استرابون و قاتلان کرخه!

غلامرضاجعفری :شلتوک کاران هور را خشک می‌کنند! این کلام عجیب را گویا استاندار خوزستان گفته! تو گویی نه این است که شلتوک کاری در این منطقه تا عهد باستان ریشه دارد؟ که از دیرباز نه تنها باعث و بانی بدبختی هور و مردمش نبوده؛ بلکه در تولید ثروت و آسایش برای مردمان آنجا نقش داشته! […]

غلامرضاجعفری :شلتوک کاران هور را خشک می‌کنند! این کلام عجیب را گویا استاندار خوزستان گفته! تو گویی نه این است که شلتوک کاری در این منطقه تا عهد باستان ریشه دارد؟ که از دیرباز نه تنها باعث و بانی بدبختی هور و مردمش نبوده؛ بلکه در تولید ثروت و آسایش برای مردمان آنجا نقش داشته! اما به راستی چرا آقای استاندار از میان عده ای بیشمار عوامل اساسی و معلوم در تخریب زیست بوم انسان بومی و طبیعت بومی و حیوانات و گونه های گیاهی و جانوری بومی، انگشت اتهامش را به شلتوک کاران نشانه گرفته و این بخش متوازن با طبیعت را متهم ردیف اول می‌خواند؟ ایشان نمی‌گوید وزارت نفت چه کرده؟ نمی‌گوید انتقال دوزخی آب چه بلایی بر سر منطقه آورده؟ اما درست انگشت در چشم شلتوک کاری می‌کند و اینان را متهم خشکی هور می‌نامد! به راستی چرا؟

یادتان هست؟ در دوره‌ای استانداری سپاهانی داشتیم، از ابهام‌های مانده از آن آن دوره یکی هم این است که می‌‌گویند و گویا استاندار مذکور سند انتقال آب را از جانب این استان فلک‌زده،خوزستان، امضا کرده!  البته ایشان بعد از رجعت دوباره به سرزمین مادری و بعدها در پاسداشت خدمات متنوع به عنوان نماینده شورای شهر اصفهان انتخاب می‌شود! و حالا استانداری داریم از منطقه‌ای در همسایگی سپاهان؛ منطقه‌ای که البته از انتقال آب آزرده است و خود زیان دیده و همین است که حجم تعجب و شگفتی انسان خوزستانی را متراکم می‌کند! اینکه خود از استانی باشی که از هجوم آب دزدان آسیب دیده و همزمان در استانی چون خوزستان علت العلل خشکی هور را از انتقال آب و عملکرد زشت و تباهی‌گر وزارت نفت و هجوم سدهای کوچک و بزرگ نبینی و از آن همه به شلتوک کاران نهیب بزنی! شلتوک کارانی که عین خود هور،عین مردم خوزستان؛ دیوارشان کوتاه کوتاه است، خاصه که می‌دانی در حمایت‌شان نه وزیری ناراحت می‌شود نه وکیلی و نه… هرچند اینان نیز مانند هورشان و مردم خوزستان خدایی دارند که شاهد است و می‌بیند!

راستش نمی‌توانم به این نکته اشاره نکنم؛ این که مردمان هم‌جوار استان اصفهان به طور عمومی همین‌که احوالات اجتماعی و مالی‌شان خوب می‌شود و رو به راه، نخستین کاری که می‌کنند مهاجرت به اصفهان است، عین مردم خوزستان که تهران نشین می‌شوند. آنوقت  در دوگانه محل زیست و محل اشتغال، انتخاب طبیعی یحتمل محل زیست خواهد بود و از کجا معلوم! حالا که استان خوزستان مشغول تولید انواع ثروتها برای استان‌های دیگر است و از جمله این ثروتها می‌توان به مدیرانی اشاره کرد که آمدند و رفتند و آخرش هم سر از شورای شهری چون اصفهان درآوردند! و ما چه می‌دانیم؟ چه می‌دانیم در دوره بعدی انتخابات مجلس و یا شورای شهر، کدام مدیر این منطقه بیچاره ردای وکالت سپاهانی و … را بر تن خواهد کرد؟! دستخوشی که در برابر خدمات متنوعش منتظر خواهد بود! 

استرابون، جغرافی‌نگار یونانی؛ ظاهراًبه نقل از آریستوبُلوُس، از همراهان اسکندر در قشون‌کشی به ایران و خاور، می‌گوید که برنج در ناحیه باکتریا (بلخ) بابیلونیا (بابل) سوزیا (شوش) و بنا به گفته خود استرابون؛ در «سوریای سُفلی» به احتمالی  همین (دره رود اردن) نیز می‌روید. اما گویا آقای استرابون نمی‌دانسته شلتوک کاران قاتلان حرفه ای کرخه و هورند!