سوته دلان گرد هم آییم / جمال درویش

راس ساعت 19 روز پنجشنبه 16 مردادماه هنگامیکه وارد سالن اجتماعات سازمان آب و برق خوزستان که محل برگزاری مراسم روز خبرنگار بود شدم،سالن فقط جای سوزن انداختن داشت با خود گفتم ای لاک پشت پیر باز هم مدرسه ات دیر شد ،مجری محترم به سبک مجالس اشراف و سلاطین قرون ماضی که ورود مهمانان […]

راس ساعت 19 روز پنجشنبه 16 مردادماه هنگامیکه وارد سالن اجتماعات سازمان آب و برق خوزستان که محل برگزاری مراسم روز خبرنگار بود شدم،سالن فقط جای سوزن انداختن داشت با خود گفتم ای لاک پشت پیر باز هم مدرسه ات دیر شد ،مجری محترم به سبک مجالس اشراف و سلاطین قرون ماضی که ورود مهمانان را با صدای بلند اعلام می کردند در بلند گوی سالن ورود من را اعلام کرد.قصدش البته احترام بود اما در واقع تاخیر یک ساعته من را افشا کرد.و مرا شرمنده ساخت.کف شیب دار سالن را سریع پیمودم و روی یکی از صندلی های ردیف اول بازو به بازوی دوست خوبم ،فرماندار محترم اهواز آقای ارزانی آرام گرفتم.مجری برنامه از آقای استاندار که بدون تاخیر و به موقع تشریف فرما شده بود تشکر کرد بلافاصله نگاهی انداختم به ردیف نخست و دیدم دکتر مقتدایی به معاونین و برخی از مدیران کل ستادی همه در سالن حضور دارند.شرمندگی ام دو چندان شد.دقیقه بعد آقای استاندار مرا فراخواند و آرام گفت برنامه چیست؟عرض کردم قرائت قرآن و سرود ملی که اجرا شده است.گزارش آقای براتی،میزگرد ،شعر و موسیقی و….

گفت تو که می دانی وقت من تنگ است و گرفتاری ام زیاد.منظور ایشان را فهمیدم از مجری خواهش کردم که پس از آقای براتی از استاندار دعوت به سخنرانی کند آقای ایروانی هم اجابت کرد.استاندار طبق معمول سخنانش را با یک شوخی آغاز کرد.ذکر یک لطیفه یا یک شیرین کاری برای آماده کردن ذهن شنوندگان از شگردهای همیشگی ایشان است.این شیوه به خود سخنران هم امکان می دهد که راحت تر با مخاطب ارتباط برقرار کند.سخنان استاندار این بار رنگ و بوی مطبوعاتی داشت.از موضع انتقاد،انتقادی که در واقع متضمن یک دعوت بود،دعوت به همگرایی و هم افزایی همه نخبگان و صاحبان قدرت.

قدرت علمی ،قدرت مالی،قدرت اندیشه و قلم و قدرت سیاسی و اجتماعی،در جهت توسعه همه جانبه استان ،آیا هرگز از خود پرسیده اید که چرا در خوزستان این قدر تعارض وجود دارد نه تنها در سرمایه گذاری های کلانی که صورت گرفته است حتی در نیروهای اجتماعی ما نیز تعارض بیشتر از همگرایی و هم سویی است.مگر همه ما دلسوخته این استان نیستیم؟مگر همه زخم خورده و مصیبت دیده ی 8 سال جنگ تحمیلی نیستیم؟مگر همه قبول نداریم که استان از حقوق قانونی مان محروم مانده است؟مگر همه طالب توسعه خوزستانمان نیستیم.اگر چنین است که هست پس آیا وقت آن نرسیده که به خود آییم و مانند مردم دیگر استان هایی که می دانید،فقط به منافع استان مان بیاندیشیم؟چرا هر کس نغمه جدا سر می دهد ؟توسعه و پیشرفت و حل مشکلات آب و نام و اشتغال جوانان که دیگر مباحث سیاسی نیست که بر سر آن اختلاف داشته باشیم.

در این روزگار سخت که کشورمان در حصار تنگ تحریم قرار گرفته است و مام وطن فرزندان خود را به کمک می طلبد موقع مناسبی برای دنبال کردن منافع شخصی هر چند در پوشش مواضع سیاسی نیست.بالاخره پس از سالها استراتژی اقتصادی نظام جمهوری اسلام تحت نام اقتصاد مقاومتی تدوین شد.در این برنامه بخش خصوصی بازیگر اصلی صحنه ی اقتصاد کشور پیش بینی شده است اما متاسفانه حکایت ما با بخش خصوصی حکایت چوپان دروغگوست.آیا بخش خصوصی این بار دعوت دولتمردان را جدی خواهد گرفت ؟ قبولاندن این موضوع به فعالان عرصه اقتصاد که از این به بعد توجه به مالکیت خصوصی نه ضرورتا بلکه اصالتا مورد توجه سران نظام قرار گرفته است و سود حاصل از سرمایه گداری در چارچوب قانون صرف نظر از مقدار آن مشروع داشته شده است و اقتصادی مقاومتی نه تاکتیک دولت که استراتژی اقتصاد نظام است کار زیادی را می طلبد و مدیریت ارشد استان همه هم و غم خود را به این موضوع معطوف ساخته و انتظار می رود همه بخش های وی را در این راه یاری دهند ،جای نگرانی است که از سویی با تلاش بسیار سعی شود صاحبان سرمایه را به سرمایه گذاری در استان تر غیب گردد و از سوی دیگر رسانه هایمان بر طبل نا امنی وآلودگی و موارد نا امید کننده بکوبند.غرض سانسور نیست بلکه نحوه انعکاس خبر است آنچه از مطبوعات انتظار می رود این است که تلاش به خرج دهند که ضمن اطلاع رسانی صحیح روحیه امید به آینده و تلاش در راه بهبود وضعیت را تقویت نمایند .

استاندار خوزستان برای چندمین بار است که پدر خوانده های اقتصادی استان را مورد حمله قرار داده است . کسانی که با الفبای سیاسی آشنا هستند می دانند که سینه سپر کردن در مقابل پدر خوانده ها چه مفهومی دارد.اهالی مطبوعات که اغلب اهل سیاستند و بازی های خطرناک را می شناسند باید اهمیت این موضوع را خوب درک کنند هم صدایی و همدلی بااستاندار در این مقطع تاریخی می تواند ثمرات شیرینی در آینده استان داشته باشد .افسوس که حقیر در جایگاهی قرار گرفته ام که از ترس متهم شدن به چاپلوسی و تملق که خدا می داند به شدت از این دو بیزار هستم ناچارم که زبان در کام بگیرم اما وقتی می بینم که روشنفکرانمان که باید نیاز زمان خود را درک کنند سکوت اختیار کرده اند و اهل قلم و رسانه از همه چیز می نویسند مگر کالبد شکافی موسسات غول پیکر و بی خیر و برکت موجود در استان دلم به درد می آید و پرهیر را به کنار می نهم و نتیجه اش این می شود که مطالعه کردید، تا چه قبول افتد و چه درنظر آید .