سقوط در ورطه تهدید !

پس از انتصاب کهرام به ریاست ستاد استانی روحانی و بی توجهی به قاعده ضرر و زیان و عدم اعتناء نسبت به هشدارهای جمع کثیری از دلسوزان و به تبع آن انتصاب کعبی نماینده چهار دوره مردم آبادان بعنوان نائب رییس ستاد مذکور، با خبر شدیم که شخص اخیر الذکر از سمت خود استعفا داده […]

پس از انتصاب کهرام به ریاست ستاد استانی روحانی و بی توجهی به قاعده ضرر و زیان و عدم اعتناء نسبت به هشدارهای جمع کثیری از دلسوزان و به تبع آن انتصاب کعبی نماینده چهار دوره مردم آبادان بعنوان نائب رییس ستاد مذکور، با خبر شدیم که شخص اخیر الذکر از سمت خود استعفا داده است.سایت هورنیوز این خبر را پوشش داده و در قالبی استدلالی و به شکلی تلویحی به شخص استاندار در خبر خود اشاره داشته که این امر منجر به تهدید این رسانه به شکایت از سوی کعبی شده است.

این اتفاق که در مفهوم اصلاح طلبی یا دمکراتیک همچنین با توجه به ملازمت سرعت در تهیه و انتشار اخبار با بروز خطاهای احتمالی اصولا جزء امور قابل اغماض تلقی و آثار اقتداری همچون تهدید به شکایت بر آن بار نمی شود و…از طرفی اصل و ماهیت خبر همان استعفای پر علامت کعبی است که اتفاق افتاده و قطعا چنین اتفاقی ناشی از یک سهو نبوده بلکه عوامل معینی ادامه فعالیت کعبی بعنوان نائب رئیسی را سد کرده است وگرنه چگونه ممکن است که ۷۲ ساعت قبل با کمال رضایت و امتنان، این عنوان را بپذیرد و سه روز بعد آن را رد کند.

بدون شک این بازگشت کامل از آن تصمیم (که با پوشش سنگین خبری هم همراه بود)، ناشی از موانع بوده است، فرض محال اینکه رفتار پذیرش سریع و بازگشت سریعتر نامبرده را مبتنی بر عبث بدانیم که با توجه به سوابق موجود از ایشان اتخاذ تصمیمهای عبث گرایانه غیر ممکن است… لذا یک رسانه بر اساس یک سری داده، یکی از احتمالات منطقی را اولا وجود موانع در مسیر فعالیت کعبی، ثانیا کاستن از اختیارات ایشان تعبیر کرده است که چنین خبر، تحلیل یا تعبیری تحت هیچ عنوان ماهیت مجرمانه نداشته و در معنایی دقیق، فاقد وصف کیفری است، خصوصا اینکه احراز قصد یا سوء نیت در این قبیل اتهامات، واقعا امری سخت خواهد بود.

از زاویه ای دیگر بکارگیری این ادبیات مملو از تهدید و در عین حال ابهام، در ذات امر نشانگر ماهیت اقتداری و غیر تسامحی و بدور از مفهوم اصلاح طلبی برخی داعیه های این مفهوم انعطافی-انبساطی دارد و چنانچه در سلسله مباحث انتقادی مرتبط به انتصاب کهرام بعرض رساندیم، حاصل و محصول این قبیل رویکردها، اتخاذ تصمیم ها و نگاههای محفلی-انتفاعی به امر انتخابات و تعامل با مخاطبان از جمله رسانه ها، چیزی جز غروب یا افول آراء روحانی در چشم انداز جغرافیای استان خوزستان در انتخابات پیش رو نخواهد بود.این اوج بی هنری است که یک رسانه را تنها بخاطر یک تحلیل یا تعبیر و در بدترین حالت بخاطر یک سهو یا خطاء تهدید به شکایت کنیم و از تبدیل شدن آن به یک رسانه کاهنده در بحث ستاد استانی روحانی ابایی نداشته باشیم، این همان تعامل انتقامی-تهدیدی و بسیار خطرناک به حال سبد رای روحانی است که تصمیم گیران تهران نشین احتمالا از آن اطلاع دارند یا ندارند و الله اعلم.

علی عبدالخانی
چهارشنبه ۳۰ فروردین۱۳۹۶