حرکت قطار پیشرفت از کج راهه ،‌توسعه خوزستان را به ایستگاه تحول نمی برد

سید شریف موسوی آل سید عرب : در زمان جنگ تحمیلی تفاوت قدرت نظامی ما و عراق به ضرس قاطع اگر به نسبت یک به ۱۰۰ نبود مطمئنا با یک اختلاف کمی از این رقم نیست که این تفاوت در سخت افزاری خصوصا در زمان های مبادله اتش و اتش تهیه خودرا نشان می داد […]

سید شریف موسوی آل سید عرب : در زمان جنگ تحمیلی تفاوت قدرت نظامی ما و عراق به ضرس قاطع اگر به نسبت یک به ۱۰۰ نبود مطمئنا با یک اختلاف کمی از این رقم نیست که این تفاوت در سخت افزاری خصوصا در زمان های مبادله اتش و اتش تهیه خودرا نشان می داد . برای جبران این نقیصه مهم نیروهای خودی دو استراتژی را در پیش رو داشتند .

 افزایش نیروهای بسیجی مخلص و وفادار و گوش به فرمان است و این نیروها از هیچگونه جانفشانی دریغ نکرده و کشته شدن در راه عقیده را افتخاری بزرگ می دانستند . دومین استراتژی استفاده از نیروهای بومی خبره و آشنا به مناطق جنگی که باعث ایجاد یک شبکه اطلاعاتی و عملیاتی کارامد می شد . اما نکته بسیار مهم در این مسئله، همراهی فرماندهان رده های مختلف سپاه در ماموریتهای شناسایی بود که علاوه بر اینکه دقت افراد بومی را افزایش می داد موجب آشنایی فرماندهان با مناطق جنگی ازیک طرف و از طرفی دیگر ورزیده شدن ودر جریان قرار گرفتن از جزئیات و اتفاقات در حال وقوع در دو جبهه خودی ودشمن شده و اتخاذ تصمیمات واقع بینانه و غیر منفعل را برای انها راحتر می نمود . حال از ذکر این مقدمه در این نوشته دو هدف را دنبال می نمایم که یاد اوری شرایط وروزهای افتخار افرین جنگ باشد و دومین هدف با توجه به اینکه دولت مردان جمهوری اسلامی همیشه این جمله را تکرارمی فرمایند که ” ما در شرایط یک جنگ تمام عیار هستیم ” لذا ایجاد امادگی ذهنی برای این عزیزان جهت پاسخ دادن به چند پرسش بسیار ضروری می باشد .

۱- استفاده از افراد کم تجربه و یا بی تجربه و عمدتا بی سواد به امر مدیریت دراین شرایط جنگی با کدام منطق منطبق می باشد ؟

۲-ایا تجربه ۱۸ ماه استفاده از روش های منفعلانه و اتش نشانی صفت ، و معالجه معلولها بجای بررسی علل ، زمان کافی برای تجدید نظر با عنایت به شرایط وخیم ایجاد شده از این عملکرد نیست ؟

۳-دولتمردان محترم همه بحرانهای امنیتی و اقتصادی وغیره را از قبیل تورم و گرانی ، مسمومیت دانش آموزان و اعتراضات و حتی کرونا و… را به عوامل دشمن خارجی منتسب می نمایند لذا در صورت قبول این مسئله ایا نباید به ضعف و ناکارمدی عوامل انسانی و نحوه مدیریت متصدیان امور که اینچنین کشور بی در و پیکری را ساخته اند که عوامل دشمن ازادانه وراحت به ایجاد توطئه وبرهم زدن امنیت می پردازند یقین پیدا کرده و ضرورت بازنگری کلی در خصوص روشها و انتصابات رانتی و خارج از ضوابط در استانها که عمدتا با دخالت نمایندگان و افراد ذی نفوذ و ذی فشار صورت می گیرد را مد نظر قرار داد؟

۴-در خاتمه پیشنهاد می شود بجای ایجاد تفرقه و تقسیم بندی مردم به خودی و غیر خودی و حدف نیروهای مخلص،ووطن دوست و همچنین اهتمام ورزیدن به کارهای کوچک ، باید به مسایل کلان کشور پرداخته و ضمن قبول ضعف و قصور خود شهامت بخرج داده و در پی اصلاح خود و روشهای غلط اقدام نمایید که فردا دیر است و انگشت ندامت به دهان گرفتن را هیچ حاصلی نیست .