نحوه اصلاح ساختار بسیار کج شهرداری اهواز! – قسمت چهارم

اشاره: شهرداری اهواز از جمله موسساتی است که به دلایل مختلف از حداقل الگوهای قانونمند سازمانی بویژه در زمینه هایی همچون انضباط مالی و قراردادی، استخدامی، انتصابات، نظرات کارشناسی و در یک‌ کلام تطبیق موازین قانونی جدا شده و می توان گفت، پر هرج و مرج ترین دوره خود را طی می کند. امتداد سوء […]

اشاره: شهرداری اهواز از جمله موسساتی است که به دلایل مختلف از حداقل الگوهای قانونمند سازمانی بویژه در زمینه هایی همچون انضباط مالی و قراردادی، استخدامی، انتصابات، نظرات کارشناسی و در یک‌ کلام تطبیق موازین قانونی جدا شده و می توان گفت، پر هرج و مرج ترین دوره خود را طی می کند. امتداد سوء مدیریت و رسوخ آن در اجزاء مختلف شهرداری بدلیل جا افتادگی آن، بیش از آنکه مشکلاتی سطحی به شمار روند، مشکلاتی عمیق و ساختاری تلقی و تنها راه حل و فصل نسبی آنها، اولا شناسایی تک تک آن آسیبها و اشکالات و ثانیا تغییر نگاه نهاد شورا از نگاهی باندی، محفلی و انتفاعی به نگاهی فراخ، قانونمند و فنی نسبت به سازمان شهرداری است. در این‌ قسمت به موضوع بومی یا غیر بومی بودن شهردار و تاثیر این صفت در اصلاح وضعیت موجود خواهیم پرداخت :

بومی یا غیر بومی بودن شهردار مبحثی انحرافی است !

در نوشته های قبلی به نقش فوق العاده منفی و سلبی شخص شهردار در فرض سوء استفاده از اختیارات وسیع یا ناتوانی ایشان در بسط سیطره سازمانی و نظارت دقیق بر عملکرد مدیران (بویژه آنان که به فساد اقرب هستند) سخن گفتیم و نتایج مترتب بر گزینش یک‌ شهردار بد از قبیل نابودی منابع و شیوع مفاسد مالی و انسداد اداری و نواختن چوب حراج بر دار و ندار شهر و …. را نیز به عرض رساندیم، حال این سئوال را مطرح می کنیم که مباشران، شرکاء و معاونان سلب و نهب شهرداری اهواز در گذشته از حیث وابستگی، بومی بوده اند یا غیر بومی؟آیا دزدی و فساد تابعی از الصاق یک صفت (بومی) به اشخاص است و با چنین وصله ای قضیه فساد از چهره شهر اهواز رخت برخواهد بست؟

مگر شیوع فساد و رشوه خواری و به هدر رفتن بیش از ۵۰ درصد منابع مالی و رسیدن شهرداری به مرحله خطرناک پست و مناقصه فروشی، ساخت و سازهای رشوه ای و استخدامهای غیرقانونی و واریز کردن عوارض شهری به حساب اشخاص حقیقی و دهها ناهنجاری دیگر، همگی در دوره یک شهردار بومی و ۲۱ عضو شورای به ظاهر بومی !! صورت نپذیرفت؟متاسفانه عده ای از کاسبکاران و ذینفعان همیشگی شهرداری بجای اینکه بحث اصلی مرتبط به حوزه چگونگی نجات شهر اهواز از دست مافیای فساد و اصلاحات ساختاری در مناسبات فاسد حاکم بر شهرداری را مطرح کنند و زمینه تعیین تکلیف صدها میلیارد تومان انحراف مالی و پول مکیده شده اهواز را هموار بسازند، عمدا بحث انحرافی-تخدیری بومی یا غیر بومی بودن شهردار را با هدف گذر از گذشته پر ابهام برخی مدیران ارشد و میانی شهرداری و امکان بازی دوباره با آنان را به میان می کشند.

اولویت اهواز انتخاب یک شهردار قوی و حد الامکان سایز بزرگ (نسبت به جایگاه شهرداری) است.شهرداری که مدیران خود را بر اساس شایستگیشان انتخاب کند و در صورت انتخاب از آنها کارهای غیر قانونی مطالبه ننماید. شهرداری که بتواند مشکلات فراوان درون سیستم شهرداری را بدون نیاز به باج و خراج حل و فصل کند و به عبارتی در حد و اندازه کلانشهر اهواز باشد و ظاهر شود…. چنین شهرداری شایسته اهواز است، حال این شهردار بومی باشد یا غیر بومی برای مردم (و نه بهره مندان چهارفصل ) چه تفاوتی می کند؟!سالیان سال است که قلب اهواز برای یک‌شهردار قوی، پاکدست و خوش سابقه بشدت می تپد…
ادامه دارد…

 علی عبدالخانی

جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶