حکیمی وعاشورا – ۱

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : یک سال وچندروز ازعروج علامه فهامه استادذوالفنون محمدرضا حکیمی می گذرد گرچه تاکنون در اطراف شخصیت ذو ابعاد ایشان درعرصه نظر و وادی عمل سخن بسیار رفته است اما همچنان جا دارد که پیرامون تقوی و خدا خواهی اش و طبع نقاد و ذهن وقادش و هندسه فکری و […]

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : یک سال وچندروز ازعروج علامه فهامه استادذوالفنون محمدرضا حکیمی می گذرد گرچه تاکنون در اطراف شخصیت ذو ابعاد ایشان درعرصه نظر و وادی عمل سخن بسیار رفته است اما همچنان جا دارد که پیرامون تقوی و خدا خواهی اش و طبع نقاد و ذهن وقادش و هندسه فکری و منظومه اعتقادی منسجم اش وخامه جذاب و شور انگیزش وتالیفات پرشمار و محققانه اش وعمق عشق وارادتش به خاندان وحی و سبک زندگی و زیست به غایت زاهدانه اش ودغدغه های بزرگش وآرمان های سترگش بیشتر وبیشترسخن درمیان آید

حکیمی چکیده وعصاره دین رادردومقوله گرانسنگ خلاصه می نمایدکه یکی توحید است ودیگری عدل، او همچون حج گزاری که هاجروار بین صفاو مروه سعی می کنددرسراسر عمرپربرکتش بین توحید وعدل هروله می نماید وبرای سیراب نمودن آدمیان تشنه کام اززلال زمزم حیات بخش آنها، آرام و قرار ندارد. بی جهت نیست که اوراهم مرزبان توحید نامیده اندوهم مرزبان عدالت چراکه آن موحدعدالتخواه ازعمق جان و بااحساس مسئولیتی مثال زدنی ، پیاپی یاازتوحید می گفت یا برای عدالت می نوشت

 حکیمی درنامه ای که درسال ۸۱ به فیدل کاسترو می نویسد بازهم برهمین دومعنا تاکیدمی کند:” سعادت دنیوی واخروی انسان باتکیه بردو پایه بنیادین تامین می شود توحید که رابطه انسان باخداوند را تصحیح می کند وعدل که رابطه انسان باانسان ودیگر موجودات را تنظیم می نماید. آنگاه نیز که شعر پرمغزصاحب بن عباد آن اندیشمند بزرگ را درکتاب *عاشورا مظلومیتی مضاعف  ذکر می کند گویی وصف حال خویش را بازگو می نماید:

“لوشق عن قلبی یری وسطه
خطان قدخطابلاکاتب
العدل والتوحیدفی جانب
وحب اهل البیت فی جانب

اگر دل مرا بشکافند دوخطی که دست غیب نوشته درآن می بینند یک خط نوشته است توحید وعدل ویک خط نوشته است دوستی ومحبت اهل بیت پیامبر ( ص) خلاصه اینکه از نگاه حکیمی نمی توان ندای توحید سرداد اما فریاد عدالت جویی برنیاورد عدل و توحید دوروی یک سکه اندو لازم و ملزوم یکدیگرند هرجا توحید راستین باشدبه عدالت رفتار می شود و هرجا حکم عدل و داد جاری باشد آنجا عرصه حضور توحید خواهد بود

حکیمی در سراسر عمر خویش دوسنگ محک عدل و توحید را به دست گرفته بود و اینجا و آنجا همه چیز وهمه کس را با این دو سنجه گرانسنگ می سنجید وارزش گذاری می نمود و هرجا منقصتی دراین دو باب می دید به فراخور مقتضیات و بامخاطب شناسی دقیقی ، دردمندانه ، پدرانه ، مشفقانه و هدایت گرانه ورود می نمود وآنجاکه لازم می آمد ابوذروار می خروشید. و اما نظرگاه  او به عاشورا : حکیمی به نهضت عاشورا بسیارپرداخته است اوباتبیین فلسفه وپیام این قیام انسان سازوجامعه پرداز هماره درصدداست تا مخاطب رااز روزمرگی هابه درآورده ،رسالت سنگینی که مکتب حسین ( ع) بردوش یکایک آدمیان نهاده است به آنان یادآورشود