پیوند حلقه های درد -۶

عارف خصافی: زنجیره ی حلقه ها چنان به هم پیوند خورده اند که در تلاحم های خود بصورت مستقیم به هم مرتبط شده اند.رابطه ای تنگاتنگ و به هم تنیده ایجاد شده اند.چنانچه بر یکی از حلقه ها آسیبی رسد، همه ی حلقه ها رو به زوال و افسردگی خواهند رفت.وقتی مادر جملات تکان دهنده […]

عارف خصافی: زنجیره ی حلقه ها چنان به هم پیوند خورده اند که در تلاحم های خود بصورت مستقیم به هم مرتبط شده اند.رابطه ای تنگاتنگ و به هم تنیده ایجاد شده اند.چنانچه بر یکی از حلقه ها آسیبی رسد، همه ی حلقه ها رو به زوال و افسردگی خواهند رفت.وقتی مادر جملات تکان دهنده خود را برای فرزند مصدوم خویش بر زبان آورد، اشک های جاری شده ی خود را پاک کرد و از اتاق بیرون رفت.

زیبایی حلقه های جمع شده در کانون یک خانواده چنین است که همیشه حلقه ای عاقل و دوراندیش برای مدیریت کانون خود، بوجود می آید.فرزندی که از هر گونه حرکت بدنی باز مانده است و بر زمین بدون حرکت دراز کشیده شده بود و باعث شد تا همه حلقه های یک خانواده در اندوه و غم بسر برند.هر چند گذر زمان، آنها را به عادی سازی روانه کرده است لکن نمی توان آنرا به حساب بی عاری نام نهاد، بلکه ناتوانی در بهبود سازی و شاید همان واژه ی ناامیدی بشمار می رود که حلقه ها را به سوی عادی سازی سوق می دهد.

آن هنگام که ، مادر مشغول مرتب کردن کمد فرزندش بود ، چشمش به دفتری افتاد؛ دفتری سیاه رنگ که شاید بهترین و عصاره ترین گذار زندگی در آن جمع شده باشد ، که واژه ی خاطرات بر روی آن نگاشته شده است.لباس های کمد را بر زمین گذاشت و دست از مرتب کردن کمد برداشت و آرام برخواست و در اتاق قدم زد در حالیکه برگ های دفتر را یکی پس از دیگری ورق می زد و مطالعه می کرد.
به جایی رسید که تعجب او را وا داشت:
عشق به تنهایی عاری از معناست، زیرا چنانچه در حلقه ی رشدِ اقتصادی و رفاه واقع شود، معنای خود را بدست می آورد.در بدوِ تولدِ عشق ، روح و روان انسان چنان لذت بخش، ظاهر می شود که انسان را سر مست می نمایاند اما با قرار گرفتن او در ورطه ی افول اقتصاد، دیگر نمی تواند معنای خود را بدست آورد و کم کم آن معنا با گذر زمان از دست خواهد رفت.این جملات، مادر را در اعماق و ژرف معنا فرو برد.به خواندن ادامه داد.زیرا ذهن او توسط این جملات تحریک شد و جذب نمود:

در دنیایی قرار گرفتیم که نه تنها اقتصاد سنتی و نیروی بازوی انسانی رو به زوال است بلکه اقتصاد صنعتی را نیز ضعیف تر کرده است.و شاید موج بزرگ اقتصاد الکترونیکی ، اقتصاد سنتی و صنعتی را در خود بپوشاند.و انسان را به دنیای جدید مدرن با منبع اطلاعاتی بالا بکشاند.و کسی چه می داند به کجا خواهد برد.

این جملات از دفتر خاطرات آن فرزند دراز کشیده بر روی زمین بود،خاطراتی که پر از حکمت و معنا است.خاطراتی که نمایان کننده ی فعالیت او در اجتماع می باشد.خاطرات همان حلقه های تنیده شده ای که چگونه عشق بدون اقتصاد و رفاه در نظر او با گذر زمان کمرنگ شده است.شاید این جملات، صحبت های ناگفته برای نامزدِ ناامید شده ی خود نگاشته شده است!!!

ادامه خواهد داشت.