مردم و کیش حاکمان! / بقلم سیدلطیف فاضلی

بررسی ساختارهای اجتماعی استان خوزستان گویای پدیده مبارک تجمع اقوام و عشایر مختلف در این استان است که فرصتی برای دولت جهت استفاده از پتانسیل های آنان ایجاد کرده است؛ همانطوریکه در 8 سال جنگ تحمیلی این فرصت مغتنم شمرده شد و اقوام وعشایر غیور استان خوزستان برای دفاع از اسلام و نظام و خاک […]

بررسی ساختارهای اجتماعی استان خوزستان گویای پدیده مبارک تجمع اقوام و عشایر مختلف در این استان است که فرصتی برای دولت جهت استفاده از پتانسیل های آنان ایجاد کرده است؛ همانطوریکه در 8 سال جنگ تحمیلی این فرصت مغتنم شمرده شد و اقوام وعشایر غیور استان خوزستان برای دفاع از اسلام و نظام و خاک وطن خود در کوره های آتش دشمن سوختند؛ انتظار می رود در فضای جدید بعد از جنگ فرصتی برای نقش آفرینی مردم استان از رهگذر دموکراسی فراهم شود.

دموکراسی مقوله است که بشر امروزی بر آن تکیه زده و سعی در توسعه چنین مفهومی برای سهیم شدن در سرنوشت خود دارد؛ با رویکرد اینچنینی، احزاب نقش اصلی در انتقال قدرت و تحقق دموکراسی را بازی می کنند؛ احزابی که امروز در خوزستان از شرکت در معادلات قدرت بدور مانده و نتوانستند نقش اصلی خود را ایفا کنند.با بررسی اجمالی از دلایل مهم عدم تقویت احزاب را می توان به عدم همکاری حکومت ها با احزاب از دوران مشروطیت تاکنون، اشاره کرد.احزاب درمقاطعی که اجازه بروز پیدا کرده اند بخوبی رسالت خود را انجام داده و در سیر تاریخی اقبال مردم نسبت به تحزب مشهود است.عدم تقویت احزاب در ایران به چالشهایی منجر می شود که استان خوزستان از آنها بی بهره نیست.چالش های موجود در استان را می توان :

1.عدم اجرای قانون به دلیل قانون گریزی مدیران و وجود نگاه قومیتی در بین آنان

2.عدم تحمل انتقاد از سوی مسئولین استانی در سطوح میانی و کلان استان

3. عدم پاسخگو بودن نمایندگان درمورد وظایف نظارتی و نقش آنان در برخی انتصابات استانی و منطقه ای خود چالشی ست که فعالتر شدن احزاب را می طلبد.

4. فردگرایی در اداره‌ استان بجای خرد جمعی که چالش جدی برای استقرار دموکراسی ایجاد کرده است.

5.ترجیح منافع فردی و قومی بر منافع عامه مردم؛ درصورتیکه علل پیدایش احزاب را خدمت به سلیقه های مختلف مردم و انتخاب طریقه حکومت برمردم میدانیم و عدم تشکیل احزاب پویا و مستقل از حکومت و یاعدم توسعه احزاب، باعث پاسخگو نبودن مسئولین شده است.

6.عدم تبیین قوانین برای مردم و آگاه نمودن توده عظیمی از مردم نسبت به حقوق شهروندی خود از چالشهای جدی تلقی می شود که باعث ایجاد فضای امنیتی و استفاده ابزاری از جهل عمومی و فرصت یافتن برخی مسئولین و سوءاستفاده های احتمالی می شود.

7. یکی از شاخصه های احزاب مردمی بودن و خاستگاه آنها از بطن مردم است که این روزها استفاده ابزاری برخی افراد از اسلام و ولایت فقیه در جهت مطامع و مصالح شخصی و گروهی به دلیل خلاء وجود احزاب، اهمیت آنها را دوچندان کرده است؛ ولایت فقیه اصل اساسی و پایه اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و مورد تایید قانون اساسی و بالطبع احزاب می باشد.

8. استفاده از مدیران با فکری توسعه نیافته و با تفکر محدود عشایری که تمرین همزیستی با سایر افراد را نداشته و چالشی جدی در تحقق دموکراسی و حقوق شهروندی ایجاد کرده اند.

9.رواج تهمت ها و برچسب های مختلف که افراد شناسنامه دار حزبی را هدف قرار داده و عدم تحقق احزاب و تقویت آنها در استان را دامن زده اند و اقبال عمومی نسبت به تحزب را کاهش می دهند.

در پایان ذکر این مطلب ضروریست (الناس علی دین ملوکهم )اگر امروزه احزاب تقویت نمی یابند و دموکراسی و حقوق شهروندی تحقق نمی یابد، ریشه آنرا در روشنگریهای اجتماعی و فرهنگی و عدم التزام برخی دولتمردان کشوری و بخشی به قانون و تخطی از قانون و شریعت و نادیده گرفتن مردم در تصمیم گیریها که گلوگاه اصلی چالش است باید یافت.مردمی که امام علی (ع) آنان را اصلی ترین عنصر تشکیل حکومت خود می داند و 25 سال سکوت، نمونه عملی مردم سالاری را به ما می نمایاند.

سیدلطیف فاضلی
1393/8/