آزاد سـازی خرمشهـر؛ نمـاد مقـاومت، وحدت و همبستگی!/ امل درویش

بر فراز مسجد جامع و پل نیمه مخروب خرمشهر پرچم ایران به اهتزاز در می آید. گرمای آفتاب سوم خرداد 1361 بر حرارت جشن پیروزی حماسه ملی و غرورآفرین آزادسازی خرمشهر می افزاید. در نبردی نابرابر سرانجام پس از 578 روز، خرمشهر پیروز می شود. شور و شعف وصف ناشدنی ای به راه است. مردم […]

بر فراز مسجد جامع و پل نیمه مخروب خرمشهر پرچم ایران به اهتزاز در می آید. گرمای آفتاب سوم خرداد 1361 بر حرارت جشن پیروزی حماسه ملی و غرورآفرین آزادسازی خرمشهر می افزاید. در نبردی نابرابر سرانجام پس از 578 روز، خرمشهر پیروز می شود. شور و شعف وصف ناشدنی ای به راه است. مردم و رزمندگان به هم تبریک می گویند. در هر کوچه و پس کوچه و محفلی پچ پچ های توأم با غرور ملی به راه است که حکایت از شیرینی پیروزی‌ای مشابه پیروزی انقلاب 57 در ایران زمین دارد. مردم می گویند؛ سرانجام، خرمشهر آزاد شد.

gdfg

آنها می دانند شعف حاصل از پیروزی دلچسبی که نصیبشان شده تنها نتیجه‌اش آزاد سازی یک شهر و اراضی اشغال شده توسط دشمن نیست. اما گویی همه ایران آزاد شده است. فتح خرمشهر، سخن از حماسه ملی غرورآفرینی دارد که دست تک تک مردم ایران در آن به هم گره خورده است. زمان در چشمان مردی که در عملیات آزادسازی خرمشهر حضور داشته و می داند بر این شهر چه گذشته، متوقف می شود وقتی که از او می پرسی خرمشهر چگونه آزاد شد؟ «عبدالمجید عقیلی» به خاطر می آورد. نیمه‌های شب است.

جنوب غربی ایران، خرمشهر، 4 آبان 1359. تیر، ترکش، خمپاره، باران آتش است که از آسمان می‌بارد؛ خرمشهر، خونین شهر شد. سیاهی شب است و مخروبه‌های به جا مانده از لوث وجود اشغالگران بعثی که اکنون ادعای صاحبخانه بودنش را در بوق و کرنای جهانیان کرده بود. اگر توان بازپس‌گیری خرمشهر را داشتند کلید بصره را به آنها می دهم؛ اینها سخنان«صدام»، فرمانده نیروهای بعثی است که در رسانه های غربی ادعا می‌کند. بر روی هر دیواری که هنوز پابرجاست نوشته شده «جئنا..لنبقی» یعنی، آمده ایم که بمانیم. شبیخون، در جنگی نابرابر با تجهیز لشکرهای مستقر در جبهه خرمشهر و نیروهای تازه نفس بعثی ها، به کوچه و پس کوچه های شهر رسیده؛ سرانجام، خرمشهر سقوط کرد. اما مقاومت همچنان در جبهه های نبرد در آبادان و خونین شهر ادامه دارد؛ دشمن تا مغز استخوان و دندان مسلح است.

در مقابل اما نیروهای انقلابی و مردمی بدون تجهیزات توپخانه‌ای و زرهی سرسختانه زیر آتش جنگ مقاومت می‌کنند. زمان به کندی پیش می رود، جهنم بمباران و آتش و خون تمامی ندارد. زمان در جنگ و خون متوقف شده است. صبح خونین دیگری از راه رسیده، دیوارهای مخروبه شهر اِشغال شده، مزین به ترکش و خمپاره است. مزدوران بعثی خوش و بش کنان در خیابان ها قدم می زنند و برای آینده و زندگی خود رؤیابافی می‌کنند؛ دایر کردن خط اتوبوسرانی و تاکسیرانی بین بصره تا خرمشهر برای نیروهایشان در حالی که در مناطق جنگی معنایی ندارد گواه بر این ادعاست. تقویم، خرداد ماه 1361 را نشان می دهد. در آن سوی کشور، ارتش جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی«علی صیاد شیرازی» و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی«محسن رضایی» در طراحی و ساماندهی عملیاتی برای بازپس‌گیری خرمشهر می کوشند.

خرمشهر، یعنی ایران و ایران در چنگال متجاوزان در خطر هجوم وسیع دشمن به منافع ملی، نظامی و سیاسی است؛ به همین خاطر است که صدام با دندان گردی در حفظ تنها برگ برنده اش با چنگ و دندان می‌کوشد. آنچه خونین شهر انتظارش را می کشد، عملیاتی سرنوشت ساز است. گرهی که با تقوا، ایثار و مجاهدت فرماندهان ایرانی، رزمندگان اسلام، نیروهای انقلابی و نیروهای مردمی امید به باز شدن دارد. آخرین اخبار حاکی از انجام عملیاتی با نام«الی بیت المقدس» با رمز«یا علی ابن ابی طالب (ع)» در اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان است. عملیاتی که هدفش باز پس گیری شهر نیست؛ بازپس گیری هویت و حیثیت ملی است که از لحاظ نظامی، نقطه عطف مقاومت و پیروزی و همچنین حماسه صیانت از منافع و سرمایه های ملی به شمار می آید. دشمن هر لحظه بر فشار خود در جبهه های نبرد می‌افزاید. درگیری ها ادامه دارد.

آخرین و چهارمین مرحله از عملیات در سال دوم جنگ در حال انجام است. روز به روز بر تعداد نیروهای داوطلب از سراسر کشور اضافه می شود. آن طرف دیگر جنگ اما، عراقی‌ها مطمئن‌اند کار تمام است. آنها آمادگی مقابله با عملیات بیت المقدس را دارند. عراقی‌ها تا 10 اردیبهشت به مدت یک ماه شبانه روزی کار کرده اند، موانع مهندسی، میدان های مینِ منظم و مستحکم را برای خود و خطوطی که در اختیار دارند قرار داده اند. پشت موانع و میدان های مین، سنگرهایشان را طوری طراحی کرده اند و تیربارها و دوشکاهایشان را در آن ها قرار داده اند که هیچ جنبنده ای از تیررس اش در امان نباشد. در خلال عملیات، محورهای هجومی قرارگاه قدس، قرارگاه فتح و قرارگاه نصر را عراق ناکام می گذارد.

تنها قرارگاه محور هجومی هویزه و جفیر به دلیل اطلاعات دقیق و نوع طراحی های متنوع در عملیات بیت المقدس به اهداف خود می‌رسد و عراقی ها را غافلگیر می کند. این رزمنده دفاع مقدس خاطرات خود را با لبخندی غرورآمیز ادامه می‌دهد و می‌گوید: جایگاه حماسه سوم خرداد در تقویم ملی کشور از آن جهت قابل تأمل است که این عملیات با محدودیت‌های تسلیحاتی، گرمای شدید و توان ناکافی نیروها تنها با عنصر انگیزه و باور به پیروزی و نقش همگانی ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و نیروهای مردمی به نتیجه رسید و5860 کیلومتر مربع را آزاد کرد و عراق و حامیانش را دچار تردید. به اعتقاد کارشناسان خارجی، شکست عراق، شکستی مفتضحانه بودکه در جنگ جهانی دوم هم اتفاق نیفتاده به لحاظ تعداد تلفات و جمعیتی که اسیر شدند با وجود آن همه مهندسی میادین مین و … این کارشناس نظامی می افزاید: عملیات آزادسازی خرمشهر به لحاظ ملی یک عملیات تاثیرگذار برافکار جهانیان بوده و هست. شورای امنیت و سازمان ملل بالاخره گوششان شنوا شد. آنها حقانیت ایران و ظلم وارده را قبول نداشتند. شکست بعثی ها، نتیجه تزلزل دفاعی و حامیانشان بود. فتح خرمشهر به لحاظ سیاسی، حوزه بین الملل، حوزه دفاعی و افزایش روحیه ملی مثل دوران فتح اسلام بود. عراق با آن همه تبلیغات و شعار 19600 افسر، درجه دار و سرباز اسیر و 16 هزار کشته و مجروح را که بخش اعظمی از آن در خرمشهر بود، متحمل شد