ائتلافهای اهوازی هدف یا وسیله !

ذات یک ائتلاف هر چند هم بزرگ نشان داده شود، در نهایت یک وسیله برای رساندن کاندیدا به یک هدف بنام شورا جهت نوعی خدمت است و در ذات امر، تحت هیچ شرایطی خود به هدف تبدیل نمی شود. آنچه اخیرا در اهواز شاهد آن هستیم دقیقا خرق قاعده فوق و تبدیل شدن برخی ائتلافات […]

ذات یک ائتلاف هر چند هم بزرگ نشان داده شود، در نهایت یک وسیله برای رساندن کاندیدا به یک هدف بنام شورا جهت نوعی خدمت است و در ذات امر، تحت هیچ شرایطی خود به هدف تبدیل نمی شود. آنچه اخیرا در اهواز شاهد آن هستیم دقیقا خرق قاعده فوق و تبدیل شدن برخی ائتلافات به هدف بجای وسیله و گمراه کردن کاندیداها در این شبه دکان مشتق از مدرنیته!!! است، بگونه ای که همه توان کاری و انرژی برخی نامزدان صرف این نحوه بقاء در همجواری این حبابهای مصنوعی و همجواری در مجاورت جنگ های روانی به راه افتاده شده و ناخواسته چشمان خود را از اصل رقابت و امیدهای باقیمانده خود بسته و عملا از قافله تبلیغات و تقویت سبد آراء باز مانده اند و…!!.

تبدیل شدن یک ائتلاف به یک پروسه زمانی طولانی با توجیه حاکمیت شفافیت و انتخاب بهترینها و ناکامی در تحقق حداقلی این توجیه، بنوعی مصداق دست اندازی و تطاول به حقوق بخش عمده ای از موتلفین و کاندیداهایی است که تحت تاثیر بزرگنمایی بیش از حد قرار گرفته اند، است، زیرا یک مجموعه مدعی مردم سالاری هیچگاه اعضای خود را به چشم ابزار نمی بیند همچنین روند های دمکراتیک ائتلافی در حداقل ترین وجوه و حالات خود منتهی به خروجیهای دیکتاتورانه و از قبل تعیین شده نمی شوند. برخی بازیهای موسوم به ائتلاف های اهوازی مصداق بارز فرار رو به جلو با هدف اثبات حقانیت دمکراتیک خود است با این تفاوت که خط پایان این فرار سریع (همراه با سر و صدا و ساز و تمبک) چیزی جز پناه بردن به دامان ایستگاه منفور دیکتاتوری و سهم خواهی نبود.

تصور اینکه یک ائتلاف دیگران را به نگاه ابزاری به مقوله کاندیداها متهم کند و دقیقا در واکنش به چنین ادعای اثبات نشده ای شکل بگیرد، انگاه خود ناقض همه عهود مورد ادعایش (حتی با همراهان خود) بشود در حقیقت همان بازی غلطی است که حتی اگر چیزی بنام پیروزی !!!!! به همراه داشته باشد، بعنوان یک نقطه تاریک و منفی در اذهان باقی می ماند. ائتلافهایی که در یک مقطع از باصطلاح حرکت دمکراتیک خود به یک کارخانه بزرگ یا نظام اداری بسته و بروکراتیک تبدیل شده و برای تهیه و خارج کردن محصول سفارش شده خود، تعداد زیادی از اشخاص متخصص و قوی را تنها به قصد گرم ماندن بازار مکاره خودساخته خود، در بازی نفس گیر بله و خیر واسطه ها، نگاه داشته و پس از پایان نقش خواسته شده، آنها را بشکلی که شاهد آن بودیم، رها ساختند و… باید توجیه گر روند پیش گفته (حداقل) برای بخش عمده ای از منسوبان بازی خورده خود باشند.

آری پرونده برخی ائتلاف های اهوازی با تکیه بر اصل مشارکت و عقلانیت و بهره مندی از موجه ترین نیروها و بشرط استفاده از نیرومندترین نامزدها آغاز اما به انسدادی ترین شکل ممکن خاتمه یافت یا بسته شد. هدف از ذکر این مقال تنها تاکید بر این نکته ظریف و گوشزد کردن آن به نامزدهای راه نیافته به این قبیل ائتلافات بیش از حد فربه شده !! این است که نباید تصور کنند نفس ورود به این تجمع های کدر، هدف است بلکه هدف در ورود به شورای شهر (بعنوان محل خدمت) است، اما آن ورود ملازمت پایاپای و دقیقی با بوق و کرناهای به پا خواسته از اردوگاههای ائتلافیون ندارد و صرف نظر از هر نتیجه (راه یابی یا عدم آن) بهترین راه اتفاقا در خلاص شدن نسبتا زودهنگام از فضای مبهم، سنگین و پر تردید و بلاتکلیفی است که در آن قرار داشتند، است.

بقاء و ماندگاری در فضای بیم و امید و گرو قرار دادن همه آنچه می شود به گرو گذاشت، با اصل خدمت و استمرار یک نیروی سیاسی یا اجتماعی در تضاد آشکار است و همینکه از سایه پر استرس دستگاه بشدت پیچیده و کلاف سر در گم ترسیم شده (یعنی قرار گرفتن یا نگرفتن در لیستهای ائتلافی) خلاص و رها شده اند، بزرگترین پیروزی است زیرا این امکان وجود دارد که از مدت باقیمانده بتوانند بهترین استفاده را ببرنند. اخراجیهای بیرون از ائتلافهای حجیم شده اهوازی باید بدانند که تنها از یکی از وسایل احتمالی کمک کننده رسیدن به هدف (و نه همه آنها) بازمانده اند و بهترین راه منسجم کردن بیسهای آراء پایه خود و بکارگیری تلاش حداکثری در این زمینه است، که اتخاذ چنین تصمیمی شرافت خواهد داشت به آنهمه خرد شدن و تیکه تیکه شدنهایی که طی چند روز گذشته به تلخی تجربه کردند.
? توضیح: این نوشتار زبان حال بسیاری از موتلفه های مدرن شده اهوازی است و لزوما اختصاص به مخاطب خاصی ندارد.

? ادامه دارد…

 علی عبدالخانی
 چهارشنبه بیستم اردیبهشت ۹۶