پیوند حلقه های درد – قسمت دهم

عارف خصافی : امیدی که پس از هر درد حاصل می شود ، تجربه یک عمر خاطره را در تابلوی ذهنِ انسان، نصب خواهد کرد. طرح و ایده فروش تنها آلونک خود باعث شد تا هیجانی درونی، همراه با آرامشِ روحی، حلقه های یک خانواده را متحول سازد و خوشحالی را ایجاد کند، خنده را […]

عارف خصافی : امیدی که پس از هر درد حاصل می شود ، تجربه یک عمر خاطره را در تابلوی ذهنِ انسان، نصب خواهد کرد. طرح و ایده فروش تنها آلونک خود باعث شد تا هیجانی درونی، همراه با آرامشِ روحی، حلقه های یک خانواده را متحول سازد و خوشحالی را ایجاد کند، خنده را بر لبان آنها نقش ببندد تا از تصمیم غیر عاقلانه فرزند دیگر خود برای فروش عضو بدنش جهت درمان برادر بیمارش جلوگیری کنند.

اما دغدغه ی بعد از فروش خانه و در به دری و بی پولی آنها خنده را شفاف نمی کند.ولی محاسباتی که از عالم دیگر رقم می خورد، بدون تردید روشنگر فضای آن حلقه ها خواهد شد.کسی چه می داند چگونه و توسط چه کسی پازل ها چینش می شود و ایجاد می گردد؟

بی شک ذات برخی انسان های زیبا، تجلّی گاه این تحول خواهد بود.ذاتی که وجدان را تحریک می کند و باعث جنب و جوش جهت ترمیم یک کانون می گردد.

بالاخره تصمیم و زمان آن فرا می رسد.شب هنگام درب خانه، زده می شود. همکارانِ پدر که سالیان است در کنار هم زندگی کرده بودند، جهت همدردی با حلقه های یک خانواده ی وارفته قدم پیش می گذارند، پیشنهاد روح بخش داده می شود.پیشنهادی که هرگز تصورش نبود.پیشنهادی که جزو معجزات زیبا تلقی می شود و یا شاید به تولدی دیگر منجر گردد.

پیشنهادِ خانه ی سازمانی چنان آنها را به هیجان میکشاند که گویی خون تازه به بدنشان وارد شده است.پیشنهادی را امنیت و آرامش را برای آنها هدیه کرده است، تا بتوانند بدون دغدغه و نگرانی مسیر خود را طی نمایند.همگی از طرح چنین پیشنهادی مبهوت شدند.ناگهان سکوت، فضا را فرا گرفت.پدر نگاهی به مادر کرد.

هر دوی آنها خوشحالی را در درون حبس کردند.ناگهان مادر اشکی از شوق بر گونه های او جاری شد و به بیرون از اتاق رفت.با دیدن چنین صحنه ای همگی آنها، سر به زیر کردند.آنها احساس مادر را دریافتند.

زبان تشکر همراه با اشک های شوق باز شد و تعارف ها بر کرسی نشست و حیات دیگر بر زندگی بخشیده شد.حیاتی که بی شک کائنات همگی دست در دست هم داده تا یک کانون را به امید و زیبایی بکشانند.خوب می دانند خدا برای حلقه های این خانواده زیباتر متجلّی گشت.

ادامه دارد