یادگیری وارونه و سبک یادگیری

حسن گریباوی:پیچیدگی فرایند یادگیری یکی از پر دغدغه ترین مسائل آموزشی به شمار می رود و یادگیری مطلوب ، نحوه آموزش و تاثیرگذاری نیز از جمله مولفه ها و آرزوهای قشر معلمی در مواجهه با دانش آموزان محسوب می گردد. اساساً یادگیری تنها آموختن مطالب درسی و نگاه صرف به انتقال آموخته ها نیست، بلکه […]

حسن گریباوی:پیچیدگی فرایند یادگیری یکی از پر دغدغه ترین مسائل آموزشی به شمار می رود و یادگیری مطلوب ، نحوه آموزش و تاثیرگذاری نیز از جمله مولفه ها و آرزوهای قشر معلمی در مواجهه با دانش آموزان محسوب می گردد. اساساً یادگیری تنها آموختن مطالب درسی و نگاه صرف به انتقال آموخته ها نیست، بلکه دریچه‌ای به سوی تغییر در رفتار است. از طرفی برای هر فردی یادگیری مفهومی لذت بخش و تجربه ای طبیعی اما یکی از احتمالات همیشگی در عرصه مدرسه و نگرش دانش آموز ، تبدیل شدن این تجربه به مشکل و مسئله است زیرا همه دانش آموزان با روال یادگیری واحدی در مدارس روبرو می شوند که مناسب سطح توانایی های فردی دانش آموزان و سبک های یادگیری آنها نبوده و با وجود تفاوت های رشدی در ابعاد شناختی ، عاطفی و رفتاری نیاز است که چاره جویی ویژه ای در این خصوص انجام گیرد تا به یادگیری آنها لطمه وارد نشود.

” جاناتان برگمن و آرون سَمز ” با توجه به این مقوله ها و محدودیت های قدیمی رویکرد آموزش مدارس که به معلم محوری معروف می باشد، در راستای هدف کلان و مهم آموزش و پرورش مبنی بر ایجاد بستر مناسب جهت فعال سازی دانش آموزان در جریان تدریس و درگیر سازی آن ها، پیشگام رویکردی تحت عنوان یادگیری معکوس شدند.در این رویکرد که《 تدریس در خانه ؛ تمرین در مدرسه 》را تداعی می کند و برخلاف آموزش های سنتی که قائم بر درس دادن معلم با کمترین فرصت برابر جهت درگیر سازی دانش آموزان در کلاس، راهی است جهت بهبود روال یادگیری با توجه به ایجاد تعامل و بحث کلاسی متناسب با وقتی که در اختیار دانش آموزان داده می شود، شناخته شده است.

در این رویکرد که مقدمه ای برای کلاس معکوس تلقی می گردد، معلم با ارسال کلیپ های تدریس خود دانش آموز را بر حسب سطح توانایی های فردی به بررسی و دقت در آنها به سمت دانش پژوه فعال سوق و در کلاس ضمن آشنایی با محتوا از قبل با کارآمدی بالاتری در آموزش مشارکت و کنترل بیشتری بر یادگیری خود انجام می‌دهد. در این بین نقش آموزگار نیز در قالب تسهیل گر و تلاش جهت افزایش میزان همکاری دانش آموزان به نظارت و بازبینی روال کامل کردن تمارین و تکالیف سپری خواهد شد. در همین راستا و با وجود آموزش مجازی در زمان حاضر ، وجود کرونا و محدودیت های آن و نگاه صرف به ارسال اطلاعات و بسته های آموزشی در بسترهای مجازی بدون اتخاذ رویکرد درست آموزشی متناسب با سبک های یادگیری دانش آموزان، این رویکرد می تواند فرصت مناسبی جهت آماده سازی دانش آموزان به سوی یادگیری مستقل و پویایی هر چه بیشتر زمان کلاس های مجازی شکل خواهد داد تا با کاهش سطح اضطراب و کمرویی دانش آموزان، میزان مشارکت آنها را دوچندان و یادگیری مطابق تفاوت های فردی با افزایش خودکارآمدی و انتظار موفقیت بالاتری را در دانش آموزان رقم خواهد زد.

 

🔸کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی