بررسی کتاب عرب های هور! – قسمت نهم

“تسیجر” در فصل دوم کتابش که عنوان “بازگشت به کرانه هور ” را یدک می کشد؛ ضمن توصیف دقیق و یکپارچه تمامی عناصر جاندار و بی جان مشاهدات خویش؛ اشاره ای هم به برخی ادوات زندگی هورنشینان همچون ” مدانه ” (ظرف سفالی بزرگ جهت آب خوری ) و پوشش عربی مانند “چفیه ” و […]

“تسیجر” در فصل دوم کتابش که عنوان “بازگشت به کرانه هور ” را یدک می کشد؛ ضمن توصیف دقیق و یکپارچه تمامی عناصر جاندار و بی جان مشاهدات خویش؛ اشاره ای هم به برخی ادوات زندگی هورنشینان همچون ” مدانه ” (ظرف سفالی بزرگ جهت آب خوری ) و پوشش عربی مانند “چفیه ” و غیره داشته و به آداب قهوه خوری آنان نیز پرداخته است. گرچه توصیفی که وی در اینباره آورده، چندان با آنچه ما می دانیم جور در نمی آید.چرا که می گوید:” پیرمرد قهوه چی آرام در مضیف می گشت و بر حسب اهمیت حاضران، برای آن ها قهوه می ریخت و دستشان می داد.( ص ۴۲)

این در حالیست که طبق قانون نانوشته عرب ها ، در هر بار تقدیم قهوه فقط اولین پیمانه برحسب موقعیت خاص به شخص تعلق می گرفت و سپس به ترتیب از سمت راست آن شخص و بدون در نظر گرفتن موقعیت سنی یا اجتماعی حاضران تقدیم قهوه ادامه می یابد.در اینجا صفحات وی به صراحت می گوید که در طول معاشرتش با اهالی هور همانند آنان قاشق و چنگال را کنار گذاشته؛ با دست راستش غذا میل می کرد. عادتی که حتی سال های بعد که به لندن باز گشت نیز همچنان به آن پایبند ماند.

از این فصل به بعد و تا آخر کتاب نام ” فالح بن مجید الخلیفه ” در تمامی صفحات بارها و بارها تکرار می شود. چنانچه پیش تر هم گفته شد ” مجید آل خلیفه ” پدر “فالح” عضو پارلمان عراق بوده و یکی از دو شیوخ بانفوذ قبیله بزرگ ” آلبومحمد” محسوب می شد که گفته می شود در آن زمان یعنی ابتدای دهه پنجاه میلادی حدود ۲۵ هزار جنگجو داشت(ص۴۰).

شیخ دیگر طایفه “آلبومحمد” که به گفته “تسیجر” در آن زمان این طایفه صد و بیست هزار نفر جمعیت داشت، “شیخ محمد العریبی” بود؛ پیرمردی که سلطه او تا شرق دجله هم امتداد داشت.”آرچیبالد روزولت” مأمور اطلاعاتی CIA که چند سال پیش از “تسیجر” با این دو شیخ مشهور هم دیدار کرده بود؛ “محمد العریبی” را شوهر خواهر “مجید الخلیفه” معرفی کرده بود(کتاب شوق آموختن، ص ۲۱۸).

این جاسوس بزرگ آمریکایی در کتاب خاطراتش که تحت عنوان “شوق آموختن ” در ایران توسط “صهبا سعیدی” به فارسی ترجمه شده بود؛ علاوه بر این دو شیخ ، از ” شیخ یونس العاصی” شیخ معروف و مبارز اهوازی نیز یاد کرده که در اواخر دهه چهل میلادی مبارزه سخت و سنگینی در خفاجیه بر علیه رژیم پهلوی به راه انداخت و از مرداب های قسمت عراق به عنوان مرکزی جهت تجمیع قوا و اسلحه و یورش های بعدی استفاده می کرد. “روچیبالد” این شیخ سرشناس “بیت شرهان” را در مضیف “محمد العریبی” دیدار کرده و در صفحه ۲۲۲ کتابش به نیکی از او یاد می کند.

ادامه دارد……
قاسم مزرعه فرد