تهی از فایده!

عباس مدحجی: تغییر استاندار خوزستان ولو یا تعریف و تجمیدهای تکراری و رزومه ی امنیتی ، برای ما خوزستانی ها دیگر هیجان خاص ندارد. رویه ای که طی سالها، هم شاهد آغاز پُر طمطراقش بودیم هم پایان مبهم و تلخش. خاطره ی حضور سه استاندار اخیر (شریعتی ، سلیمانی دشتکی و خیلیان) هم گواهیِ قابل […]

عباس مدحجی: تغییر استاندار خوزستان ولو یا تعریف و تجمیدهای تکراری و رزومه ی امنیتی ، برای ما خوزستانی ها دیگر هیجان خاص ندارد. رویه ای که طی سالها، هم شاهد آغاز پُر طمطراقش بودیم هم پایان مبهم و تلخش. خاطره ی حضور سه استاندار اخیر (شریعتی ، سلیمانی دشتکی و خیلیان) هم گواهیِ قابل ترجمه ی همین مدعاست. اما از آنجا که پیش داوری مذموم است جهت اطلاع حسینی محرابی که مدیریتش بر استان را از خرمشهر آغازید و ادعای دراز کردن دست یاری و دوستی به سوی رسانه ها و طبعا افکار عمومی کرد ذکر چند نکته ی جاری در خرمشهر ممکن است تهی از فایده نباشد. خرمشهری که زیر بار بی تدبیری و مدیران رانتی، هم از سوی مجموعه مدیریت کشوری در وزارت کشور و هم مجموعه منطقه آزاد اروند از سوی وزارت اقتصاد کم جان شده و زخم های عمیقی بر پیکره اش نشسته و در جدال به مهاجرت فرزندانش است.

تاریخ مدیریت خرمشهر بعد از انقلاب و جنگ، کم، بحران و بی مایگی بخود ندیده اما انتظار بود رفته رفته این چالش مرتفع گشته و تبدیل به ظرفیت شود. انتظاری که واهی بودنش هر روز بیشتر از روز قبل بر همگان روشن میگردد و تصویر دیروزش زیباتر از امروزش شده. خرمشهری که رئیس جمهور عید امسال را از مسجد جامعش به مردم ایران تبریک گفت، خرمشهری که فرماندار ویژه دارد، تحت نظارت استاندار ویژه است و مدیرعامل منطقه آزادی هم بر پیشرفت مضحکش نظارت دارد.

در حال حاضر خرمشهر شورای شهری دارد که سه عضو حاضر آن و یک عضو حذف شده اش سابقه بازداشت دارند. بازداشتی که آخر هم برای افکار عمومی و مردم علت و چند و چونش مشخص نشد و برائت یا مجرمیت این افراد با ذکر حتی جزئیات ابتدایی علیرغم آزادیشان هنوز در ابهام است. شورای شهری که مدتهاست از پسِ ابتدایی ترین وظیفه اش که انتخاب و انتصاب شهردار است عقب مانده و فقط به نسخه تمدید سرپرستی اعتقاد داد. نسخه ای که قطعا دردهای مزمن خرمشهر را دوا نیست اما گویا باب دل خیلی از کسانی ست که دلی در گرو منافع دارند.

شهردار، دیگر قله ی مدیریتی شهری ست که خرمشهر از آن هنوز هم محروم است. نه سرپرستی که در حال حاضر هست برای شهرداری تایید میشود، نه سرپرست دیگری که انتخاب شد پذیرفت که بیاید و نه شهرداری که رای آورد هنوز تعیین تکلیف شده و تمام اینها در حالی ست که وضعیت پلها، بلوار ساحلی‌، جمع آوری زباله، سیما و منظر شهری و دیگر بخشها چیزی از فاجعه کم ندارد. ساخت و سازهای رانتی، استخدام های خلق الساعه و آتش نشانیی که علیرغم تایید مجوز ساخت ساختمان های مرتفع، امکانات اطفای حریق احتمالی شان را ندارد هم مزید بر علت است.

فرمانداری هم دست کمی از دو ظرفیت بالا ندارد. منفعل ترین مدیریت ها را شاهد هستیم در حالی که چند اداره هنوز رئیس یا مدیر ندارند یا روند تغییر برخی مدیرانشان آنقدر مسکوت و بی ربط و مبهم است که گویی از علنی کردن آنها واهمه ای ست. در برنامه ریزی و عمران نه تنها شاهد پویایی و حضور محکم نیستیم که گاها وجود این بخشها از یاد میروند. معاونت سیاسی نه تنها تعاملی با رسانه ها و افکار عمومی ندارد که فعالیت خاص و قابل ذکری از آن رصد نشده است و شاید بود و نبودش هم جز باز بودن درب اتاق تفاوتی نداشته باشد و صرفا برای ادای دین به استانداری بوده ست. تغییرات، انتصابات و روند کاری ادارات برق، گاز‌ ، ارشاد، آبفا، شبکه بهداشت و شهرداری و امثالهم گوشه ای از این کارنامه نامیمون است.

استاندار جدید خوزستان بداند که این روزها نه تنها با زندگی در خرمشهر که با قدم زدن در بخشهای مختلفش میتوان ردپای مدیریت فشل را به آسانی حس کرد. اگر کار یک شهروند به بخش های درمانی، آموزشی، خدماتی، عمرانی و حتی خرید ساده از بازار بیفتد براحتی متوجه این حجم از بی برنامه گی میشود و بی اعصاب تر و خسته تر به منزل باز میگردد البته اگر در فاضلاب روبازی سقوط نکند یا در ترافیک پشت پل های خرمشهر تصادف نکند.

این در شرایطی ست که دودی هم از کُنده ی نماینده شهر بلند نمیشود. هرچه از زمان انتخابات گذشته بجای اینکه شاهد پختگی سیاسی باشیم، فراوانی انتقادات جایش را گرفت. منفعل بودن در جاهایی که باید و فعال بودن در جاهایی که نباید به رویه ی معمول نماینده خرمشهر بدل شد. برخورد قضایی با منتقدان، امروز با شکایت اعوان و انصار به بهانه های کوچک و بزرگ تغییر موضع داده اند. از شکایت کسی که ادعای پرداخت هزینه ی کت و شلوار و بلیط هواپیما داشت تا ماجرای کارتهای بهزیستی. اینها و دیگر نواقص و نواقض هستند که شهروندان را روز به روز از نماینده ای دلسرد میکنند که نه تنها تا کنون چند نطق کارساز و بیاد ماندنی در مجلس ندارد که شاخص ترین اَکتهایش جلسه هم اندیشی با دهیاران و جذب ۱۵۰۰ کیسه آرد است. آبژه ای سرد و نمور که به نماد کسالت مدیرتی در تاریخ خرمشهر مبدل شده است.

اکنون که خرمشهر در آستانه ی مدیریت جدید استانی و احتمالا منطقه آزادی ست، انتظار میرود اندک امید باقی مانده برای این مردم رنجور، صبور و با غیرت ناامید نشود و با برنامه ای ولو مقدماتی و دیتای صحیح و مشاوره ی زیرکانه و مشفقانه با پرهیز از فضا دادن به مدیرانی که حال امروز خرمشهر و خوزستان آیینه ی تمام نمای مدیریتشان است، شاهد باز شدن فصل جدیدی از مدیریت و برنامه ریزی و باشیم و روزی این نقدها که رفت، تهی از فایده گردند.