی در درون خانواده پادشاهی نیز تنش و درگیری بالایی تا حد زندانی کردن شاهزادگان و حتا ترور بن سلمان جریان دارد و ولیعهد شاه فرتوت نیز عملن متحدین خود یعنی علمای وهابی را آزرده کرده است. شکست تلاش ها و سرمایه گزاری های سنگین این کشور در سوریه و عراق و جنگ با یمن و محاصره قطر و جنگ سرد با ایران نیز مزید بر علت کسری بودجه و نارضایتی شده است و ممکن است در اثر تندباهایی غیر مترقبه تیرک خیمه این نظام فرو بریزد، نظامی که در برابر پدافند غیر عامل نیز به شدت ضعیف است.فضای اجتماعی ایران نیز دچار نوعی تنش های زیر پوستی ست که با تحریک و هدایت غلیان می کنند. انتقاد خاص و عام نسبت به شرایط اقتصاد در تنگنا و با ساختار قوام نیافته و بعضا رانتی و بانک ها و موسسات غیر همراه با ساختار اقتصاد مقاومتی و ملی، افراط و تفریط گرایی برخی سران و تریبون داران، نوسانات شدید نرخ ارز و طلا و گرفتار جنگ روانی شدن و … مردم را بی حوصله ساخته است که می بایست در جهت جلب رضایت و اعتماد بیش از پیش آنها حرکت کرد.

نکته کلیدی، راهبردی و نهایی در همین فصل تعیین کننده است که یا باید ایران و سعودی به سمت تنش زدایی و توافق با یکدیگر حرکت کنند که به نظر می رسد علاوه شدت بر اختلافات عقیدتی ساختاری و گستردگی جبهه های نبرد نیابتی چنین کاری بسیار سخت است و آزاده آن در طرفین وجود ندارد و هم اینکه نظام سلطه زیر بار چنین معادله ای نمی رود پس در این مسیر پر تب و تاب فرسایشی که دست کمی از جنگ مستقیم ندارد همین فضای درونی دو کشور است که در کنار دیپلماسی و قدرت نظامی در رکن سوم رقم زدن سرنوشت نهایی قرار می گیرد. اینکه سعودی یا ایران زودتر دچار تنش داخلی و زمین گیری شود نکته ای ست که هم طرفین و هم قدرت ها ناظر و متوجه آن هستند و روی آن حساب باز کرده اند.در مورد مسائل داخلی ایالات متحده نیز ایرانی ها این اساتید وقت کشی و خریدن زمان نگاه شان به انتخابات پیش روی کنگره آمریکا و روی کار آمدن احتمالی دموکرات هاست که می توانند فی نفسه به عنوان سرعت گیری برای افراط کاری های ترامپ ایفای نقش نمایند.

حکایت رقابت و دست و پنجه نرم کردن ایران به عنوان محور مقاومت با جناح پر قدرت و صاحب زر و زور “امریکایی، صهیونی و سلفی” دقیقا حالت ورزش کبدی را دارد که بازیکن باید با دو دانگ توان و حواس با ورود به زمین حریف به او ضربه بزند و به گیر تیم مقابل نیفتد و بتواند به زمین خود مراجعت کند و در عین حال و پیش از هر چیز با چهار دانگ دیگر همان حواس و توان متوجه نفس حبس شده خود باشد که کم نیاورد و در میانه راه بازنماند.بنابراین اصلاح ساختار و مقابله با فساد و رعایت عدالت از الزامات جلب و رشد اعتماد عمومی و رضایت شهروندان است و ضامن کم نیاوردن نفس برای ادامه مسیر به امید موفقیت ایران اسلامی مهد تمدن و آزادگی در همه عرصه ها و پیروزی جبهه مظلومین و مستضعفان

امید حلالی

۲۶ تیرماه ۱۳۹۷