دولت و صنعت مدرن آب دزدان!

چند وقتی بود که دچار یاس تلخی بودم، آنچنان که گاه از شرم کلمه توان نوشتنم نبود، به دیروز پیش از انتخابات که نگاه می کردم و کلمات و صداهای آن روزها که به یادم می آمد؛ از اینکه حتی یک نفر را به نوشتن نامی در برگه رای متقاعد کرده باشم، از خودم مایوس […]

چند وقتی بود که دچار یاس تلخی بودم، آنچنان که گاه از شرم کلمه توان نوشتنم نبود، به دیروز پیش از انتخابات که نگاه می کردم و کلمات و صداهای آن روزها که به یادم می آمد؛ از اینکه حتی یک نفر را به نوشتن نامی در برگه رای متقاعد کرده باشم، از خودم مایوس می شدم و از رفتارهای پس انتخابی برخی که نان را هر روز به نامی می خورند و … امروز اما در مجلس قانونگذاران کشور اتفاق خوبی باعث شد کمی امیدوار شوم، امید اینکه راه رفته چندان هم کج نبود و ما مسیری که رفتیم را به اشتباه تام نبوده، امروز نمایندگان ما روسپیدمان کردند و این امیدواری باقی است که صدای رنج مردم خسته مان از این حنجره ها غریو فریادی شوند در گوش های ناشنوایی که تنها صدای ابلیس را می شنوند و چکاچاک سکه های منفعت را.

اما در خبرها آمده بود که پس از غریو به حق نمایندگان استان، جلسه ای با معاون رییس جمهور منعقد شده و معاون مذکور در برابر ادله علمی و قانونی نمایندگان در باب کربلای تشنه خوزستان قرار گرفته و صنعت آب دزدان، نمی خواهم بگویم این جلسات مفید فایده نیستند که به تجربه دریافته‌ایم نیستند،اما باید اذعان کرد که اعلام موضوع و مشکل انتقال آب ولو با نگاهی کاملا دانش بنیان چندان اثرگذار نخواهد بود ، همچنانکه تا امروز هم نبوده چرا که موضوع انتقال آب مبتنی بر مفاهیم علمی نیست بلکه تماما حاصل پیگیری و زحمات شریف یک مشت لابیمن و دلال و گانگستر مافیایی است!

در واقع تصمیم سازان سپاهانی و کرمانی و یزدی و… ((احتمالا جمع مستان گسترده تر خواهند شد!)) با تکیه بر ثروت ملی خاصه نفت، در حال ویران کردن زمین ثروتمند خوزستانند و بحث آب شرب و … کاملا بی بنیاد است، اینان یعنی همان گانگسترهای مافیای آب با فعال کردن شدید لابیست‌های خود در دولت، حتی توانسته اند مصوبات محرمانه بگیرند تا در خاموشی محض کار آب‌دزدی را ادامه دهند و آیا دولت در این باب جهل به موضوع دارد؟! آیا نمی داند که عنصر پاکیزه آب کارون و …به چه لجنزاری بدل شده؟! یعنی واقعا دولت تا به این اندازه جاهل است؟! طبعا نه، پس چه چیزی باعث می شود جان نزدیک به پنج میلیون انسان ایرانی در این جغرافیای زرنگار بی اهمیت تلقی شود؟!

پاسخ را باید در فعالیت سیاه مافیای آب دید، مافیایی که عناصرش تا قلب سازمان های متولی آب در خوزستان هم نفوذ کرده اند و همین است که می بینیم این سازمان ها به کشاورز بومی خوزستان اجازه کشت محصول و برداشت آب را نمی دهند اما در عوض کشاورز سپاهانی می تواند حتی محصول تشنه آبی چون برنج را بکارد و شالیزارهای رویایی بسازد. پس نمایندگان محترم ضمن اصرار بر موضع علمی خود می باید راهی برای مبارزه با این گانگسترهای آبی بیابند و با تشکیل یک لابی در مرکز سیاست ورزی کشور، در برابر لابی من های شیطان صفت ایستادگی کنند، در این داستان می توان و باید از توان جنابان شمخانی و رضایی استفاده کرد، تا این بزرگواران نیز بالاخره فرصت خدمت به مردم مظلوم خوزستان را بیابند

دکتر غلامرضا جعفری