شهرداری را از کدام زاویه باید دید ؟!

علی عبدالخانی :صحبت می شود که نگارنده طی دو دهه گذشته همیشه منتقد شهرداریها و احیانا شوراها بوده است. اصل این سخن کاملاً درست است اما باید این را هم گفت که نگارنده طیفِ وسیعی از سوژه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را بعنوان مطالب خود انتخاب می کند و موضوع در شهرداری خلاصه نمی […]

علی عبدالخانی :صحبت می شود که نگارنده طی دو دهه گذشته همیشه منتقد شهرداریها و احیانا شوراها بوده است. اصل این سخن کاملاً درست است اما باید این را هم گفت که نگارنده طیفِ وسیعی از سوژه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را بعنوان مطالب خود انتخاب می کند و موضوع در شهرداری خلاصه نمی شود. سهم شهرداری بدلیل وسعت مخاطبان و حساسیت مردم نسبت به خدمات و عمران شهری طبعاً برجسته تر بوده و خواهد بود. ناگفته پیداست که این تمرکز بدون خلقِ مشکلات و موانع متعدد برای نگارنده نبوده و احتمالاً چنین روندِ غیراخلاقانه ادامه خواهد یافت.

برخلاف یک نگاه عامیانه که این قلم را نقدمحورِ محض می بیند، باید گفت که نگارنده مشکلی با شخصیت حقیقی اشخاص نداشته و همواره جایگاهها و عملکردها را مورد سنجش و نقدِ قانونمند قرار می دهد،* لذا پیش آمده که یک مدیر در جایی بدلیل یک اقدام منفی بشدت نقد و در جای دیگر بدلیل یک اقدام مثبت مورد تحسین قرار گرفته است. به بیان دیگر انتقاد یا تحسین متناسب با کارکردها و عملکردها صورت می پذیرد.

نکته ای که برگرفته از اصول حرفه ی روزنامه نگاری و تا حد بالایی با مقوله ی اخلاق آمیخته شده *اما هیچگاه مورد توجه مخاطبانی همچون مدیران شهری و منتخبین شورا یا مجلس قرار نگرفته، مسئله ی اعطای فرصت حداقل ۸ یا ۹ ماهه جهت ارزشیابی عملکرد آنها در این مدت است.* اینکه شخصی در بدو انتخاب یا انتصاب به میخ نقد کشیده بشود، از نظر نگارنده چنین نقدی مذموم و ناپسند تلقی می شود.

در راستای اشراف نسبی نگارنده بر مباحث مربوط به شهرداری اهواز باید گفت که وضعیت حقوقی – مالی و اداری شهرداری اهواز در طول سالهای اخیر بگونه ای است که هیچ مجموعه ی مدیریتی نمی تواند ایده ها و برنامه ها و آثار فعالیت خود را در کوتاه مدت به منصه ی ظهور برساند. اعتقاد نگارنده بر این است ‌که عدم تناسب میان هزینه ها و درآمدها، تحمیل شدن نیرو به بدنه که اصطلاحاً پُست پاشی نامیده می شود، ناهماهنگی تیم جدید با برخی محافل مدیریتی بویژه در سطوح میانی، حجم انبوه بدهیها که بطور معمول از مدیران قبلی به مدیران بعدی منتقل می شود و انرژی زیادی را از آنان می گیرد و احیاناً منجر به اعتراض های مختلف نیز می گردد و… از جمله عواملی است که مدیریت را بر هر مدیر ارشد سخت می کند.از جهت اخلاق حرفه ای، وجود این دلایل مانع از تسریع در نقدهای موضوعی در کمتر از ۸ یا ۹ ماه می شود.

اگر بخواهیم منتقدی باانصاف و در عین حال اثرگذار در رابطه با اصلِ عمران و کیفیت خدمات شهری ( اهواز ) باشیم، قبل از هرچیز باید شناختِ کافی از مهمترین مشکلاتِ شهر اهواز، در هر کدام از مقاطع مربوط به شهرداران و شوراهای متوالی داشته باشیم. بعنوان مثال در حال حاضر اهواز از حجم انبوه ناآبادانیها و فقدان زیرساختها و نابسامانی های مختلف رنج می برد و منصفانه نیست اگر بخواهیم زبانه های مطالب گزنده و آتشین که ریشه در گذشته دارند را بدون اعطای فرصت زمانی مناسب به مجموعه مدیریتی، آن نقدها را روانه افکار عمومی کنیم.

زیبایی و اثرگذاری یک نقد زمانی است که مجموعه ی شورا – شهرداری بر سرِ کار آمده و کادر یا تیم موردنظر خود را چیده و فرصت کافی برای برنامه ریزی بر اساس منابع موجود را داشته اما برغم وجود فرصت و منابع (موجود) قادر به تحقق حداقلهای مرتبط به عمران و خدمات شهری نباشد.* از دیدگاهِ اهل فن در چنین حالت و فرضی باید نقد کرد و کاستیها و بدکاریها را بی پروا و به صراحت نوشت.هنر در حرفه روزنامه نگاری آن است که در کنار بیان ضعفها، قوتها نیز مورد توجه قرار بگیرد وگرنه وصف و عنوان قلم از اصلاح به تخریب تبدیل می شود.