توهم آگاهی تا رشد قوه قضاوت صحیح

جمشید کمائی : یکی از زیان بار ترین اختلالات فکری و تصورات بی پایه و اساس بشری که روز به روز هم شدید تر و قدرتمند تر می شود توهم آگاهی است . این بیماری قدیمی که در طول تاریخ همواره وجود داشته است ، نوعی بیماری یا اختلال فکری ایست که افراد تصور می […]

جمشید کمائی : یکی از زیان بار ترین اختلالات فکری و تصورات بی پایه و اساس بشری که روز به روز هم شدید تر و قدرتمند تر می شود توهم آگاهی است . این بیماری قدیمی که در طول تاریخ همواره وجود داشته است ، نوعی بیماری یا اختلال فکری ایست که افراد تصور می کنند ، هر آنچه لازم است را می دانند و هر آنچه می دانند ، هم کاملاً صحیح است . لذا نیازی نمی بینند که حتی اندکی بیاندیشند یا به دیگران گوش دهند و یا نکته ای را فرا گیرند ، این ها خود را بی نیاز به مشورت و حتی سخن گفتن با دیگران می بینند .
ذهنیت این افراد نه تغییر می کند ، به این تعبیر که اصلاح شود . و نه خالی و تخلیه می شود ، به این معنی که فراموش شود و نه چیزی به آن افزوده می‌شود . نه رشد می کند و نه کامل می شود . ذهنیت این افراد برای همیشه منجمد و بسته است . مثل یک قوطی کنسرو و یا یک قالب یخ .
این مشکل وقتی به شکل بحرانی و فاجعه آور خود را نشان می‌ دهد که این افراد ، تصمیم گیرنده و تعیین کننده امور مهمی باشند . در چنین شرایطی اوضاع بسیار سخت و طاقت فرسا می شود . در حوزه های شخصی هم ، زندگی کردن ، کار کردن ، معاشرت کردن و دوستی کردن با این افراد بسیار کسل کننده و زجرآور و حتی غیر قابل تحمل می شود .
توهم آگاهی بزرگترین اپیدمی خاموش جامعه بشری امروز است . لذا به عنوان یکی از بزرگترین بیماری های شایع فکری بشر امروز هم محسوب می‌شود .
این در حالی است که ما امروزه در عصر اطلاعات و گستردگی ارتباطات به سر می بریم .
نظام های سلطه گر و استعمارگرانی که تا دیروز پایه های قدرت و استثمار خود را بر جهل و نادانی مردم استوار کرده بودند ، در عصر جدید تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا با استفاده از دنیای رسانه ها ، افکار عمومی را مدیریت کنند . چرا که امروزه مدیریت افکار عمومی مهمترین مولفه قدرت است .در سایه این قدرت است که جامعه دچار توهم آگاهی می شود .توهم دانایی باعث می‌شود تا افراد جامعه دچار غرور کاذب دانایی شوند و در نهایت بخش تفکر و اندیشیدن در جامعه تعطیل شود .

چرا که افراد به حجم وسیعی از اطلاعات دسترسی دارند اما قابلیت و توانایی تشخیص و جریان‌شناسی اطلاعات را ندارند . لذا شخص نمی داند که نمی داند و این ندانستن همراه با یک غرور کاذب دانایی است که به شدت برای جامعه امروز خطرناک است . اگر امروز در بسیاری از جوامع عده قابل توجهی از افراد عادی ، اصناف ، اقشار ، کارگران ، کارمندان ، دانشجویان ، هنرمندان ، ورزشکاران ، سلبریتی‌ها و حتی تحصیل کرده ها در هر امور و موضوعی که دارای آگاهی و تخصص لازم نیستند به راحتی اظهار نظر می‌کنند و بدتر از آن مطالبی را که دارای منابع و ماخذ معتبر نیستند را نشر و تایید می‌کنند برگرفته از همین توهم خاموش است .متاسفانه هر چه فناوری های ارتباطی و امکانات تبادل اطلاعات در زندگی بشر امروز توسعه می یابد ، انسان متوهم تر می گردد زیرا تصور می کند خیلی می داند .

لذا به نظر می رسد یکی از رسالت های آموزش و پرورش و دانشگاه ها در دنیای جدید سوق دادن دانش آموزان و دانشجویان به سمت سوی تفکر ، تعقل و اندیشیدن است .

ترویج و قرار دادن شیوه های درست اندیشیدن و تسلط بر روش های تعقلی در برخورد با موضوعات گوناگون در کتب درسی و تاکید بر رشد قوه قضاوت صحیح در دانش آموزان برای مواجه با توهم آگاهی یک ضرورت انکار ناپذیر است . …. ادامه دارد