دکتر شریعتی هنوز زنده است ؟

مهری کیانوش راد : یکی از ویژگی های شعر خوب این است که فراموش نشود و در حافظه بماند .آدم ها با  چگونه زیستن خود  ، شعر زندگی  خود را  می سراید. شریعتی از آن آدم هایی است که در زمان خودش زنده بود و  بعد از نیم قرن،  هنوز زنده است . دلیل زنده […]

مهری کیانوش راد : یکی از ویژگی های شعر خوب این است که فراموش نشود و در حافظه بماند .آدم ها با  چگونه زیستن خود  ، شعر زندگی  خود را  می سراید.
شریعتی از آن آدم هایی است که در زمان خودش زنده بود و  بعد از نیم قرن،  هنوز زنده است .

دلیل زنده بودن او این است که هنوز تکفیر می شود ، تقدیس می شود .شاید نسل جدید او را نشناسد. شاید کتاب های اعتقادی او تناسبی با جامعه ی امروزی نداشته باشد ، اما چند نکته را نباید فراموش کرد :

۱- شریعتی فرزند زمانه ی خود بود ، باهمه ی ویژگی هایی که یک روشنفکر را مقبول یک نسل می کند .

۲- با شناخت شریعتی می توان زمانه ی او را شناخت ، آشنا به احساسات جوانان و خواسته های آرمانی آنان شد و با مقایسه ای تطبیقی تفاوت نسل جدید را با نسل گذشته شناخت.با این شناخت ، پژوهشگران پاسخ بسیاری از پرسش های خود را پیدا خواهند کرد. پاسخ پرسش هایی مانند این که :

چرا شریعتی خیل عظیمی از جوانان را مجذوب خود کرد؟ کدام ویژگی شخصیتی این روشنفکر مذهبی باعث مذهب گرایی جوانان شد؟ روشنفکرانی بودند ،  که امروز نامی از بسیاری از آنان نیست .شریعتی نیز یکی از آن خیل عظیم حرکت روشنفکری بود ، مانند همه کسانی که بزرگ بودند و انسان و به دلیل انسان بودن و بزرگ بودن گاه خطاهای بزرگ می کردند و گاه خطاهای کوچکی که اگر دیگری انجام می داد ، کوچکی شخصیت آنان ، آن خطا را آشکار نمی کرد.

با وجود عیوبی که شریعتی جوان  می توانست داشته باشد و داشت ، هنوز یاد او ،ا نسان را از حسی خوش سرشار می کند ، مانند سایه سار درختی در گرمای سوزان جنوب .

۳- اگر همه ی کتاب های شریعتی را نادیده بگیریم ، کتاب ” کویر” او دلیلی بر وجود نویسنده ای ژرف اندیش است.

در کتاب کویر این گونه خود را معرفی می کند: ” وجودم تنها یک حرف است و زیستنم تنها” گفتن ” همان یک حرف.، اما برسه گونه:  سخن گفتن و معلمی کردن و نوشتن .آن چه تنها مردم می پسندند  : سخن گفتن آن چه هم من و هم مردم : معلمی کردن و آن چه خودم را راضی می کند و احساس می کنم که با آن ، نه کار ، که زندگی می کنم: نوشتن ” و نوشته هایم نیز برسه گونه : اجتماعیات،  اسلامیات و کویریات.آن چه تنها مردم می پسندند : اجتماعیات آن چه هم من و هم مردم : اسلامیات آن چه خودم را راضی می کند و احساس می کنم که با آن نه کار – و چه می گویم؟

نه نویسندگی ، که زندگی می کنم : کویریات به اعتراف شریعتی ، اصل وجودی شریعتی را در کویریات او باید جستجو کرد و مباحث فلسفی و سیاسی و غیره را به روزگاری سپرد،  که گذشته است. اما تعریفی که از کویر می کند: ” کویر نه تنها نیستان من و ما است که نیستان ملت ما است و روح و اندیشه و مذهب و عرفان و ادب و بینش و زندگی و سرشت و سرگذشت و سرنوشت ما همه است . کویر ” این تاریخی” که در  صورت جغرافیا ظاهر شده است.این عظمت بیکرانه ی مرموزی که نومید و خاموش،  خود را تسلیم،  پهن بر خاک افکنده است. “

شریعتی در کویریات خویش نیز نقادانه با نگاه تیز خود ، جامعه ی را نقادی می کند و رو در روی شاملو بعد از سرودن شعر ” من باهارم تو زمین، من زمینم تو درخت ..‌.  با او سخن می گوید ، که : آفرین شاملو  ! حالا وقت غزل عاشقی و مثنوی،  عارفی و رباعی و فلسفی و قصیده ی خراسانی نیست ، مگر تو هم به این جاها رسیده ای ؟ مگر تو هم از یک چنین خواب صبوحی پریده ای ؟

و در نهایت در کتاب کویر معتقد است ، که : “خویشاوندی میان مذهب و عرفان و هنر را تاریخ نیز شاهد بوده است ، هنرها مذهبی ترین موجودات این عالمند “
آن چه آشکار است ، شریعتی در کویر،  خود را عرضه کرده است و می توان او را و اندیشه ی او را نقادی کرد، هنری که کمتر به آن عادت داریم .

در نقادی نابودی نقد شونده مطرح  نیست ، که نقادی  بیان نقاط ضعف و قوت نقدشونده است ، با دلایلی متقن و مستند ، کاری که کمتر به آن عادت کرده ایم.